ویرگول
ورودثبت نام
استاکر
استاکر
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

«وُیتِک»، خرسِ ایرانی؛ مشهورترین سربازِ جنگِ جهانیِ دوم!

جمع شید اینجا می‌خوام یه چیزِ با حال واسه‌تون تعریف کنم ^__^

وُیتِک.
وُیتِک.

‏می‌دونستید مشهورترین سربازِ جنگِ جهانیِ دوم «ایرانی» بود و در واقع یه «خرس» بود؟!

اسمش وُیتِک بود (لهستانیا این اسمو روش گذاشتن)، درجه‌ش سرجوخه، کارش حمّالی و آبجوخوری و سیگارکشی و سیگارخوری بود. اهل همدان بود و در ازای 2 تا قوطیِ کنسرو به سربازای لهستانی فروخته شد. بعد از جنگ بارها به بی‌بی‌سی هم دعوت شد. و تو سنِ 22 سالگی، تو اسکاتلند مرحوم شد.

وُیتک در حال خوردن آبجو و کشیدن سیگار.
وُیتک در حال خوردن آبجو و کشیدن سیگار.

داستانِ وُیتِک از سال 1942 شروع می‌شه. اون سال یه پسربچۀ همدانی یه توله‌خرس رو در اطرافِ همدان پیدا می‌کنه. ظاهراً مادرِ توله‌خرس توسطِ شکارچیا کشته‌شده‌بوده. پسربچۀ همدانی اون توله‌خرسو میاره خونه و چن روز بعد در ازای 2 تا قوطیِ کنسرو (!) به سربازای لهستانی که تو اطراف شهر بودن می‌فروشَدِش. (البته اگه این کارِ پسره رو در ظرفِ زمانی و مکانیِ خودش بسنجیم خیلیَم منطقی به نظر میاد: 77 سال پیش تو اطرافِ همدان، قوطیِ کنسرو واسه مردمِ محلی خیلی عجیب‌تر و کم‌یاب‌تر از یه توله‌خرسِ قهوه‌ای بود و منطقی به نظر می‌رسه که خرسو بده و چنتا قوطی کنسرو بگیره. بگذریم.)

وُیتک در حال کُشتی گرفتن با یکی از سربازا
وُیتک در حال کُشتی گرفتن با یکی از سربازا

سربازای لهستانی که مدت‌ها بود از زن و فرزند و خونواده دور بودن و در شرایطِ سختِ جنگی هیچ دلخوشی‌ای نداشتن، حالا با اومدن این خرس می‌تونستن یکم خودشونو سرگرم کنن. خرسی که اتفاقاً مهربون هم بود. سربازا در اوقات بیکاری با او بازی می‌کردن و کُشتی می‌گرفتن.

سربازا که هیچی از پرورشِ خرس بلد نبودن ناچاراً با اون مثه یکی از اعضای گروهشون رفتار می‌کنن. ینی هرچیزی که خودشون می‌خوردن به اون خرسه هم می‌دادن بخوره (میوه، عسل، شربت، مارمالاد و... ). این خرسه هم بین این چیزایی که بهش می‌دادن علاقۀ زیادی به آبجو و سیگار نشون داد. سیگارو هم می‌کشید و هم می‌خوردش :)

کودکیِ وُیتِک، در روزهای اولی که به ارتش لهستان ملحق شده بود.
کودکیِ وُیتِک، در روزهای اولی که به ارتش لهستان ملحق شده بود.


این خرسِ ایرانی کم‌کم بینِ اون گروهانِ سربازای لهستانی محبوب شد و اونو همه‌جا همراهِ خودشون می‌بردن. (عراق، سوریه،فلسطین، مصر، و جنوب ایتالیا و خلاصه هرجا که گروهانِ 22 پشتیبانیِ توپخانهٔ ارتشِ لهستان می‌رفتن وُیتِک هم می‌بردن.)

وُیتِک تو این سفرها با جابه‌جاییِ جعبه‌های مهمات و وسایلِ سنگین‌وزن کمکِ زیادی به سربازها می‌کرد.

تو یکی از این سفرها، یه روز که تو مصر بودن و می‌خواستن برای رفتن به ایتالیا سوار کشتی بشن، متوجه می‌شن که مسئولینِ بندر اجازه نمی‌دن هیچ حیوونِ وحشی‌ای سوارِ کشتیِ سربازا بشه. اما سربازا هم بی‌کار ننشستن. رفتن و از رئیسِ ستادِ ارتش‌شون تو مصر اجازۀ رسمی گرفتن و خرس رو به خدمتِ سربازی درآوردن! بنابراین باید برای این خرس یک اسم انتخاب می‌کردن، اسمشو «وُیتِک (Wojtek)» ثبت کردند که در زبون لهستانی به معنیِ «جنگجوی خندان» یا «کسی که جنگو دوست داره» است. علاوه بر این، به وُیتِک شمارهٔ خدمت، دفترِ جیره‌بندی و حتی درجه هم تعلق گرفت (درجه‌شو «سرجوخه» گذاشتن). به این ترتیب نقشهٔ سربازا عملی شد و مسئولینِ بندر به وُیتِک اجازه دادن همراهِ بقیۀ سربازا سوارِ کشتی بشه و مصر رو ترک کند.


یه مدت بعد، وُیتِک تو نَبَردِ مهم و سرنوشت‌سازِ «مونت کازینو» تأثیر زیادی بر پیروزیِ ارتشِ لهستان داشت. وُیتِک فداکاریای زیادی تو این جنگ از خودش نشون داد و باعث شد یه چهره‌ی افسانه‌ای ازش تو ذهن سربازا و مردم شکل بگیره. همچنین وُیتِک علاوه بر اینکه جعبه‌های مهمات رو جابه‌جا می‌کرد، تو این جنگ خمپاره‌های سنگین رو هم به دستِ سربازا می‌رسوند و نکته‌ی خیلی جالبش اینه که این خمپاره‌ها رو به آرومی و بدون اینکه ضربه ببینن حمل می‌کرد و حتی یه دونه خمپاره یا جعبه‌ی مهمات هم از دستش نیوفتاد.

بعد از این جنگ، شهرت و محبوبیتِ وُیتِک به شدت زیاد شد و فرماندهان ارتش به پاسِ خدماتِ وُیتِک دستور دادند که نمادِ گروهانِ 22 پشتیبانیِ توپخانۀ ارتشِ لهستان به شکلِ یک خرس که در حالِ حملِ خمپاره است تغییر کنه. (شکلِ زیر)

وُیتِک در حالِ حملِ خمپاره برای توپخانه. نشانی که بر روی خودروهای گروهانِ ۲۲ پشتیبانِ توپخانۀ ارتشِ لهستان نقش بسته بود.
وُیتِک در حالِ حملِ خمپاره برای توپخانه. نشانی که بر روی خودروهای گروهانِ ۲۲ پشتیبانِ توپخانۀ ارتشِ لهستان نقش بسته بود.


تصویرِ وُیتِک و آرمِ گروهانِ 22 توپخانۀ ارتشِ لهستان با تصویرِ وُیتِک بر روی ماشین.
تصویرِ وُیتِک و آرمِ گروهانِ 22 توپخانۀ ارتشِ لهستان با تصویرِ وُیتِک بر روی ماشین.

اما بعد از پایان جنگِ جهانی، تعدادی از سربازای این گروهان به اسکاتلند منتقل شدن و وُیتِک رو هم همراه خودشون به اسکاتلند بردن. اون‌جا وُیتِک رو به یک باغ‌ِوحش سپردن. وُیتک 16 سال تو اون باغِ‌وحش زندگی کرد و مردم و همرزمانش بهش سر می‌زدن و بهش سیگار هم می‌دادن :)

یکی از همرزماش تعریف می‌کنه بعد از چن سال رفتم دیدنش و فک نمی‌کردم دیگه کلمات لهستانی که باهاش حرف می‌زدیم رو بلد باشه. اما وقتی به زبونِ لهستانی باهاش حرف می‌زنه، بهش واکنش نشون می‌داده.

وُیتِک و همرزمانش در ارتش لهستان.
وُیتِک و همرزمانش در ارتش لهستان.

وُیتک سر انجام در سال 1963 و در 22 سالگی تو اون باغِ‌وحش از دنیا رفت اما هنوز با گذشت بیش از 70 سال هنوز مردم به یادش هستن و کلّی در موردش حرف می‌زنن. کلّی هم مستند و کتاب و نمایش‌نمایش‌نامه و... در موردش ساخته‌شده و حتی چند نشانِ گرامی‌داشتِ او تو موزه‌های جنگ جهانی دوم نگهداری می‌شه. همچنین در زمانِ حیاتِ وُیتِک چندین بار بی‌بی‌سی اونو به برنامه‌ش دعوت کرد.

پایان.



پست پیشنهادی:

https://virgool.io/@stalker/pablo-neruda-the-book-of-questions-lxo5ilmau5cm



وُیتِکخرسجنگ جهانی دوملهستانوُیتِک
چیزای جالبی که می‌بینم یا به ذهنم می‌رسه رو می‌ذارم اینجا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید