
مسیر توسعه محصول پر از دامهای خطرناک است. بسیاری از تیمهای خوشنیت به دلیل افتادن در این تلهها، پروژههای خود را با شکست مواجه میکنند. در اینجا به ۷ مورد از مهلکترین اشتباهات که توسط تحقیقات معتبر و تجربیات عملی شناسایی شدهاند، میپردازیم.
شرح تله: این بزرگترین و رایجترین اشتباه است. بنیانگذاران یا مدیران محصول، عاشق ایده خود میشوند و تصور میکنند که نیازهای مشتریان را بهتر از خودشان میدانند. آنها فاز اکتشاف را نادیده گرفته و مستقیماً به سراغ ساخت میروند.
راه گریز: فروتنی و کنجکاوی را جایگزین غرور کنید. با مشتریان خود صحبت کنید، نه درباره آنها. فرضیات خود را به عنوان «فرضیه» بپذیرید و برای اعتبارسنجی یا رد آنها، آزمایشهای سریع و ارزان طراحی کنید. به یاد داشته باشید: شما پرسونای هدف خود نیستید.
شرح تله: تیم بدون داشتن یک چشمانداز و استراتژی مشخص، صرفاً در حال ساختن ویژگیهای پراکنده است. کارها انجام میشود، اما هیچکس نمیداند چرا و به سمت چه هدفی. این وضعیت منجر به اتلاف منابع و سردرگمی استراتژیک میشود.
راه گریز: قبل از هر کاری، یک استراتژی محصول واضح و قانعکننده تدوین کنید که به اهداف کلان کسبوکار متصل باشد. این استراتژی باید به سادگی قابل انتقال به کل تیم باشد و به عنوان قطبنما در تصمیمگیریهای روزمره عمل کند.
شرح تله: تمایل سیریناپذیر برای اضافه کردن ویژگیهای بیشتر و بیشتر به محصول، بدون در نظر گرفتن ارزش واقعی آنها برای کاربر. این کار معمولاً برای راضی کردن همه یا رقابت کورکورانه با رقبا انجام میشود و نتیجه آن محصولی پیچیده، گیجکننده و غیرقابل نگهداری است.
راه گریز: به نقشه راه نتیجهمحور خود پایبند باشید. برای هر ویژگی جدیدی که پیشنهاد میشود، با صدای بلند بپرسید: «این ویژگی کدام مشکل کاربر را حل میکند و چگونه به اهداف استراتژیک ما کمک میکند؟». یاد بگیرید که با قاطعیت «نه» بگویید. سادگی یک مزیت رقابتی قدرتمند است.
شرح تله: تیم توسعه برای رسیدن به ضربالاجلها، از راهحلهای سریع و کثیف (Quick-and-Dirty) استفاده میکند. این کار در کوتاهمدت سرعت را افزایش میدهد، اما در بلندمدت، مانند یک بدهی با بهره بالا عمل میکند و توسعه ویژگیهای جدید را کند، پرهزینه و پر از باگ میسازد.
راه گریز: بدهی فنی را به عنوان بخشی از واقعیت بپذیرید، اما آن را مدیریت کنید. زمانی را در هر اسپرینت برای بازسازی کد (Refactoring) و بهبود معماری اختصاص دهید. مدیر محصول باید اهمیت این کار را درک کرده و از آن در برابر فشارهای بیزینسی دفاع کند.
شرح تله: تیم محصول، تیم مهندسی، تیم بازاریابی و تیم فروش در دنیاهای جداگانهای زندگی میکنند و درک درستی از اولویتها و چالشهای یکدیگر ندارند. این عدم هماهنگی منجر به عرضه محصولات ناهماهنگ و تجربههای مشتری تکهتکه میشود.
راه گریز: فرهنگ شفافیت و همکاری را ترویج دهید. از ابزارهای مشترک استفاده کنید. جلسات منظم بینتیمی برگزار کنید. مدیر محصول نقش کلیدی در ایجاد پل ارتباطی بین این دپارتمانها و اطمینان از همسویی همه با یک هدف مشترک را دارد.
شرح تله: تیم بر روی معیارهایی تمرکز میکند که حس خوبی میدهند اما هیچ بینش عملی به همراه ندارند (مانند تعداد کل دانلودها یا بازدید از صفحه). این معیارهای پوچ میتوانند تصویری فریبنده از موفقیت ارائه دهند و مانع از شناسایی مشکلات واقعی شوند.
راه گریز: بر روی «معیارهای قابل اقدام» (Actionable Metrics) تمرکز کنید. این معیارها آنهایی هستند که رفتار کاربر را نشان میدهند و به شما در تصمیمگیری کمک میکنند (مانند نرخ تبدیل، نرخ حفظ کاربر در هفته اول، یا زمان انجام یک کار کلیدی در اپلیکیشن).
شرح تله: تیم محصول را در سکوت کامل میسازد و تنها چند روز قبل از عرضه به فکر بازاریابی و فروش میافتد. نتیجه یک عرضه ضعیف است که نمیتواند توجه بازار را جلب کند و محصول، هرچقدر هم که خوب باشد، در گمنامی شکست میخورد.
راه گریز: تدوین استراتژی ورود به بازار (GTM) باید از همان ابتدای فاز طراحی استراتژیک آغاز شود. تیمهای بازاریابی و فروش باید از ابتدا در جریان فرآیند باشند، در تعریف پیامها مشارکت کنند و برای یک عرضه هماهنگ و قدرتمند آماده شوند.