براساس تحقیقات McKinsey، شرکتهای پیشرو در دیجیتالیزیشن زنجیره تأمین شاهد 20% کاهش هزینههای عملیاتی، 30% بهبود تحویل به موقع و 50% کاهش موجودی راکد بودهاند. این آمار به خوبی نشاندهنده تأثیر قابل توجه دیجیتالیزیشن بر عملکرد و رقابتپذیری سازمانها است.
شفافیت کامل: دیجیتالیزیشن با فراهم کردن امکان ردیابی لحظهای از تأمین مواد اولیه تا تحویل نهایی، دید جامعی از تمام مراحل زنجیره تأمین ایجاد میکند. این شفافیت به سازمانها کمک میکند تا گلوگاهها، ناکارآمدیها و ریسکهای احتمالی را به سرعت شناسایی و برای رفع آنها اقدام کنند. به عنوان مثال، یک داشبورد دیجیتال میتواند وضعیت موجودی در تمام انبارها، موقعیت دقیق محمولههای در حال حمل و زمان تخمینی تحویل را به صورت لحظهای نمایش دهد.
انعطافپذیری: زنجیره تأمین دیجیتال، سازمانها را قادر میسازد تا به سرعت به اختلالات و تغییرات بازار واکنش نشان دهند. با دسترسی به اطلاعات بلادرنگ و استفاده از ابزارهای پیشبینی، شرکتها میتوانند برنامههای تولید و لجستیک خود را به صورت پویا تنظیم کرده و از تأثیرات منفی رویدادهای غیرمنتظره مانند بحرانهای طبیعی یا تغییرات ناگهانی تقاضا بکاهند. برای مثال، در صورت بروز یک اختلال در حملونقل، سیستمهای هوشمند میتوانند به طور خودکار مسیرهای جایگزین را پیشنهاد دهند.
بهینهسازی: دیجیتالیزیشن منجر به کاهش ضایعات و بهبود تخصیص منابع در سراسر زنجیره تأمین میشود. با تحلیل دادهها و استفاده از الگوریتمهای بهینهسازی، سازمانها میتوانند سطوح موجودی را بهینه کنند، فرآیندهای تولید را کارآمدتر سازند و هزینههای حملونقل را کاهش دهند. به عنوان مثال، سیستمهای هوشمند میتوانند بهترین زمان و مقدار سفارش مواد اولیه را بر اساس پیشبینی تقاضا و زمان تحویل تأمینکنندگان تعیین کنند.
تجربه مشتری: دیجیتالیزیشن با فراهم کردن امکان تحویل سریعتر و شخصیسازی شده، تجربه مشتری را بهبود میبخشد. دسترسی به اطلاعات دقیق در مورد وضعیت سفارشات و زمان تحویل، همچنین امکان ارائه محصولات و خدمات سفارشیسازی شده بر اساس نیازهای فردی مشتریان، رضایت و وفاداری آنها را افزایش میدهد. برای نمونه، یک سیستم ردیابی آنلاین میتواند به مشتریان امکان مشاهده لحظهای وضعیت سفارش خود را بدهد.