سیّد متین | Seyyed Matin
سیّد متین | Seyyed Matin
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

نامه سرگشوده به همرزم دوست داشتنی مهدی محمدی


لیاقتت نبود اینطوری از بین ما بری و ما رو ترک کنی.
لیاقتت نبود اینطوری باهات رفتار کنن و نذارن ۲ ساعت برا خودت بخوابی.



لیاقتت نبود خدا برادرت رو در حین خدمت سربازی ازت بگیره.
تو باید بزرگ می‌شدی و با استفاده از علم تاریخی که داشتی به بچه های ما تاریخ رو به صورت درستش درس میدادی.
مامانم میگه تو اگه هر کشور دیگه به دنیا می اومدی به عنوان استاد تاریخ داخل دانشگاه تدریس می کردی به جای این که وایسی از یه جای امن و آروم نگهبانی بدی.
مطمئنم اون دنیا هم جات امن و آرومه ، خدا انقد مهربون هست که بعد این همه سختی ای که کشیدی ، این کاری که کردی رو ببخشه و بغلت کنه و بگه بیا پیش خودم دیگه جات امنه، دیگه کسی نیست که اذیتت کنه.

خیلی از این خبر ناراحات شدم، به زودی می‌بینمت رفیق.

غمتو نبینم قناری

(یادم بندازین از #لیبیدو حتما بگم)













سربازیخودکشیمرزبانیخدمتاسلحه
جایی برای حرفام redl.ink/sydmtin
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید