دو سه روز پیش متوجه عود یک بیماری قدیمی در خودم شدم. وبگردی. بیماری ای که سالهای قبل گرفتارش بودم و با هزار زحمت توانسته بودم تا حدودی خودم را درمان کنم. چند روز پیش متوجه شدم که دوباره مبتلا شدهام. من یک لپتاپ کوچک ده اینچی دارم که بعضی از دوستان به آن لقب ماشین حساب دادهاند. پریشب ناگهان متوجه شدم که حدود 150 تب در مرورگر همین ماشین حساب بازکردهام و سه چهار شبانه روز است که هیچ کار مفیدی نکردهام و فقط دارم وبگردی میکنم. با توجه به پیشینه بیماری که داشتم، سریع احساس خطر کردم و از دوستانم کمک خواستم. یک روی عنوانی که برای این نوشته انتخاب کردهام همین دوستانم هستند که امیدوارم اونها هم شروع کنند و بتوانم اینجا با لینک معرفی شان کنم... بگذریم، دیشب عزیزان برای درمان این بیماری و عیادت تشریف آورده بودند و اوقات خوشی را در کنار هم سپری کردیم.
در جلسه دیشب، نشستیم و آسیب شناسی کردیم؛ دیدیم یکی از مشکلات ما شروع نکردن است و شاید این یکی از بزرگترین مشکلات باشد. باید بدون هیچ مقدمهای شروع کرد. اگر نیاز به مقدمه بود، در پایان میتوان مقدمه را تهیه کرد. ما نخستین کسانی بودیم که با فیسبوک آشنا شدیم و اکانتی در آن گشودیم ولی هیچ فعالیت مفیدی نکردیم. در بدو تولد توییتر ثبت نام کردیم ولی دریغ از چند توییت مفید. سالهای سال میشود که در لینکدین صفحه داریم ولی خالی از هر مطلبی. تقریبا بیست سال پیش سعی کردیم برای خودمان سایت بسازیم ولی در حد یکی دو صفحه استاتیک و خالی از محتوا باقی ماند. (اینجا را ببینید.) نتیجه نشست صمیمی دیشب این شد که باید شروع کنیم. برای این که این پست فقط گزارش نباشد، مجبور شدم باز هم وبگردی کنم و علیرغم خطر بدتر شدن بیماریام، چند نکته مفید و کاربردی تهیه کنم تا برای خوانندگانی که ممکن است به این بیماری دچار باشند، مفید باشد.
علاقمندی خود را بیابید، هر کسی ممکن است به چیزی علاقمند باشد. مطالعه، ورزش، وبلاگ نویسی، برنامه نویسی، آموزش زبان انگلیسی، آموزش یک مهارت جدید یا هر چیزی که به آن علاقه دارید. به جای وبگردی، به آن بپردازید. البته فقط تعیین علاقمندی کافی نیست، ادامه پست را بخوانید.
بدون هیچ معطلی، مرورگر خود را ببندید و شروع کنید. اگر دل کندن از تبهایی که باز کردهاید برایتان سخت است، از قابلیت بوکمارک استفاده کنید و همه تبها را بوکمارک کنید تا بعدا بخوانید. شاید این بعدا هرگز نیاید ولی این کار برای درمان بیماری مفید است. هرگز نگویید: «چند صفحه دیگر وبگردی کنم، بعد شروع میکنم..» زیرا این کار درمان شما را اگر ناممکن نکند، بسیار به تعویق میاندازد. معمولا بعد از هر فکر مثبتی که منجر به یک تصمیم خوب میشود، یک فکر منفی سر میرسد و سعی میکند ما را منصرف کند. شروع بی درنگ، ما را از افتادن در دام این فکر منفی رها میکند. امشب بی درنگ شروع کردم و این اولین پست من در ویرگول است... اما این کافی نیست. در ادامه با من باشید.
یک شروع بی درنگ کافی نیست. وبسایت یک صفحهای من را که دیدید؟ نتیجه یک شروع بی درنگ اما خالی از استمرار است. اگر نمونههای بیشتری میخواهید مرا در لینکدین، توییتر، فیسبوک و ... پیدا کنید. البته باید خاطر نشان کنم که عدم فعالیت من در شبکههای اجتماعی فوق دلیل دیگری دارد و آن صرفه جویی در وقت است. با توجه به این که مقطع دکتری و تدوین رساله بسیار وقت گیر است و من نیز فعالیتهای جانبی زیادی نظیر تدریس، برنامه نویسی، طراحی سایت و غیره داشتم ترجیح دادم در این شبکه ها فعالیت نداشته باشم. ولی اگر شما علاقمند به فعالیت باشید، خواستم از همین حالا ببینید که شروع بدون پشتکار چنین نتیجهای خواهد داشت.
اگر به ثبات قدم خود ادامه بدهید، این فعالیت مفید در شما تبدیل به یک عادت شده و موجب تغییرات بنیادی می شود. دارن هاردی، نویسنده، سخنران و مربی موفقیت که ناشر مجله موفقیت هم بوده در کتاب اثر مرکب برای ایجاد تغییرات بنیادی این فرمول رو پیشنهاد کرده:
انتخاب(تصمیم) های کوچک و هوشمندانه + ثابت قدمی = تغییرات بنیادی
تصمیم دارم در مورد برنامه ریزی پست مفصل و جداگانهای داشته باشم. زیرا بخش بزرگی از وبگردی های من را به خودش اختصاص داده است. در اینجا فقط برای این که از اهمیت آن غافل نشوید، آن را تیتر کردهام. نوشتههایم را دنبال کنید تا در فرصتی مناسب به اهمیت برنامه ریزی بپردازم.
یکی از مشکلاتی که من همواره با آن دست به گریبان بودهام، کمال گرایی افراطی است. مثلا در نوشتن همین مطلب آنقدر وسواس به خرج می دهم که از هر جهت بی نقص و بدون مشکل باشد، که در پایان از انتشار آن خودداری میکنم. علت عدم انتشار هم این است که یا آن را شایسته انتشار نمیبینم یا این که دیگر حوصله و وقت اصلاح آن را ندارم. حال آن که همین پست مورد مثال، نسبت به موارد مشابهی که منتشر شدهاند و هزاران مخاطب یافتهاند و مشکل صدها نفر را حل کردهاند بسیار بینقصتر و جامعتر بوده است. پس از کمال گرایی افراطی بپرهیزید و به کیفیت قابل قبول قناعت کنید.
اهمیت محیط بر هیچ کس پوشیده نیست. دوستان شما نیز مثل خودتان هستند؟ به احتمال بسیار زیاد پاسخ مثبت است. سعی کنید با دوستانی که عملگرا هستند بیشتر رفت و آمد کنید و از آنان الگو بگیرید و این الگو را به دوستان دیگر خود سرایت دهید. عادات و تصمیمهای مفید را منتشر کنید تا محیطی عالی را برای خودتان بسازید و به دوستان خود هم کمک کرده باشید.
اگر شما هم به این بیماری دچار بودهاید یا هستید خوشحال میشوم که نظر شما و تجربیاتتان را با ما در میان بگذارید.
پینوشت: اگر آموزش زبان انگلیسی را به عنوان فعالیت مفید انتخاب کردید، توصیه میکنم با استفاده از داستان آن را سریع، آسان و جذاب بیاموزید و سری هم به این وبلاگ بزنید که من به آن بسیار علاقمند شدهام.