Ahmad Reza Soleymani
Ahmad Reza Soleymani
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

چشم بسته! دهان بسته!

بارها در زندگی حتا روزمره برایم پیش آمده که عصبانی شده‌ام و قاعدتن پس از اینکه مشکل رفع شده یا ساعاتی از ماجرا گذشته میزان عصبانیت‌ام کم‌تر شده است. در چنین مواقعی، عقل سلیم- که تا پیش از این خواب بود و باعث شد که من عصبانی بشوم- شروع به بررسی دلایل بهم ریختن سیستم عصبی و تحلیلی مغز کرده و در پی توجیه یک واکنش زشت در مغز من می‌‌شود. این حالت درونی برآمده از یک خلق نکوهیده در وجود غیرانسانی من است که تلاش می‌کند خودش را تبرئه و گناه را گردن کس دیگری بیاندازید، اگر این‌چنین نبود بجای واکاوی دلایل عصبانیت، روی خود عصبانیت متمرکز می‌شد. توضیح می‌دهم:
حالا که سال‌های سومین دهه‌ی زندگی‌ام آرام‌آرام روبه پایان است، بشدت معتقدم برای رفع هر مشکل و یا پیداکردن راه‌حل و یا حتا مدیریت شخصی خود، بجای چرخیدن حول موضوع باید وارد محدوده‌ی موضوع شد و روی خود موضوع تمرکز کرد. اگر امروز نگران آزار دادن دیگران با کج‌خلقی و عصبانیت هستم، تنها راه رفع این خلق نکوهیده، بازشناسی رفتار است نه تاثیرات آن. چرا که وقتی می‌‌شود تأثیر را بررسی کرد که فعلی واقع شده باشد؛ این یعنی آبی که از سر گذشته است و دیگر میزان آن اهمیتی ندارد.تنها با شناخت کامل از یک رفتار می‌توان آنرا را بکار بست یا از آن دوری کرد. اگر سر و ته یک ابزار فنی را نشناسم، بجای استفاده‌ی از آن در تعمیر چیزی، بعنوان شانه‌ی سر از آن استفاده خواهم کرد! قدیمی‌ها می‌گفتند وقت عصبانیت، نباید چشم‌ها را ببندیم و دهان باز کنیم. حالا من می‌خواهم بگویم نیاز امروزم این است که هم چشم‌هایم را ببندم و هم دهان را. تنها چیزی که باید پنجره‌هایش همیشه باز باز باشد تفکر است. تفکر عمیق در هر پدیده، رویداد یا اتفاقی.

تفکرزندگی سالمعقل سلیمعصبانیت
من به سیب عاشقم... که می‌شود خواندش و نوشتش. که می‌شود برایش آه کشید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید