ویرگول
ورودثبت نام
سورنا صدری
سورنا صدری
خواندن ۲ دقیقه·۳ ماه پیش

رکاب، ادامه دارد...

بعد از مدت طولانی، ادامه نوشته‌ی از دوچرخه بازی تا دوچرخه سواری.

چند هفته پیش یک جایی خودم رو معرفی کردم (که یادم نیست کجا بود) و یک نفر (که یادم نیست کی بود) گفت شما تو ویرگول یه چیزی راجع به دوچرخه نوشته بودین... هرکس بود دمش گرم که یادش بود و دمش گرم که یادم انداخت و بهم انرژی داد که به دوباره بیام اینجا.

زمین خوردن‌ها با دوچرخه قناری ادامه داشت، حتی بدون دوچرخه قناری هم ادامه داشت، فکر میکنم 7 سالگی دیگه اون دوچرخه برام کوچیک شد و یه دوچرخه ژاپنی "بریجستون" دوخترونه از خواهرم بهم رسید، دوچرخه‌ی جوانترین دایی‌م که یه یاماها کراس زرد بود هم رسید به خواهرم.

دوچرخه جدید من مشکی و نارنجی بود، ، با سبد جلو و ترک بند عقب و 5 دنده (که جهت جلوگیری از خرابی، بابام با مفتول دنده رو بسته بود)، مشکل لوازم زیاد روی دوچرخه سر و صداییه که تولید میکنن. گلگیر عقب با هر بار زمین خوردن میتابید و صدا میداد، سبد جلو یکی از پایه‌هاش شکسته بود (یا شاید هم بعد از رسیدن به دست من شکست) و موقع حرکت تق تق تق تق تق تق تق تق صدا میداد، ترک بند عقب یه گیره فنری داشت (که تو برنامه کودک و مجید قصه‌های مجید توش کتاب میذاشت میرفت مدرسه) که مثل سِنج صدا میداد، قاب روی زنجیر (که خیلی وقت بود وجودش از یادم رفته بود) هم به تنهایی به قاعده Ringo Starr صدا از خودش تولید میکرد. برای رفع صداهای تق تق و چق چق و خر خر و قار قار، یکی از این 2 راه رو استفاده میکردم: حذف (برای لوازم غیر ضروری) و تولید صدای بلندتر (برای قطعات ضروری). الان که فکر میکنم، این موضوع باعث شد که بتونم همزمان "کم حرف" و "پر سر و صدا" باشم.

گذشت و گذشت تا اینکه خواهرم دیگه دوچرخه سواری رو گذاشت کنار و "یاماها کراس" زرد عزیز شد دوچرخه من، همزمانی این اتفاق با اسباب کشی به محله‌ای با شیب کمتر و کوچه صاف، باعث شد دوچرخه سواری‌ها طولانی‌تر و مسافت‌ها بلندتر بشه. اینجا بود که فعل "بازی" تبدیل شد به "سواری" چون دیگه قضیه فراتر از سر کوچه، ته کوچه بود. رفتن تا 4 تا خیابون اون طرف‌تر دم خونه دوستم "علیرضا" با دوچرخه تو سن 9 سالگی خیلی حس خوبی بهم میداد، دوچرخه مجهز یه 4 کمک فنر هم تو اون روزگار که هنوز "دوچرخه کوهستان" پاش به ایران باز نشده بود خیلی خفن بود.

یادمه روزی که همسایه / دوستم بردیا دوچرخه کوهستان خرید، وقتی گفت 24 تا دنده داره عکس العمل من این بود: مگه تریلی‌ه؟ (اون موقع پشم نداشتم، اگر داشتم هم نمیدونستم میتونه بریزه) یه دوچرخه Oyama رو که روش نوشته بود MTB 28.

ایشالا که یه 3 سال دیگه ادامه دارد...


دوچرخهکودکینوستالژی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید