
یک طراحی جدید فرآیند بدون یک معماری سازمانی متناسب، محکوم به شکست است. سازمان برای دستیابی به اهداف بازطراحی مبتنی بر صفر سازمانی باید ساختار خود را از یک ساختار وظیفه گرا به یک ساختار جریان کار تغییر دهد.
ساختار سازمانی باید انعکاسی از فرآیندهای جدید باشد، نه بالعکس. اگر سازمان فرآیندهای جدید را بر روی ساختار سازمانی قدیمی و سیلوهای وظیفه ای سوار کند، بازطراحی مبتنی بر صفر سازمانی هرگز به ثمر نمینشیند.
ساختار تیمی: به جای بخشهای وظیفه ای سنتی، باید تیم های چندوظیفه ای ، با اختیار کامل برای انجام یک فرآیند کامل (مثلاً از سفارش تا تحویل) ایجاد شوند. این رویکرد، موانع بین واحدها را حذف کرده و سرعت تصمیم گیری را افزایش میدهد.
حذف لایه های مدیریتی زائد: یک بررسی عمیق معمولاً نشان میدهد که بسیاری از لایه های مدیریتی صرفاً نقش واسطه را ایفا میکنند. هدف، مسطح سازی ساختار برای افزایش چابکی و کاهش بوروکراسی است.
استفاده از مدل مرکز تعالی: برای مدیریت دانش تخصصی و اطمینان از همسویی استانداردها در سراسر سازمان، یک واحد تخصصی کوچک با وظیفهٔ توسعهٔ متدولوژی ها و آموزش کارکنان تشکیل میشود.
موفقیت در بازطراحی مبتنی بر صفر سازمانی به تشکیل تیم هایی بستگی دارد که توانایی «فراتر از نقش سازمانی خود فکر کردن» را داشته باشند. این تیمها باید تخصص های متنوعی را شامل شوند تا فرآیند جدید از تمامی جنبه ها، بهینه و واقع بینانه باشد.
تیم هسته: این تیم کوچک و متمرکز (معمولاً ۳ تا ۵ نفر) مسئولیت طراحی اولیه و نظارت روزانه بر پروژه را بر عهده دارد. اعضای این تیم باید از بهترین استعدادهای سازمان باشند و برای یک دوره موقت، تماموقت به این پروژه اختصاص یابند.
صاحبان فرآیند: در فرآیند بازطراحی مبتنی بر صفر سازمانی، مدیر ارشدی که مالک نهایی یک فرآیند کلیدی میشود، باید با تیم هسته همکاری کند. او مسئول دستیابی به نتایج مطلوب از فرآیند جدید است.
متخصصان فناوری اطلاعات: به دلیل اینکه بخش عمده ای از بازطراحی مبتنی بر صفر سازمانی شامل خودکارسازی فرآیندها است، حضور متخصصان فناوری که توانایی ارزیابی قابلیت های فنی و پیاده سازی زیرساخت های جدید را داشته باشند، حیاتی است.