کدو سبز·۱۲ روز پیشمن و بلابلا جالب بود. زمانی که متوجه میشد قرار نیست بعد از پر کردن معده ام به سمت دستشویی حجوم ببرم دستش را به شانه ام میزد و میگفت: " پس حداقل یک…
کدو سبز·۱۳ روز پیشمن و بلامن و بولیمیا زمان زیادی را باهم گذراندیم. به قدری که من برایش اسم گذاشته بودم...بلا! من و بلا سایه ی یکدیگر را با تیر میزدیم، اما پای جدا…