ایجاد محیط کاری که باعث تقویت بهره‌وری می‌شود، نیازمند تلاش زیادی است. در اینجا برخی از رایج‌ترین عواملی که شرکت‌ها برای جلب مشارکت و انگیزه دادن به کارکنان خود برای پذیرش یک فرهنگ کاری پربازده در نظر می‌گیرند، آورده شده است:
محیط کار کارمند تأثیر بسزایی بر سلامت و عملکرد او دارد. این محیط شامل عناصر زیادی مانند سبک‌های مدیریت، ارزش‌های شرکت، فرهنگ سازمانی، سبک‌های ارتباطی، رهبری و اعتماد در محل کار می‌شود. سرمایه‌گذاری برای بهبود هر یک از این حوزه‌ها به جلوگیری از ایجاد یک محیط کار سمی و افزایش بهره‌وری کمک می‌کند.
بسیاری از افراد با فرصت‌های رشد شغلی و توسعه حرفه‌ای انگیزه پیدا می‌کنند. آن‌ها دوست دارند به چالش کشیده شوند، روی پروژه‌های جالب کار کنند، احساس کنند کارشان ارزشمند است و برای تأثیرگذاری‌شان پاداش بگیرند. برای ایجاد انگیزه در تیم‌ها و افزایش بهره‌وری، سعی کنید مسیرهای رشد شغلی را برایشان تدوین کنید.
همه دوست ندارند هر روز در دفتر کار کنند. و افرادی هستند که ترجیح می‌دهند در رویدادهای گروهی شرکت نکنند. اما ایجاد فرصت‌هایی برای ملاقات کارکنان، چه به صورت حضوری و چه مجازی، مهم است. معاشرت به ایجاد اعتماد، افزایش خلاقیت، تقویت همکاری و بهبود ارتباط بین تیم‌ها کمک می‌کند. این رویدادها می‌توانند فعالیت‌های اجتماعی یا فعالیت‌های تیم‌سازی مرتبط با کار باشند.
کارکنان در سازمان‌هایی با فرهنگ بازخورد سالم شکوفا می‌شوند. در واقع، یک نظرسنجی نشان داد که ۷۲ درصد از کارکنان، قدردانی را مهم‌ترین عنصر در جلب مشارکت کارکنان می‌دانند. این به این معنا نیست که همه بازخوردها باید تعریف و تمجید باشند. اما اطمینان از بررسی‌های منظم با کارکنان و ارائه فرصت‌هایی برای ارائه بازخورد به آن‌ها می‌تواند به افزایش بهره‌وری کمک کند.
امنیت روانی ارتباط مستقیمی با بهره‌وری در محیط کار دارد. احساس تعلق بیشتر نیز با افزایش تمرکز، برنامه‌ریزی استراتژیک و دستیابی به اهداف مرتبط است. این مزایا دلایل محکمی برای توسعه یک محیط کار با امنیت روانی بالا از طریق تقویت ارتباطات، آسیب‌پذیری و همدلی به شمار می‌رود.
یکی دیگر از عوامل مهم در توسعه یک تیم پربازده‌تر، بهبود تجربه دیجیتالی کارکنان است. این امر مستلزم ارائه ابزارهایی است که افراد برای انجام کار خود به کارآمدترین شکل نیاز دارند. این ابزارها می‌توانند عملیاتی مانند ابزارهای تسهیل فروش باشند یا بر به حداکثر رساندن مهارت‌های نرم مانند ابزار مدیریت پروژه و همکاری تمرکز داشته باشند.
علاوه بر این، بسیاری از تیم‌ها در چارچوبی مشخص، عملکرد مؤثرتر دارند. بنابراین داشتن سیستم‌ها و فرآیندهایی برای اینکه کارکنان بتوانند بهترین عملکرد را داشته باشند، ضروری است.
تعیین و برقراری ارتباط شفاف در مورد انتظارات قبل از شروع یک پروژه می‌تواند زمان زیادی را برای تیم‌ها صرفه‌جویی کند. سرمایه‌گذاری روی این زمان اولیه، اغلب باعث کاهش زمان مورد نیاز برای بازنگری یا حتی تکرار مجدد وظایف خاص می‌شود.
