گویند سنگ لعل شود در مقام صبر - حافظ
رودخانهای صبور؛ با مثبتاندیشی؛ در پی دریا شدن خواهم رفت. گنجشکی از نسیم آبهای خنک رمق تازهای خواهد یافت و لحظهای از آواز سر میدهد. گوزنی آب تلخ و شورم را مزه خواهد کرد، اما جز تو؛ هیچیک از تاریکی های درونم خبر ندارد.
بخشی از وجودم به گرمای خورشید تبدیل خواهد شد تا از تمامیت بخار شدنم جلوگیری کند و سایهای بر پوست تشنهام بیفکند تا خورشید مرا از دریا شدن باز ندارد. فکر کردی تنها سدهای مهندسیشدهات آخرین مانع من تا رسیدن به دریا هستند؟؛
میدانی از زمانی که ماهی بودی و هر دم من را میبلعیدی و آبشش هایت را پر میکردی تا الان که لیوانی بر دست میگیری و چند سی سی از من میخوری؛ در کل این فرآیند تکامل حمایتت کردم.
اشک هایت شدم، خون در جریانت شدم؛ نگران نباش، سدهایت، کثافت هایت، اشکهایت، غم هایت را، نسل هایت را در خود حل کردم، چیزی نیست ؛ کمی از من بنوش و بلند شو؛ هنوز مسیر و چرخه ادامه دارد، تا آنروز من دریا خواهم شد، خواهم بارید و بخشی از تو خواهم بود، نگران نباش تو تنها نیستی، تو دریا را داری، تو آب را داری، تو هوا را داری. اگر ما نبودیم تو هم نباش.
نویسنده: سهراب خان بدر
آب را گل نکنیم - سهراب سپهری
Bing Create