سارا ذابح جمشیدی
سارا ذابح جمشیدی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

احساسات مخفی

حس آدم مهمترین دارایی هر کسی محسوب میشه. بهشت و جهنم هم مرتبط با حس شماست، مرتبط با همون چیزی که درون خودمون لمسش می کنیم. حس و حال روحی میتونه آدم رو ببره به عرش اعلا و کلی حال خوب رو بهش بده و میتونه بکوبدش رو زمین جوری که انگار هیچ وقت ایستاده نبوده.

ما آدم ها همیشه نیاز داریم که حس و حالمون رو به اشتراک بزاریم. شادیمون رو منتشر کنیم و برای غم ها مون همدرد یا حداقل آرام دل پیدا کنیم.

اما سوال اینجاست که چرا علیرغم این همه نیاز به غمخوار و گوش شنوا گاهی نقاب می زنیم و به خودمان اجازه بروز احساسات رو نمی دهیم؟

آیا قراردادهای نانوشته اجتماعی باعث این مخفی کاری عجیب و غریب میشن. جایی که میشه با همه وجود اشک بریزیم، لبخند می زنیم جای دیگه به جای خندیدن به یک موقعیت خنده دار، سکوت و نگاه خیره رو انتخاب می کنیم و گاهی هم سعی می کنیم نسبت به موضوعات جذاب و گیرا، بی تفاوت باشیم.

واقعا این همه تفاوت بین حس های درونی و رفتارهای بیرونی لازمه؟ کمک میکنه آدم مرموز تری باشیم؟ معقول تر به نظر می رسیم؟ یا تو موقعیت های کاری برامون موفقیت بیشتری رو رقم می زنه؟ شاید هم فقط ابراز واقعی احساستمون رو آموزش ندیدیم.

نظر شما چیه؟

رفتارمنابع انسانیروابط اجتماعیارتباطاتروابط عمومی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید