همیشه که نباید نوشت!
هر چند بازم برای توضیح بیشتر مجبورم چند سطری بنویسم.
این پست برای اجرایی کردن یک قول شش ماهه بود که امشب بالاخره عملی شد، با خودم همیشه می‌گفتم یه روز باید از سه‌تار نوازی‌ام قطعه‌ای ضبط کنم و اینجا قرار بدم و فکر می‌کنم شروع خوبیه!
قطعه‌ها زیادن، ولی ترجیح دادم توی این پست اون چیزی که دلم میگه رو ضبط کنم. تا قبل از ضبط نمی‌دونستم چی می‌خوام ضبط کنم!
میگن چیزی که از دل برآید، لاجَرَم بر دل نشیند.
پس این شما و این قطعه‌ی "عشق تو"
عشق تو آتش جانا
عشق تو آتش جانا زد بر دل من
بر باد غم داد آخر
بر باد غم داد آخر آب و گل من
روی تو چون دیده دل
روی تو چون دیده دل بهتر ز لیلی
شد بند زنجیر دام
شد بند زنجیر دام مجنون دل من
شد بند زنجیر دام مجنون دل من
وصل تو مشکل مشکل
وصل تو مشکل مشکل، جان دادن آسان
یا رب کن آسان آسان این مشکل من
تاریخ انتشار: ۱۹۸۶
امیدوارم لذت برده باشید دوستان
یاحق
