ویرگول
ورودثبت نام
Storyteller
Storyteller
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

صد و بیست و چهار

بعضی‌ها، درست به موقع، در بهترین زمانِ ممکن، توی زندگی‌ت وجود دارند.

اما الان، حرف من با اون «بدموقع»هاست.

وقتی با خودت می‌گی: کاش زودتر می‌شناختمت.

یا حتی: کاش دیرتر، سر و کله‌ت پیدا می‌شد.

بیشتر، موقعیتِ آخر توی ذهنِ منه.

[کاش دیرتر، سر و کله‌ت پیدا می‌شد.]


پ.ن طهرانِ دوست‌داشتنی و خلوتِ من ? امروز سنگِ تمام گذاشتی برای دلْ‌خوش کردنِ ما ?از ابر و بارون تا کوچه‌ی لولاگر و کافه سرهنگ و نگاهِ حافظ و خونه‌های دلربا و در نهایت، چراغِ روشنِ خانه‌ی امیدِ چند ماهه‌ام.


4-فروردین-1400

طهران
They call me Psychologist
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید