یکروز عروسک را رها کرد و رفت ...
بعدها وقتی او را دید، پرسید : چرا بیخیال عروسک شدی و رهایش کردی؟
پاسخ داد: چون چیز با ارزشتری پیدا کردم ...
پرسید: چه چیزی پیدا کردی؟
گفت : آزادی!
پرسید : منظورت چیست ، آزادی از چه؟
گفت : آزادی از اسارت فکر و اندیشهی خودم
به فکر فرو رفت و گفت: عروسک وقتی برایم مهم بود که برای تو هم مهم و خواستنی بود...
وقتی تو آن را رها کردی و رفتی ، سپس من هم رهایش کردم ...
یکی از بزرگترین دستاوردهای شخصی، از بند افکار رها شدن است.
رهایی از افکار و توهمات ما را در روند خودشناسی به گامهای بعدی نزدیکتر میکند.