
مدیریت به یک فرایند اصولی گفته میشود که هر سازمانی با توجه به اهدافی که دارد، با کمک آن به درگیر کردن کارکنان خود میپردازد. این اهداف میتوانند شامل به انجام رساندن ماموریتها، دستیابی به اهداف مختلف سازمان و یا بهبود دادن اثربخشی سازمان باشند. مدیریت و شاخص ارزیابی عملکرد برای کارکنان میتوانند 5 گزینه زیر را شامل شوند:
در ادامه هر کدام از موارد فوق را برای شما توضیح خواهیم داد. این نکته را باید بگوییم که هر سازمانی برای رسیدن به اهداف خود نیازمند پشت سر گذاشتن مراحل فوق است؛ به همین دلیل باید دوره های آموزش سازمانی را برگزار کنند.
در صورتی یک سازمان میتواند کارآمد باشد که همراه با برنامهریزی جلو رود. برنامهریزی به این معنا است که سازمانها باید انتظارات عملکردی و اهداف را به خوبی تعیین کنند. این کار از آن جهت ضروری است تا گروهها و افراد مختلف بتوانند برای رسیدن به اهداف، تلاشهای خود را جهتدار کنند. اگر کارکنان در فرایند برنامهریزی درگیر شوند، در آن صورت بهتر میتوانند به اهداف سازمان پی ببرند. همچنین به درک خوب انجام شدن کار نیز خواهند رسید. برای برنامهریزی عملکرد کارکنان به یک سری از الزامات نیاز است. این دو الزام شامل گزینههای زیر هستند:
هر کدام از این دو مورد باید دارای قابلیت سنجش بوده و بتوان آنها را به راحتی فهمید و به اثبات رساند. علاوه بر آن در مدیریت عملکرد، نیاز است تا برنامهها انعطافپذیر باشند. یعنی بتوان با توجه به شرایط و اهداف، برنامهها را دستخوش تغییر کرد.
دومین مرحله از مدیریت عملکرد شامل نظارت میشود. در سازمانهایی که کارآمد هستند، تمامی وظایف و پروژهها باید مورد نظارت و ارزیابی قرار بگیرند. البته نظارت نیز باید به درستی انجام شود. یعنی عملکرد به صورت مستمر سنجیده شود. سپس بازخوردهای مناسب هر کدام نیز به کارکنان ارائه شود. این بازخوردها باید در راستای بهبود پیشرفت کاری باشند.
یک سری از اصول و استانداردهای در رابطه با مدیریت منابع انسانی وجود دارند. سازمانها باید مطابق با این اصول عملکرد کارکنان را مورد ارزیابی قرار دهند. در صورتی که نظارت مستمر وجود داشته باشد، میتوان به این نتیجه دست پیدا کرد که عملکرد آنها تا چه حد به استانداردهای موجود پایبند بوده است. همچنین در این مرحله میتوان به این نتیجه رسید که تا چه اندازه میتوان استانداردهایی که غیرواقعی هستند را تغییر داد. نظارت مستمر میتواند باعث شناسایی عملکرد غیرقابل قبول در هر شرایطی شود. با این نتایج میتوان رسیدگیهای لازم را انجام داد و هر کدام از عملکردهای نادرست را اصلاح کرد.
سومین مرحله از مدیریت عملکرد مربوط به توسعه است. سازمانهایی که کارآمد هستند، همواره توجه ویژهای را به نیازهای توسعهای کارکنان خود دارد. این نیازها همواره مورد ارزیابی قرار میگیرند. باید این نکته را ذکر کنیم که منظور از توسعه در اینجا افزایش دادن ظرفیت عملکردی است. برای توسعه میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد. به عنوان مثال فرض کنید در حوزه مدیریت فروش و مدیریت بازاریابی فعالیت دارید. برای اینکه بتوانید شاهد رشد در هر کدام از بخشهای ذکر شده باشید، نیاز به یک تیم مشاوره فروش و بازاریابی دارید. همچنین باید دست به آموزش کارکنان خود بزنید. استفاده از مشاوره منابع انسانی در کنار مشاور سیستم ها فرآیندها و مشاوره مدیریت میتواند بسیار کمککننده باشد.
در صورتی که فرایندهای مرتبط با مدیریت عملکرد به خوبی طی شوند، میتوانید از این فرصت عالی به منظور شناسایی نیازهای توسعهای استفاده کنید. زمانی که برنامهریزی و توسعه را انجام میدهید، میتوانید به کمبودها و کاستیها پی ببرید. سپس حوزههای اصلاحی مشخص خواهند شد و با کمک کارکنان، سعی در بهبود آنها خواهید داشت.
چهارمین مرحله مربوط به رتبهبندی است. سازمانها باید هر چند وقت یک بار نسبت به تهیه خلاصه عملکرد کارکنان خود اقدام کنند. این کار باعث خواهد شد تا عملکرد شخصی هر فرد نیز مشخص شود. سپس از این طریق باید دست به مقایسه عملکرد تمامی کارکنان زد. سازمانها باید از این موضوع واقف باشند که کدام یک از کارکنان عملکرد بهتری دارند. زمانی که بررسی عملکرد هر کدام از کارکنان یا گروه را انجام دهیم، انگار که دست به رتبهبندی زدهایم. در رتبهبندی باید به استانداردهای موجود نهایت توجه را داشته باشیم. رتبهبندی با موارد گوناگونی در ارتباط است که از آنها میتوانیم به افزایش حقوق و تعیین امتیازات اشاره داشته باشیم. مدیریت استراتژی در رتبهبندی بسیار حائز اهمیت است.
آخرین مرحله از مدیریت عملکرد با پاداش دادن در ارتباط است. سازمانهایی که کارآمد هستند، استفاده درستی را از پاداشها دارند. میتوانیم اینطور بگوییم که پاداش دادن نشاندهنده این موضوع است که کارکنان یک سازمان به رسمیت شناخته شدهاند. همچنین به خاطر ماموریتی که در سازمان انجام دادهاند، مستحق دریافت پاداش هستند. در مدیریت موثر تمامی رفتارهای کارمندان زیر ذرهبین قرار میگیرند. این رفتارها میتوانند پیامد مثبت یا منفی داشته باشند.
اگر عملکرد خوبی را شاهد باشید، قدردانی را نباید از یاد ببرید. تجربههای روزمره هر سازمان باید تشکیلشده از مواردی همچون قدرشناسی باشند. پاداشها نیز میتوانند انواع متفاوتی داشته باشند که مهمترین آنها شامل مبلغ نقدی، مبلغ غیرنقدی و یا مرخصی میشوند.