FaTiMa
FaTiMa
خواندن ۹ دقیقه·۴ سال پیش

دوستی خاله خرسه (بررسی صورتی شویی در جنبش‌های مدنی)

روزهای گذشته، شرکت نایکی ویدیویی منتشر کرد که در میان محتوای ورزشی، مضامین انواع برابری‌­های جنسیتی، نژادی، مذهبی و ... را به طور واضح به مخاطب منتقل می‌­کرد. این درحالی است که شرکت نایکی به عنوان یک ابر برند جهانی، محکوم به استفاده از کودکان در کارخانه‌­های آسیا، استثمار کارگران و sweat shop (پرداخت حقوق بیش از حد ناچیز) است. ویدیوهای این چنینی جزئی از تبلیغات و برندینگ کمپانی­‌های بزرگ است که وظیفه دارد چهره‌­ی آلوده‌­ی آنان را در پس شعارهای بشردوستانه مخفی کند و توجه را به سمت و سوی دیگری معطوف کند.

این یک صورتی نمایی یا صورتی شویی (Pink washing) بزرگ است. صورتی شویی به معنای مصادره کردن جنبش‌های مدنی، آزادی‌­خواه و برابری‌­خواه برای اهداف خاص سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی است. به گواه ویکی‌پدیا، این واژه برای اولین بار درباره‌­ی کمپانی‌هایی بکار رفته که از حمایت خیریه‌های مرتبط با سرطان پستان به‌عنوان یک تکنیک بازاریابی برای ترویج محصولات خود استفاده می‌­کنند، درحالی که ثابت ‌شد مواد تشکیل‌دهنده این محصولات یا به طور مستقیم با بیماری‌های زنان مرتبط هستند و یا باعث گسترش این بیماری‌ها می‌شوند.

برگزاری رژه‌­ی Pride (راهپیمایی نمادین دگرباشان جنسی) در اسرائیل مثال خوبی برای صورتی شویی است. هدف اسرائیل از برگزاری چنین رویدادهایی رساندن این پیام است که:« ما را ببینید! ما آن‌­قدر متمدن و به روز و مترقی هستیم که طرفدار حقوق اقلیت‌­های جنسی باشیم. این چهره­‌ی نایس و کول را از ما ببینید و فراموش کنید که سرزمین فلسطین را اشغال کردیم.» جوزف موساد، استادیار دانشگاه کلمبیا، می­‌گوید:« دولت اسرائیل اصرار بر بزرگ‌نمایی دستاوردهای اخیر خود در زمینه‌­ی حقوق دگرباشان دارد، تا انتقادهای بین‌المللی در خصوص نقض حقوق فلسطینیان را دفع کند.»

پلاکاردی در مخالفت با صورتی شویی اسرائیل
پلاکاردی در مخالفت با صورتی شویی اسرائیل

مثال‌­های زیادی برای صورتی شویی و مصادره کردن جنبش‌­ها با هدف پوشاندن مقاصد واقعی سیاسی وجود دارد. می‌­توانیم با کمی ممارست (حتی با گوگل کردن!) ردپای آن را در تمام کنش‌­های بشردوستانه پیدا کنیم. در این یادداشت اختصاصا به بررسی یک مورد از صورتی شویی‌­ها در نقاب مطالبات زنان ایران می­‌پردازم.

برای فهم بهتر صورتی شویی در مورد جنبش­‌های زنان، ابتدا باید به این گزاره بیاندیشیم که "مطالبات حوزه‌ی زنان، علاوه بر آن که مطالباتی سیاسی باشد، مسئله‌ای اجتماعی و فرهنگی است." نابرابری جنسیتی، تاریخی به قدمت تاریخ بشر دارد و در طول زمان با اَشکال ثابت و متغییر وجود داشته است. کنش‌های مدنی زنان نیز پا به پای تاریخ پیش رفته، تا در قرن اخیر به صورت سازمان یافته‌­تری به دست ما برسد. گرچه سیاست‌­های نظام توتالیتر (تمامیت خواه) مردسالاری را تقویت و تایید می‌­کند، اما بحث بر سر برابری حقوق فردی و اجتماعی زنان و مردان، مسئله‌­ایست که حتی با تغییر حکومت‌­ها و نظام‌­های سیاسی نیز در بطن جامعه وجود خواهد داشت؛ چرا که ریشه‌­های نابرابری در فرهنگ و باورهای عامه‌­ی مردم است، نه صرفا در ایدئولوژی حاکم بر ساختار سیاسی.

برای پرداختن به مسئله‌ی صورتی شویی در جنبش زنان، نامی آشنا را انتخاب کرده‌ام؛ مسیح علینژاد. او خود را یک کنشگر فمینیست و یک رهبر برای مقاومت زنان ایران معرفی می‌کند و در کشور طرفدار دارد. او به دلیل راه انداختن کمپین نافرمانی مدنی به نام چهارشنبه‌های سفید (روزی که در آن زنان در مخالفت با حجاب اجباری، سفید می‌پوشیدند) مشهور شد.

نافرمانی مدنی بخش جدانشدنی و گام ابتدایی تغییر ساختارهای سیاسی و فرهنگی است و در همه‌­ی جوامع از جمله ایران، بدون احتیاج به رهبر و لیدر مسیر خود را طی می­‌کند. در این میان مسیح علینژاد نافرمانی مدنی خودجوش زنان را به نام خود ثبت می‌کند و هرگونه حرکت در مقابله با حجاب اجباری را الهام گرفته از کمپین خود می‌داند. اما در نتیجه‌­ی این تصرف، هزینه‌­های نافرمانی مدنی برای زنان بالاتر می‌­رود و در روند طبیعی تغییر در بطن جامعه اختلال جدی بوجود می‌آید.

مسیح علینژاد از مردم می­‌خواهد هنگامی که در فضاهای عمومی کسی در پوشش آنان به نوعی دخالت نمود و قصد ارشاد و نصیحت داشت، از آن شخص فیلم بگیرد و برای مسیح ارسال کند. او نیز ویدیوها را با عنوان "دوربین ما، اسلحه­‌ی ما" در فضای مجازی منتشر می‌­کند. در اکثریت فیلم ها می‌بینیم که زن جوانی مشغول بحث و گاهی مجادله‌ی لفظی با افراد مسن، پلیس، روحانیون و ... است. زن جوان به دنبال اختیاری که از او سلب شده و طرف دیگر مشغول دفاع از عقایدی که سال‌ها به آن باور داشته است؛ نفرت پراکنی و به جان هم انداختن افرادی که در دو سو ایستاده‌اند و هر دو به نوعی قربانی نظام مردسالاری هستند. این روش، مورد انتقاد بسیاری از افراد طیف‌­های مختلف فکری قرار گرفت، اما در نهایت مسیح علینژاد هرگونه مخالفت با این کمپین را نشانه‌­ی عدم آزادی دانست.

آنسوی دیگر ماجرا، معاون اول رئیس قوه‌­ی قضاییه، محسنی اژه‌ای، واکنش نشان می‌­دهد و پیشنهاد می‌­کند در مقابله با چنین حرکت­‌هایی، آمران به معروف و ناهیان از منکر از افراد قانون‌گریز فیلم بگیرند و منتشر کنند! این پیشنهاد عجیب در حالی توسط یک مقام رسمی قوه‌­ی قضاییه ایران (و نه تندروها!) مطرح می‌­شود که قانون صراحتا ذکر می‌­کند فیلم یا عکس گرفتن از هر فرد بدون اجازه‌ی آن شخص ولو در مکان عمومی امری غیرقانونی است و نقض حریم شخصی محسوب می‌شود که در صورت شکایت، قابلیت پیگرد قانونی دارد.

علینژاد در مصاحبه با شبکه من‌وتو هیچ اشاره‌ای به متن قانون در ارتباط با این موضوع نمی‌کند. احتمالا چون خودش هم مردم را دعوت به چنین کاری کرده‌است؛ نقض حریم شخصی(فیلم گرفتن) در مقابله با نقض حریم شخصی(دخالت و اظهار نظر در پوشش). اما پاسخ جالبی می‌دهد. او می­گوید:« آن‌ها از رفتار ضد حقوق بشری خود فیلم می‌گیرند و موجب رسوایی خود خواهند شد. پس حتما این کار را بکنند.» او تلاش می‌کند نشان دهد که پیروان کمپین نه به حجاب اجباری از این تهدید نمی‌ترسند و بهایی نیز برای آن‌ها نخواهد داشت و مخالفان کمپین را به نوعی تهدید می‌کند.

"دوربین ما اسلحه‌ی ما" شبیه جنگ‌های بی‌فایده‌ایست که پیرها راه می‌اندازند و جوان‌ها در آن می‌میرند. دو طرف دعوا، مسیح علینژاد و سیستم قضایی جمهوری اسلامی، آیینه‌­ی تمام نمای یکدیگرند و در این میان زنان و مطالبات به حق آن­‌ها قربانی می‌­شود. حاصل این حرکت­‌های هیجانی-احساسی به جز نفرت پراکنی و شکاف بیشتر میان مردم و تاخیر در پذیرش تغییرات جامعه، این است که باعث افزایش حساسیت بیش از پیش حاکمیت ایران نسبت به مسئله‌­ی حجاب شد. تا جایی که حجاب اختیاری که مطالبه‌­ای اجتماعی است، به مسئله‌ای امنیتی تبدیل شد. مسیح علینژاد مطالبه‌ی مدنی را تبدیل به ابزاری برای مخالفت سیاسی با حکومت ایران کرد و در پس آن هزینه‌ی نافرمانی مدنی تا اندازه‌ای بالا رفت که مخالفان حجاب اجباری با عناوین مختلف، دستگیر و در بیدادگاه محاکمه شدند. مسیح علینژاد هیچ اهمیتی به سرنوشت قربانیان این کشمکش ظاهرا مدنی و در باطن سیاسی نمی‌دهد. بلکه از این رویداد خرسند است؛ بهترین خوراک خبری برای کمپین بی حاصلش و استفاده از ویدیوهای جدید برای تولید محتوا و درآمدزایی بیشتر.


دیدیم که مصادره‌ی کنش­‏‌های زنان برای اهداف سیاسی به ضرر زنان است. اما آیا مسیح علینژاد به دلیل ناآگاهی و با نیت خیر این کمپین‌ه­ا را راه‌اندازی کرده و حکایت دوستی خاله خرسه است؟ یا صورتی شویی به نام زنان ابعاد دیگری نیز دارد؟

برای پاسخ به این سوال باید به سال 95 برگردیم. علیرغم فشارهای آمریکا برای تحریم همه جانبه‌ی ایران، وزیر خارجه‌ی سوئد به همراه یک هیئت اقتصادی به تهران آمد و پس از دیدارها و مذاکرات، چند قرارداد اقتصادی با ایران منعقد کرد. در اسفند 95 مسیح علینژاد به دعوت یکی از چهره‌های پارلمانی سوئد در اجلاس حزب لیبرال سوئد حضور پیدا کرد. او ضمن سخنرانی پیرامون مسائل زنان و حجاب اجباری، صحبت­‌های تندی پیرامون سفر هیئت اقتصادی سوئد به ایران و حجاب داشتن زنان هیئت در این سفر ارائه کرد و به وزیر خارجه‌ی سوئد تاخت. اینطور نیست که حرف‌های او در اجلاس سوئد کاملا دروغ باشد، اما سوال اصلی این است که آیا این صحبت‌ها نفعی برای زنان ایران داشت؟

سخنرانی او در آن مجمع بهانه‌­ای شد تا تحت فشار بیش­تر آمریکا و پارلمان سوئد، تمام توافقات و قراردادهای اقتصادی بین دو کشور لغو شود! سخنرانی او به ضرر همه‌ی مردم ایران تمام شد. اما نکته‌ی جالب اینجاست که مسیح علینژاد به دعوت بیرگیتا اولسن، عضو و معاون سابق انجمن دوستی سوئد و اسرئیل در پارلمان سوئد، در این اجلاس شرکت کرد؛ دعوتی که نتیجه‌ی آن تشدید تحریم‌های ضد بشری علیه مردم ایران بود؛ همان کسانی که مسیح علینژاد داعیه دارد صدای آن‌هاست.

آیا هدف واقعا زنان هستند یا مطالبات زنان پوششی بر اهداف ضد بشری و جنگ طلبانه است؟

مسیح علینژاد در کنار بیرگیتا اولسن
مسیح علینژاد در کنار بیرگیتا اولسن


‌جلوتر برویم. 15 بهمن 97 مسیح علینژاد با مایک پمپئو، وزیر خارجه‌ی جنگ طلب و ضد ایران آمریکا دیدار کرد. مسیح علینژاد درباره­‌ی این گفتگو که به دعوت پمپئو انجام شد به دویچه‌وله گفت:« من با قبول این دعوت می­‌خواستم از این فرصت استفاده کنم و صدای بخشی از مردم ایران باشم. مردمی که معمولا در مذاکرات سیاسی که منافع قدرت‌ها درمیان است نادیده گرفته می‌شوند.» او دوباره خود را صدای مردم ایران می‌داند اما هیچ سخنی از تحریم‌های ناعادلانه‌ای که تمام فشار آن بر دوش زندگی مردم است به میان نمی­‌آورد. بلکه از پمپئو می‌خواهد برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران کمک کند.(بخوانید تحریم های بیشتر علیه مردم.) علینژاد در پاسخ به کاربران توئیتر که از این دیدار انتقاد کرده‌اند می‌گوید کسانی که برای دیدار ظریف و جان کری هورا کشیدند، نمی‌توانند دیدار او را نقد کند و در پاسخ به سوال مشابه خبرنگار دویچه­‌وله، دوباره پای مطالبات مردم ایران را وسط می‌کشد.

اجازه بدهید که ادعاهای بزرگترین ناقضان حقوق بشریت را باور نکنیم. بگذارید نپذیریم که دغدغه ی پمپئو و اسرائیل زنان ایران است و نه حتی زنان عربستان که با محدودیت­های بیشتری نسبت به زنان ایرانی دست و پنجه نرم می­‌کنند. اجازه بدهید باور نکنیم و سوال خود را دوباره تکرار کنیم:

آیا هدف واقعا زنان هستند یا مطالبات زنان پوششی بر اهداف ضد بشری و جنگ طلبانه است؟

دیدار پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، با مسیح علینژاد
دیدار پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، با مسیح علینژاد

پرواضح است که مخالفت ما با مسیح علینژاد از جنس مخالفت مقامات جمهوری اسلامی و حامیانش نیست. چرا که آنان او و کمپین­‌هایش را منافی حیا و عفت و بر ضد تعالیم اسلامی می‌دانند و خود در باطن از اساس با مطالبات زنان مسئله دارند. مخالفت ما با مسیح علینژاد و کسان مشابه او بر سر سیاسی کردن مطالبات زنان و پوشش برای اهداف سیاسی دیگر است. ما نمی­خواهیم به نام زنان، اقدامی علیه مردم ایران صورت بگیرد. مطالبات و جنبش‌های برابری­‌خواهانه­‌ی زنان، کنش­‌هایی مدنی و اجتماعی هستند که فراتر از مرزهای سیاسی جریان دارد.

چه کنیم که ناآگاهانه بخشی از صورتی شویی افراد، کمپانی‌ها و جریان‌­های سیاسی نباشیم؟

  • جنس قلابی را از اصل بشناسیم. بدانیم که هرکس برای دفاع از ما برخاست الزاما نیت شفافی ندارد. قبل از اینکه با او همراه شویم فکر کنیم که منفعت دیگری برایش در این کار هست؟ همان‌طور که قرن‌ها پیش حافظ گفته:

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آیین سروری داند

  • نسبت به حقوق خود آگاهی داشته باشیم. نجات دهنده مردان و زنان این سرزمین خرد جمعی است؛ چرا که جهل، دشمنی است که ورای حکومت ها، سایه ی شومش را بر زندگی بشر انداخته است.
  • ناامید نشویم و بدانیم هر کدام از ما گام‌های کوچک اما موثری در مسیر برابری هستیم.

در پایان پیشنهاد می‌کنم ویدیوی سخنرانی نسیم نوروزی، استاد دانشگاه کنکوردیا و محقق حوزه استعمار و زمان را ببینید. وجیهه‌ی عزیز سخنرانی او را ترجمه و در ویرگول منتشر کرده که الهام بخش نوشتن این یادداشت بوده است.

مراقب صورتی شویی باشید.



زنانمسیح علینژادصورتی شوییفمینیسمسیاست
همونی که زنده به آن است که آرام نگیره :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید