سهیل
سهیل
خواندن ۷ دقیقه·۶ سال پیش

رمان چیست ؟ رمان های مدرن در ایران

«رمان نویسان، خود محصول دوره و زمانه و جامعه‌ای هستند که در آن زندگی می‌کنند.» این گفته روشن می‌کند که با تغییرات جامعه، رمان نیز تغییر می‌کند و شکل تازه‌ای به خود می‌گیرد.

کارلوس فوئنتس در آغاز مقاله‌ی سروانتس و نقد خواندن می‌گوید:

اگر از من بپرسند عصر جدید از چه زمانی آغاز شد، می‌گویم از آن زمانی که دن کیشوت لامانچا در سال 1605 میلادی دهکده‌ی خود را ترک گفت، به میان دنیا رفت و کشف کرد که دنیا به آنچه او درباره‌اش خوانده، شباهتی ندارد.

به عبارتی، دن کیشوت همان من تنها یا انسان مدرنی است که از نیروهای غیر بشری و حمایت‌های اساطیری بهره‌ای ندارد و خود باید به تنهایی به مبارزه با دنیایی برخیزد که با او بیگانه است. در حالی که در حماسه‌ها و رمانس‌ها و داستان‌های پهلوانی اگر دقت کنیم، می‌بینیم که آشیل و ادیپوس یونانی، جهان را همانطور تفسیر می‌کنند که آرتورشاه انگلیسی و رولان فرانسوی. اینان در آنچه می‌بینند تردید نمی‌کنند و به حقیقتی یگانه باور دارند.

آلخوکار پانتیه می‌گوید سروانتس «من» جدیدی ابداع می کند و اکتاویو پاز در تعریف ادبیات جدید می گوید «ادبیات جدید هم مثل ادبیات گذشته از قهرمانان و اوج و فرود آنان می‌گوید اما آنان را تحلیل هم می‌کند. دن کیشوت، آشیل نیست؛ او در بستر مرگ سخت به کندوکاو در وجدان خود می‌پردازد.

به زبان دیگر، رمان مدرن غربی مبتنی بر اندیشه‌های اومانیستی پس از رنسانس است. در واقع از دن کیشوت به بعد است که همزمان با کشفیات جدید در علم و جنبش‌هایی نظیر دینپیرایی تقابل انسان با گذشته‌ی خویش آغاز می‌شود و فرزندان این زمانه، رمان مدرن می‌نویسند.

شاخصه‌های رمان مدرن

مهم‌ترین مولفه‌های رمان مدرن از دیدگاه فلسفی هنر عبارتند از: بحران واقع نمایی، مرکزیت زدایی، آشنایی زدایی، انزوا و ابهام معنایی. از نظر صوری نیز رمان مدرن با قهرمان سنتی، طرح قصه و راوی المپی وداع می‌گوید. کنراد کنست فقدان فضای معنوی و تجلی ارزش‌های اخلاقی را مهم‌ترین شاخصه‌ی رمان مدرن می‌داند و معتقد است این رمان‌ها از نظر حال و هوا بسیار متشنج و دارای تضاد هستند. دیگر عبارتی از انجیل و ایمان به انسانیت، که تغییری نکرده باشد، در میان این منجلاب هزل و غرائز پست پیدا نمی‌شود. انسان‌ها به عنوان افرادی نفرت‌انگیز، به عنوان دنباله‌روهایی متوسط، مدیران تازه به دوران رسیده، متقلب و عیاش، شکنجه‌گر و قربانیان دست بسته نشان داده می‌شوند.

خواننده و رمان

ویرجینیا وولف می‌گوید:

نخستین گام در عمل خواندن رمان، یعنی تاثیرپذیری تا بیش‌ترین درک، تنها نیمی از فرایند خواندن است. اگر قرار است تا حداکثر لذت را از رمان ببریم، باید به دنبال نیم دیگر باشیم. البته نه با عجله و فوری: منتظر شوید تا غبار خواندن بخوابد، کشمکش و دودلی فرو بنشیند؛ قدم بزنید، صحبت کنید، گلبرگ‌های خشکیده‌ی گلی را بچینید یا بخوابید. آن وقت است که ناگهان بدون اراده‌ی ما، کتاب به سمت ما برمی‌گردد.

رمان مفهومی ذهنی و انتزاعی است. یعنی رمان مبین مفهومی ذهنی است که در نتیجه‌ی خواندن رمان‌های بسیار متعدد و کاملا متفاوت شکل گرفته است. پس هرگاه سخن از رمان به میان می‌آوریم، لاجرم تعریفی را تعمیم می‌دهیم که هر قدر از بررسی داستان‌های خاص بیشتر فاصله بگیرد، به همان میزان جالب توجه‌تر و کم معناتر می‌شود. در واقع رمان یا رمانس بدون شرکت خواننده و سعی او در تکمیل اثر، هستی نمی‌یابد. به عبارت دیگر تا زمانی که خواننده نتواند یا نخواهد داستان را بر اساس اشاره‌های نویسنده در ذهنش بی‌آفریند، خواندن واقعی صورت نمی‌گیرد. در این صورت، خود داستان خوانده نمی‌شود، بلکه مطالبی درباره‌ی آن خوانده می‌شود. خواندن، هنر خلاقی است و دارای همان شرایط و محدودیت‌هایی است که هر بیننده‌ی آثار هنری با قوه‌ی خیال خود یک قطعه سنگ، رنگ‌های روی بوم، صدا و سایر چیزهایی را که به خودی خود کاملا بی معنا هستند، به اثری صوری و معنادار تبدیل می‌کند. معنی حاصل را تخیل ناشی از نمادها خلق می‌کند و این تخیل باید ابتدا در زمینه‌ی کاربرد و معنی نظامی نمادین، فرهیخته باشد. درست همان گونه که خود هنرمند فرهیخته شده است. خواننده شاید تصور کند که کاملا پذیرا و فاقد قوه‌ی تشخیص است و بکوشد تا بدون هرگونه قضاوت یا دخالتی، دست به تجربه‌ای بزند؛ اما در واقع او مشغول عمل خلاق بسیار فعال و پیچیده‌ای است و دلیل بی توجهی او این است که بخش اعظم این عمل در ضمیر ناخودآگاه روی می‌دهد.

در حقیقت رمان فارسی با رمان سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، به قلم میرزا حبیب اصفهانی آغاز می‌شود. این رمان سرشار است از حقایق تاریخی و اجتماعی عصر قجر، لطایف و بدایع، آداب و رسوم و عقاید ایرانیان و شیوه‌ی مملکت‌داری حکام قاجار. محمدتقی بهار می‌گوید «این رمان به عنوان شاهکار قرن سیزدهم ادبیات فارسی شناخته می‌شود».

تاریخچه رمان در ایران

این نوع ادبی داستان و داستان‌نویسی بر اثر توسعه‌ی ارتباط ایران و اروپا در زبان فارسی پدید آمده است و داستان‌نویسی به شیوه‌ی امروزی در کشورهای عربی، ترکیه، ایران و هندوستان کمابیش هم‌ زمان و در اواخر نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم باب شده‌ است. از موجبات و مقدمات پیدایش رمان در زبان فارسی می‌توان به ورود صنعت چاپ، تاسیس مطبوعات و ترجمه از زبان‌های اروپایی که تحت تاثیر زبان فرانسه و بعدها تحت تاثیر زبان‌های روسی و انگلیسی بوده است، اشاره کرد. از رمان‌های این دوره می‌توان به امیرارسلان نامدار، کتاب احمد (نوشته‌ی طالبوف) و سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیگ اشاره کرد. داستان فارسی امروزی از آغاز قرن بیستم رواج یافت. گرایش‌های ملی‌گرایانه و جستجوی اساطیر کهن بر داستان‌نویسی این دوره تاثیر گذاشته است. در این رابطه می‌توان به آثاری همچون شمس و طغرا، عشق و سلطنت، دام‌گستران، لازیکا، دلیران تنگستان، تهران مخوف، هما، پریچهر، زیبا، جنایات بشر یا آدم فروشان قرن بیستم، دارالمجانین و دسیسه اشاره کرد. رمان آتش بدون دود هفت جلدی : نادر ابراهیمی

رمان مدرن در ایران

رمان مدرن در ایران با صادق هدایت (بوف کور) آغاز می‌شود. سپس با صادق چوبک (سنگ صبور) و هوشنگ گلشیری (شازده احتجاب) ادامه می‌یابد. جریان مدرنیسم پس از پیروزی انقلاب به حاشیه رانده شد و یک دهه بعد دوباره اقبال بدان افزون گردید. هوشنگ گلشیری موثرترین تئوریسین رمان مدرن بعد از انقلاب است که چه با آثار خود چون رمان‌های آیینه‌های دردار و جن‌نامه و چه با درس‌های داستان‌نویسی خود، برخی نویسندگان جوان را به این مسیر سوق داد. رمان‌های نوشدارو (علی مؤذنی، 1370)، سمفونی مردگان (عباس معروفی، 1368)، نقش پنهان (محمد محمدعلی، 1370)، نیمه‌ی غایب (حسین سناپور، 1378) و دل دل‌دادگی (شهریار مندنی‌پور، 1377) از جمله نمونه‌های برجسته رمان مدرن در این دوره هستند.

رمان مدرن فارسی پس از انقلاب عمدتا به نقد وضعیت فرهنگی و سیاسی موجود در جامعه می‌پردازد. رویکرد اصلی جریان مدرن، همچون رئالیست‌های سنتی رویکردی انتقادی است با این تفاوت که موضوع انتقاد آنان نه نظام سلطنتی پیش از انقلاب، بلکه وضعیت سیاسی حاضر است. مهمترین تفاوت مدرنیسم داخلی با مدرنیسم غربی در همین تفاوت نگرش به تحولات اجتماعی نهفته است. مدرنیسم غربی با کناره‌گیری از واقعیت بیرونی، به ذهنیت‌گرایی افراطی پناه می‌برد و هیچ‌گونه مسئولیت اجتماعی یا نقش اصلاح‌طلبی برای خود قائل نیست. اما نویسنده‌ی مدرنیست داخلی که نمی‌تواند خود را از دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی روزانه رها سازد، رویکرد انتقادی اسلاف رئالیست خود را البته با تکنیک‌های روایت ذهنی مدرن در عرصه‌های اجتماعی دنبال می‌کند و بدین ترتیب احساس می‌کند به مسئولیت اجتماعی و ایدئولوژیک خود عمل کرده است. رمان مدرن فارسی علی‌رغم آن که فرمی مشابه آثار مدرن غرب دارد، نگاه سنتی خود را به موضوعات حفظ می‌کند. روح و اندیشه ذاتی رمان غرب مبتنی بر نیست‌انگاری اومانیستی است و درک این اندیشه مستلزم آشنایی و انس عمیق نویسنده باادبیات غرب است؛ اما این حس و حال اومانیستی هیچ‌گاه در نویسندگان داخلی به کمال یافت نشده است و به همین صورت نوعی دوگانگی و تضاد در صورت و محتوای رمان مدرن فارسی قبل و بعد از انقلاب وجود دارد. نویسندگان رمان مدرن در نقد هنجارهای ناشی از نوعی تفکر دینی عمدتا به دو مضمون می‌پردازند. نخست ستیز سنت و مدرنیته در قالب جنگ پدران و پسران و دوم نقد برخی از ارزش‌های اخلاقی رایج. گفتمان رمان مدرن فارسی در واقع همان گفتمان صادق هدایت در بحث تجدد و عقب‌ماندگی است که این بار فاقد صراحت است.

رماندانلود رمان
علاقه مند به وبلاگ نویسی و طراحی https://novelcafe.ir https://forum.novelcafe.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید