Storyteller
Storyteller
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

صد و شصت

حالا دیگر یاد گرفته‌ام.

وقتی وارد می‌شوم، به سمت صندلی‌ام می‌روم. در نشستن همراهی‌ام می‌کند. صبر می‌کنم و از سکوت چند ثانیه‌ای نمی‌ترسم تا احوالم رابپرسد.

و شروع می‌کنم به گفتنِ «آن‌چه بر من گذشت» در هفته‌ی گذشته.

زمان، برای من بعد از سی‌دقیقه پررنگ می‌شود. چراکه هر وقت ساعتم را نگاه کردم، نیم‌ساعت گذشته بود.

می‌رسم به ۲۰ دقیقه‌ی آخر که

بعضی روزها دلم می‌خواهد به اندازه‌ی‌ یک عمر طول بکشد این گوشه‌ی امنِ تهران،

گاهی هم ثانیه می‌شمارم تا بلند شوم و ترک کنم همان گوشه‌ی امن را.

اما شب‌های یکشنبه

خسته‌تر از همیشه به خواب می‌روم.

الان هم

به سختی کلمات را ردیف کرده‌ام.

نمی‌دانی که چقدر خسته‌ام…


۲۳-بهمن-۱۴۰۱

They call me Psychologist
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید