نوشتن در مورد چیزی رو میخوام شروع کنم که حرف زدن در مورد اون، خیلی آسانتر از نوشتنش هست. میخوام قصه انسانها رو از دیدگاه روانشناسی تحلیلی براتون توضیح بدم و باید بدونید که بعد از خوندن اون شاید نگاه متفاوت تری نسبت به افراد و زندگی هاشون داشته باشید.
شاید اسم کارل گوستاو یونگ رو شنیده باشین همون روانشناس سوئیسی که برای درمان بیمارانش از روشهایی استفاده میکرد که تا امروز هم کمی بحث در مورد روشهای درمانیش وجود داره و موافقان و مخالفان زیادی هم وجود دارن. عجیبترین چیز در مورد این روشها اینه که روش های درمانی یونگی بیماران رو درمان میکنن هنوز علت اصلی درمان بیماران به اون روش ها معلوم نیست یعنی هنوز رابطه علی و معلولی بین درمان بیماران و بیماری مشخص نشده. اما الان توی این مقاله میخوام یکی از روشهایی که یونگ برای درمان بیماران استفاده میکرد رو براتون بگم.
یونگ معتقد بود برای اینکه یک انسان به خویشتن خویش برسه و بهترین خودش باشه باید از آرکتایپهای درونی خودش باخبر بشه. کلمه آرکتایپ یا کهن الگو اشاره به الگوهای ذهنی افراد و بشریت داشتند که باید توسط خود فرد در درون خودش کشف میشدن. با کشف و آگاهی از این ناخودآگاه ذهنی هر انسانی به تعبیر یونگ به خودآگاهی و آرامش میرسید. بگذریم از اینکه یونگ فقط به معرفی 4 آرکتایپ پرداخت و روانشناسان دیگه مانند پیرسون و بولن اون کهن الگوها رو بیشتر معرفی کردن، اما ایده اصلی یعنی شناخت آرکتایپ ها در درمان بیماران هنوز هم کاربردهای زیادی دارد.
از اینجا به بعد میخوام در مورد آرکتایپ های پیرسون بیشتر صحبت کنم تا ببینید چطوری با طرح نقشه سفر قهرمانی و فهمیدن او می بینید که کلی زنجیر های از هم گسسته مانند سناریورهای فیلمها و معضلات کسب و کارها و درمان بیماران به هم پیوند میخورن. بر اساس نظریه آرکتایپ ها الگوهای روانی مشترکی در بین همه انسانهای روی زمین وجود داره. مثلاً حس مادری رو کسی به کسی یاد نمیده و اگر فردی آفریقا باشه یا آمریکا فرق نمیکنه نسبت به بچش یک حس خاص حمایتگری داره. حالا خانم پیرسون 12 تا از این الگوها رو پیدا کرده که البته با زیر مجموعه هاش به 84 عدد میرسن و بهتون باید بگم که احتمالا الگوهای بیشتری هم وجود دارن که باید توسط روانشناسان بررسی و معرفی بشن.
به نظر روانشناسان فردی از نظر روانی تعادل داره که این 12 تا الگو رو در درون خودش به صورت متعادل داشته باشه و تجربه کرده باشه. گاهی افراد داستان زندگیشون طوری پیش میره که این 12 تا الگو رو تجربه می کنن و به پختگی میرسن اما برخی در یک یا دو الگو میمونن و گیر میکنن. اونجاست که به مشکل میخورن و نیاز به روان درمانی به روش تحلیلی دارن که او کهن الگو رو پشت سر بگذارن.
حالا براتون از سناریوها فیلم ها میخوام بگم که چطوری نویسنده ها اگر قهار باشن و به کهن الگو ها واقف باشن می تونن تمام این الگوها رو در افراد برای شما تداعی کنن و شما آخر فیلم و یا تئاتر بگید عجب فیلمی!! شما در واقع نمی دونید چرا خوشتون اومد اما واقعیت اینه که اون سناریو با کهن الگوی ناخودآگاه شما ارتباط برقرار میکنه و شما بدون اینکه بدونید چرا از فیلم لذت می برید. اگر وقت کردم حتما براتون چند تا سناریوی فیلم هم تحلیل میکنم که ببینید چطوری کهن الگوها ذهنتون رو کنترل میکنن.
یک زنجیره گم شده دیگه که براتون مثال زدم معضلات کسب و کارها بود که اونم به روش کهن الگوها راه حل هایی براش پیدا شده. اولین گام موفقیت در کسب و کارها داشتن مشتریه. استفاده از علائم ناخودآگاه کهن الگویی بدون اینکه شما بدونید در خیلی از تبلیغات استفاده میشه و شما رو به خرید ترغیب میکنه و شما واقعا نمیدونید چطور از بین همه اقلامی که توی یک سوپر مارکت ممکنه وجود داشته باشه شما جذب یک برند خاص میشین . اگر به این موضوع علاقه مند هستید حتما کلمه Archetypal Branding رو توی گوگل سرچ کنید تا برخی از مثالهایش رو ببینید. منم سعی میکنم در نوشته های بعدیم در این مورد براتون بنویسم.
توی این قسمت میخوام یک اشاره کوچیک به 12 آرکتایپ معرفی شده توسط خانم پیرسون داشته باشم. اما میخوام این رو به صورت یک سناریو براتون بگم. سعی کنید ببینید کدوم فیلمی که دیدید این مراحل رو داشت و یا خودتون فکر میکنید الان در کدوم مرحله از سفر قهرمانیتون هستید.
داستان زندگی این فرد ما با معصومیت و پاکی شروع میشه. اون خیلی خوشبینه و به همه اعتماد میکنه تا اینکه یک روز براش یک اتفاق بدی میافته و اون آسیب میبینه خیلی ناراحت میشه و گریه میکنه از زمین و زمان ناراحت میشه و شمشیرش رو برمیداره تا از خودش دفاع کنه و بجنگه. وارد سرزمین ناشناخته ها میشه و به گشتن ادامه میده توی این مرحله وابسته میشه و شوق دوست داشتن رو تجربه میکنه. ناگهان هر اونچه رو که باید از بین ببره از بین میبره و سرزمین جدید و یا هویت جدیدی رو برای خودش خلق میکنه. در این قسمت به صلح با خودش و بیرون میرسه و از گذشتش درس میگیره و میتونه بقیه رو هم راهنمایی کنه. میتونه رویا رو به حقیقت تبدیل کنه و با لبخندی به گذشته دوباره معصومانه منتظر دور بعدی سفر قهرمانی خودش بشه.....
راستی این مدل آرکتایپ ها یک تست روانشناسی هم داره که مشخص میکنه در کدوم مرحله از زندگیتون هستید. میتونید توی این لینک این تست رو در سایت تست و تایپ انجام بدید.
