میدونید کارناوال چی بوده؟ تا حالا فکر کردید برای چی در جشن و سروری به این بزرگی نقابهای عجیب و غریب میزنند؟ چرا در کشورهایی که چنین رفتاری ممنوع نیست، مردم خودشون رو پنهان میکنند؟
کارناوال در اصل یک جنبش اجتماعی بر علیه خفقان دولت کلیسا در قرون وسطا بوده! مردمی که جرأت نداشتند لام تا کام حرف بزنند و خودشون رو بیان کنند در یک فاصلهی زمانی مشخص از سال به صورتشون نقاب میزدند تا شناخته نشوند و تازه خودِ واقعیشون رو ارائه کنند. نقدی اگر داشتند. طنز و فکاهه و هجوی از دولت و رئیس و رؤسا! محرک هم خب میخواستند تا بلاخره جربزه نشون بدهند و حرفشون رو بزنند! اینجوری شد که کارناوال شده جایی که نقاب میزنند و مینوشند و میرقصند و ...
حالا یک نگاهی به اطراف خودمون بیاندازیم. ما نقاب میزنیم تا حود واقعیمون رو نشون ندیم! تازه توی اینترنت واقعیتر و پیپردهتر میشیم. دنیای مجازی ما خیلی واقعیتر از دنیای فیزیکی و به ظاهر واقعی ما ایرانیها شده. دو رویی میکنیم. کدام یکی از ما مثل فیلمها سریالهامون لباس میپوشیم؟ حرف میزنیم؟ چقدر از تعارفهایی که میکنیم واقعی هستند؟ اصلا مکالمات قالبی ما چقدر با معنی هستند؟ جواب سلام چطوری ما یک سری جملهی از پیش تعیین شدهی بیمعناست! غیر از این نیست، مگه نه؟
سر کار نقش بازی میکنیم! از کسی که بدمون میاد تعریف میکنیم. از کسی که انتقاد داریم تشکر میکنیم. بعد تازه که در خونههامون رو باز میکنیم شروع میکنیم به «درد و دل»!! سر کلاس جوری میشینیم که راحت نیستیم. به دروغ سر تکون میدیم.
فقط یکی از تبعات این دورویی و فاصلهی ما از واقعیت خودمون، جدا از آسیبهای روانی فراوون، این میتونه باشه که ما ایرانیان رو نمیشود مطالعه کرد! مگر چقدر پژوهشگر دسترسیی به چاردیواریهای خصوصی ما داره تا تازه بخواد واقعیت پشت نقابهامون رو سر کار و درس و مدرسه تشخیص بده؟
جامعهای که اینقدر از خودش فاصله گرفته و نشه واقعیتش رو از پشت نقاب مطالعه کرد، نه میشه براش برنامه ریخت، نه اصلاحش کرد، نه توسعه داد!