
🔺اصل ششم: شفقتداشتن
خود دستورالعمل همه گفتنیها را در خود جمع دارد. نویسنده باید آدمها را دوست بدارد. همان خصلتی که در همهی نویسندگان بزرگ بوده و باعث موفقیتشان شده است. البته منظور چخوف آن نیست که نویسنده باید برای قهرمانان اثر خود دلسوزی کند. منظور او از شفقتداشتن، مهربانی و حس انساندوستیای است که برای هر نویسندهای لازم است.
درواقع، نویسنده باید آدمی باشد که نگاه همهجانبه و مهربان او، شامل همهی افراد داستانیاش بشود. دلسوزی برای آدم ها، با نشان دادن رذالت بعضی از آنها باهم فرق دارد. نویسندهی خوب، حتا برای آن آدم رذل هم، دل میسوزاند. اما این به آن معنی نیست که او این دلسوزی را در اثر خود دخالت دهد. او اعمال و حرکات آدمهایی اینچنین را توصیف میکند و نشان میدهد. این دیگر با خود خواننده است که تشخیص دهد کدام شخصیت خوب است و کدامشان بد.

نیکی و رذالت آدمها را خواننده باید با تمام وجود حس کند. همین نکتهی بهظاهر بدیهی است که نویسندگان واقعی و باتجربه را از نویسندگان مبتدی متمایز میکند. یعنی نشان دادن اعمال و حرکات و گفتار شخصیتها، طوری که وجود آدمی به نام نویسنده، برای خواننده محسوس نباشد؛ و خواننده خود، بدون آنکه کسی بدی یا خوبی چیزی را به او تصریح کرده باشد، به بدبودن یا خوببودن طرف از خلال اعمال و حرکات او پی ببرد.