صدرا
صدرا
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

صدرا و چند روزی که خوش گذشت ...

سلام؛ راستش از اینکه بی خبر رفتم یه عذرخواهی به شما عزیزان بدهکارم.

زندگی یه بازی بزرگ گونس که همیشه با بی رحمی تمام دنبال خراب کردن پل های پشت سرش هست. لحظه ای که ما بهش میگیم ته خط اما، در واقع پایان یک پاره خط و شروع یک نیم خط جدیده!

زندگی دقیقا چیه؟! زندگی یه تعریف استعاری از گذران عمره! شاید بهترین وصف از زندگی فراموشی پنچ حرف این کلمه باشه؛ به همین راحتی! زنده_نان_دیوار_گیاه_یلدا برای من خاک کردن این پنج کلمه که پشت هر کدوم حرفای بسیاری نهفته است و دوست دارم بدونم شما چه پنج کلمه ای رو از حروف زندگی انتخاب می کنید.

زندگی رو یا باید خاک و یا در چمدان سفر همراه خود حمل کرد.

راستی زندگی رو باید کجا خاک کرد؟ گوشه باغچه خونه یا کنار حوض خشکیده خانه قدیمی مادر بزرگ یا شاید زیر کندوی همیشه عسل تا خیالت از بابت دست درازی دیگران به زندگیت راحت باشه.

ولی اگر تصمیم بگیری زندگی رو با خودت حمل کنی باید بگم تصمیم سختی گرفتی! چرایی این جمله زمانی مشخص میشه که تو از اسباب زندگی خسته میشی و دیگه فرصتی برای خاک کردنش در مکان مناسب نداری و حال باید تا روز مبادا صبر پیشه کنی.


گاهی باید زیست جای زندگی کردن ...
گاهی باید زیست جای زندگی کردن ...
توی این مدت که نبودم کمی زیستم و کوله ی زندگیمو زیر خاک دفن کردم تا کمی دور بشم از هر آنچه که میشد نامش را زندگی نهاد و الان که کولمو از زیر خاک بیرون آوردم، سخت نگران شدم چون کسی به کوله ام دست درازی کرده بود! بنظر شما اون چه شخصی یا چه چیزی بود؟!

اگر اتفاقی افتاد توی ویرگول یا هر چیز دیگه، خوشحال میشم باهام به اشتراک بزارین.

یکم حس غربت میکنم آخه! :)

دوستدار شما صدرا

چه گذشتبازگشتدریازندگیحل خوبتو با من تقسیم کن
شریان یک رگ _ زیر کالبد مجسمه _ زنده نگه می‌دارد _ مرا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید