در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
حرام های نُرمال
به نام خدا.
سلام.
نمیدانم چقدر با این مفهوم حرام و حلال آشنایید. راستش منم زیاد آشنا نیستم باهاش.
نمیخوام هم جانماز آبکش و علّامه بی عمل باشم. به همین خاطر همین اول مقاله بگم که سر تا پای زندگی من از حرام پُره.
الان فکر میکنید من قاتلم؟ قاچاقچیم؟ آدم دُزدم؟ متجاوزم؟ چاقوکشم؟ دائم الخَمرم؟ مزاحم نَوامیسم؟
نه داداش (یا آبجی)، منم یه آدم معمولیم عین خودت، حالا یکم اینور اونور.
شاید بپرسی پس چرا میگی سر تا پای زندگیت پر از حرامه؟ به جواب این هم میرسیم.
اصلاً حرام یعنی چه؟
از اونجایی که به شدت طرفدار «سادگی» هستم، یه چرخی زدم ببینم یه معنی ساده و به قول خودمان در حد دیپلم راجب این حرام و حلال پیدا میکنم یا نه، که متاسفانه فقط این تعریف زیر رو پیدا کردم:
حرام در اصطلاح فقه ، چیزی است که فعل آن شرعا سبب ذم و نکوهش گردد و یا امری است که فعل آن موجب عقاب شود.
خودمانی بخوام بگم، حرام یعنی کاری که انجامش بدی یا سرزنشت میکنن یا اینکه تنبیه میشی بابت انجام دادنش.
خب، برای من که این معنی کافی نبود. مخصوصاً اگه این رو هم بهش اضافه کنیم که این فقط از دید «فقه» بود و هزار جور حرف دیگه.
اصلاً میدانی چیه؟ بی خیال تعریفِ حرام
کلاً بی خیال تعریف حرام و این مباحث دینی و شرعی و مذهبی و این چیزها. بیا از این دید بهش نگاه کنیم که آیا یه سری کارها:
۱. از دید ما درست هستن؟
۲. دوس داریم اون کارها به سر خود ما هم بیان؟
سه تا مثال
حالا ۳ تا مثال میزنم که مشخص بشه منظورم چیه.
مثال ۱:
- فرض کن تو بعد از تلاش زیاد، یه رمان مینویسی و چاپش میکنی. طبیعتاً هر نویسنده ای دوس داره اثرش هم معروف و تاثیرگذار بشه و هم پول خوب هم دربیاره.
- حالا اگه من کتابت رو بشینم تو ۳ سوت اسکن کنم و ورژن PDF اون رو رایگان برای دانلود بزارم، تو چه حالی میشی؟
مثال ۲:
- فرض کن تو یه برنامه نویسی و بعد از تلاش زیاد، یه اپلیکیشن میسازی و تو یه جایی مثل کافه بازار یا App Store یا Google Play قرارش میدی و انتظار داری که حالا از هر طریقی به درامد برسه و زندگیت بچرخه.
- حالا اگه من اون فایل apk برنامه تو رو بگیرم hack کنم و اپلیکیشنت رو رایگان دراختیار مردم قرار بدم، تو چه حالی میشی؟
مثال ۳:
- فرض کن تو یه آهنگ سازی و بعد از تلاش زیاد، یه آهنگ میسازی و انتظار داری که حالا از هر طریقی به درامد برسه و ازش پول دربیاری.
- حالا اگه من اون آهنگت رو رایگان دراختیار مردم قرار بدم، تو چه حالی میشی؟
هزاران مثال دیگه راجب این قضیه میشه زد البته.
اما چرا راجب کتاب و نرم افزار و موسیقی فقط مثال زدم؟ راحته فهمیدنش، چون تو این دنیای ما این ۳ تا چیز الان خیلی راحت مثل نقل و نبات دارن بطور غیرقانونی و غیرشرعی و غیراخلاقی (و غیر هرچی که شما میگی) بین مردم پخش میشن.
قبل از اینکه بگم مشکل این قضیه چیه، بزار چند تا حدیث راجب «حرام» بخوانیم باهم.
چند تا حدیث راجب «حرام»
بابا این امام ها هم مثل من و تو آدم بودن، با این تفاوت که «درصد خلوصشان» خیلی بالاتر بوده. اگه با دید باز و بدون تعصب ها و هیجان های الکی و چرت و پرت های دنیای به اصطلاح مدرن امروزی، حرفاشان رو بخوانیم، می فهمیم که نظیر حرفاشان رو تو هزار تا کتاب self help آمریکایی هم پیدا نمیکنی، نمونش کتاب «نهجالبلاغه» و یا کتاب «غرر الحکم و درر الکلم» که توشان جملات خیلی کوتاهی دارن که هرکدام تو دلشان به اندازه ۱۰ تا کتاب «معنی» دارن.
ولی آیا ما اصلاً این گنج ها رو که دَمِ دستمان هم هستن رو میخوانیم؟
بگذریم، بریم سراغ حدیث ها:
حدیث ۱:
رسول خدا صلی االله علیه و آله :
هر کس با حرام به مداوا بپردازد خداوند در آن شفا قرار نمی دهد.
کنزالعمال،ح ۲۸۳۱۸
حدیث ۲:
رسول خدا صلی االله علیه و آله :
آنچه بیش از هر چیز بر امتم بعد از خود می ترسم، درآمد های حرام، هواپرستی پنهان و رباست.
بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۵۴، ح ۲۶
حدیث ۳:
رسول خدا صلی االله علیه و آله :
هر که مال آمیخته به حرام به دست آورد، خداوند او را به نابودی می کشاند.
مسند الشهاب ، ج ۱ ، ص ۲۷۱.
حدیث ۴:
امام صادق علیه السلام :
هر کس بخواهـد دعایش مسـتجاب شود، بایـد کسب خود را حلال کنـد و حق مردم را بپردازد. دعای هیچ بنده ای که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسی بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمی رود.
بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۱، ح ۳۱
حدیث ۵:
امام کاظم علیه السلام فرمود:
مال حرام رشد نمی کند، و اگر هم افزایش یابد برکت ندارد، و آنچه را هم که از حرام انفاق کند پاداش ندارد، و آنچه را هم که باقی گذارد، ره توشه او به سوی آتش جهنم است.
مسند الامام الکاظم علیه السلام ج ۲ ص ۳۷۹
حدیث ۶:
در حدیثی قدسی آمده است که خداوند متعال می فرماید:
بنده من! تو دعا کن؛ من اجابت می کنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من می رسد، مگر دعای کسی که مال حرام می خورد.
عدة الداعی و نجاح الساعی، ص ۱۳۹
و اما مشکل . . .
ببینید، تو خود قرآن (آل عمران آیه ۱۴، کهف آیه ۴۶، قصص آیات ۶۰ و ۷۹ و احزاب آیه ۲۸)، خود خدا هم گفته که مال و ثروت میتانه زینت زندگی انسان باشه. پس اینکه ما دنبال بدست آوردنش بریم، بصورت طبیعی تو فطرت ما هست و به خودیِ خود، چیز بدی نیست.
ولی خدا تو آیاتی مثل آیه ۲۰ سوره فجر و ۶ و ۸ از سوره عادیات، به حرص طبیعی آدما و علاقه مندی بیش از حدشان به مال و ثروت اشاره میکنه و میگه مشکل از اونجا شروع میشه که انسان اونقدر حرصِ جمع آوری مال و ثروت رو داره که حلال و حرام و پاک و ناپاک رو باهم قاطی میکنه و مخلوطی از این ۲ تا رو میخوره و مصرف میکنه و بدست میاره. (همون آیه ها و همینطور سوره نساء آیه ۱۲۸، فصلت آیه ۴۹ و معارج آیه ۱۹).
مشکل همینه دقیقاً. قاطی کردن حلال و حرام و پاک و ناپاک.
حالا چرا گفتم که زندگی من سر تا پاش پُر از حرامه؟
به این دو دلیل:
- تو لپ تاپم نزدیک به هزار تا کتاب PDF دارم که همه رو دانلود کردم و یه تک تومنی هم پول بابتشان ندادم. پول این هزار تا کتاب رو اگه بخوام بدم، یه ۳۰ یا ۴۰ هزار دلاری میشه که بابتش باید وام بگیرم و تا نوه و نتیجم هم باید قسط بدن.
- بیشتر نرم افزارهایی که رو لپ تاپم دارم همگی نسخه کرک شده هستن و اگه بخوام پول همه رو بدم، باید نصف اعضای بدنم رو تو بهترین بازار سیاه های هندوستان بفروشم.
کسی میتانه بگه این کار من، کار کاملاً درستیه و هیچ عیبی هم نداره؟ اگه من صاحب این کتاب ها و نرم افزار ها بودم چه؟ دوس داشتم کسی این کار رو با من بکنه؟ فکر نمیکنم.
خب الان که چه؟
راستش الان که هیچ.
فقط داشتم به زندگی خودم فکر میکردم و زندگی اروپایی ها و آمریکایی ها. نمیخوام نتیجه گیری عجیب و خامی بکنم، پس این حرف من رو فقط به عنوان «عقیده» در نظر بگیرید. (شاید هم «حقیقت» باشه، خدا میدانه).
داشتم فکر میکردم خب این اروپایی ها و آمریکایی ها اکثراً بابت این چیزها پول میدن. ولی من چه؟ به خاطر نداشتن پول و به خاطر داشتن این کتاب ها و نرم افزار ها، غرق در حرام شده زندگیم و اینقدر هم «عادی» به نظر میاد که انگار چیز مهمی نیست. (شایدم شما بگی بابا اینقدر هم سخت نگیر).
مگه فقط ما چون تو ایرانیم و «اسم» مسلمان و شیعه رومانه، مورد توجه خداییم؟ یعنی خدا اون اروپایی ها و آمریکایی ها رو چون تو یه جغرافیای دیگه به دنیا آمدن و به ناچار یه مذهب دیگه رو قبول کردن، ول کرده و همگی هم باید بیفتن تو آتش جهنم؟
مثلاً ما که اسم مسلمان و شیعه رومانه خیلی الان آدمای درست و حسابی هستیم؟
فکر کردنِ خالی که ارزش نداره، مهم عمله.
یعنی خدا به اونها، بابتِ عمل های خوبشان، توجه نمیکنه؟
من فکر نمیکنم اینجور باشه.
من عقیدم اینه که همه این چیزها، روی زندگی آدم تاثیر منفی میزاره. شایدم تا الان گذاشته، کی میدانه؟
کی میدانه که این «حرام های نرمال و عادی شده» چه تاثیری تا این لحظه رو زندگی ما گذاشتن؟
کی میتانه با اطمینان بگه که این چیزها باعث نشدن که خیلی اتفاق های بهتر تو زندگیت نیفته؟
یا علی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا خواندن برای کنکور کار سختیه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
ذهن یک نویسنده چقدر ارزش داره؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
راحتطلبی: دلیل بزرگی که نمیخوایم بپذیریم