مکتب ادبی، بهمعنای مجموعهٔ جنبشها، اندیشهها، نظریهها و ویژگیهایی است که به دلیلهای اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی در دورهای خاص در ادبیات یک یا چند کشور نمود پیدا کردهاند. مکتب ادبی معمولاً در آثار گروهی از نویسندگان و شاعران رخ میدهد و باعث تمایز آنها در سبک، از شاعران و نویسندگان دیگر میشود. هر مکتب با پیروانی که برای خود مییابد دورهای ویژه (کوتاه یا بلند) را میپیماید و سپس بازمیایستد.
شرایط و اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی در ایجاد یا تغییر مکتبهای ادبی تأثیر غیرقابل انکاری دارند. مکتبهایی کاملاً متفاوت و تقریباً همزمان با هم سر برآوردهاند و در کنار یکدیگر رشد کردهاند؛ مانند سمبولیسم (نمادگرایی) و رئالیسم (واقعگرایی). به همین دلیل است که گاه نسبت دادن کامل یک شاعر یا نویسنده به مکتبی خاص، دشوار و تا حدی ناممکن است.
شاعران و نویسندگانی بوده و هستند که در دورهٔ فعالیتهای ادبی، گرایشهای گوناگون به مکتبهای مختلف داشتهاند، مانند ولفگانگ گوته، نویسنده و شاعر آلمانی؛ (۱۷۹۴ – ۱۸۳۲) که میتوان او را هم در شمار رمانتیکها دانست و هم در زمرهٔ کلاسیکها.
دو اصطلاح سبک و مکتب ادبی معانی بسیار نزدیک بهم دارند و اغلب بهجای یکدیگر به کار میروند؛ اما مکتب ادبی مفهومی گستردهتر و عمیقتر است که معمولا ریشه در جنبشهای بشری با ابعاد گسترده در تفکر، هنر، سبک زندگی، فلسفه و… دارد.
باید به تفاوت های این دو توجه بسیار کرد ؛ مکتب باید دارای ایده و اندیشه نو، بکر و اصلی باشد، اندیشهای که صاحبنظر آن فقط بنیانگذار مکتب باشد، نه اینکه از مکاتب پیشین خود بهگونه آشکار تقلید کند، یا اینکه مکاتب پیشین را احیا کند. اما اندیشه در سبک میتواند پیرو اندیشههای گذشته باشد و از آنها تقلید کند یا آنها را احیا کند.
بزرگترین تفاوت این دو اصطلاح را میتوان در این دانست که در سبک بیشتر به زبان و شگردهای ادبیِ آثار و در مکتب، بیشتر به محتوا و بینش آثار توجه میشود. به طور تقریبی مکتب ادبی همان سبک ادبیِ مورد استفادهی گروهی از نویسندگان، در هریک از بازههای زمانی خاص و بلند مدت تاریخی است.
ویژگیهای هر مکتب ادبی، رفتهرفته در آثار ادبی مربوط به آن مکتب نمود پیدا میکند. هر مکتب ادبی شکل دگرگونیافته مکتب پیش از خود (ابداع) یا واکنش و طغیانی در برابر آن است (بدعت)؛ از همین رو، میتوان گفت که هیچ مکتبی بدون مقدمه پیدا نمیشود و ردّی از ویژگیهای بیشتر مکتبهای ادبی را در آثار ادبی پیش از آن میتوان یافت. مهمترین عامل پیدایش هر مکتب ادبی، نوع نگرشی است که ادیبان هر دوره به زندگی و دنیای پیرامون خویش دارند. در نتیجهٔ همین نگرش است که بیان هنری، شکلهای گوناگونی مییابد و تغییرهایی در بهکارگیری زبان و شیوهٔ کاربرد واژگان پیش میآید.
در پست بعدی به انواع گوناگون مکتبهای ادبی میپردازیم✨
#هنر
#تئاتر
#ادبیات
#مکتبهای_ادبی
#سوبژه