در سال ۲۰۵۰، جامعه انسانی با مشکلات عمدهای روبرو بود. خشونت، خستگی روحی و افزایش نارضایتی اجتماعی به شدت افزایش یافته بود. یک تیم علمی تصمیم گرفت به دنبال راه حلی نوین برای غلبه بر این مشکلات بگردد.
آنها یک دستگاه پیشرفته به نام "واقعیت مجازی عمیق" اختراع کردند. این دستگاه به افراد امکان میدهد تا در دنیای مجازی به تجربههای جدیدی بپردازند. اما این دستگاه تنها برای استفاده در محدوده مشخصی از زمان و مکان طراحی شده بود.
در این داستان، یک جوان به نام آدام که در یک شهر پر از خشونت و نارضایتی زندگی میکند، به دستگاه "واقعیت مجازی عمیق" دسترسی پیدا میکند. او تصمیم میگیرد به دنیای مجازی فرار کند و تجربههایی از زندگی آرام و خوشبختی را تجربه کند.
آدام در دنیای مجازی با دوستان جدید آشنا میشود و تجربههایی از عشق، صلح و همبستگی را به اشتراک میگذارد. این تجربهها به او نشان میدهد که زندگی میتواند بهتر و زیباتر باشد و این واقعیت مجازی به او امید میدهد.
با گذشت زمان، آدام متوجه میشود که واقعیت مجازی تنها یک فرار موقت است و برای حل مشکلات واقعی جامعه نیاز به تغییرات واقعی در دنیای واقعی است. او تصمیم میگیرد به جامعه برگردد و با استفاده از تجربههای خود در دنیای مجازی، به دیگران کمک کند تا راهحلهای واقعی برای مشکلات خود پیدا کنند.
آدام با تشکیل گروهی از افراد مشتاق، به برگزاری کارگاهها و جلسات ارتباطی میپردازد و به اشتراک گذاری تجربیات خود در دنیای مجازی و واقعی راهحلهایی نوین برای مشکلات اجتماعی ارائه میدهد.
این جامعه با تلاش آدام و همکارانش، به تدریج به یک جامعه صلحآمیز و خوشبخت تبدیل میشود. آدام متوجه میشود که غلبه بر مشکلات واقعی نیازمند تلاش و همبستگی جامعه است و واقعیت مجازی تنها یک ابزار برای الهام بخشیدن و هدایت کردن افراد است.
داستان آدام نشان میدهد که برای غلبه بر مشکلات واقعی، نیازمند تغییرات واقعی در زندگی و همکاری با دیگران هستیم. واقعیت مجازی میتواند الهام بخش باشد، اما تنها با تلاش و همبستگی میتوانیم به یک جامعه بهتر دست یابیم.
ZIGAP ai هوش مصنوعی ایرانی
Google bard
تحلیل اینجانب. واقعا من معتقدم هوش مصنوعی میتواند تصاویر، متون و کدهای خوب و مفیدی تولید کند . اینکار هوش مصنوعی بسیار جالب است. اما در پی این فرآیند چه خواهد شد؟ این مدلهای زبانی بزرگ نیازمند اطلاعات بیشتری برای فاز آموزش خود خواهند بود و چه خواهد شد؟ مطالبی که توسط هوش مصنوعی ایجاد شده و در فضای وب گسترش یافته حال خوراک خود این شبکه ها میشود و ورودی انسان در چند چرخه به حداقل خواهد رسید. این اتفاق خوب است یا بد؟ پاسخ به این پرسش ساده نخواهد بود. هوش مصنوعی پاسخهای با کیفیت و با استاندارد بالا تولید میکند که بسیار برای نسل z خوب است و میتواند نیازشان را تامین کند. اما با کنار رفتن انسان و ورودی انسانی آیا معنی خوب و بد هم دچار تغییر خواهد شد؟