حقیقت این است که این مشکل فقط در نوشتن پست در ویرگول اتفاق نمیافتد. در بسیاری از امور ما با این مشکل مواجه هستیم. تصمیم میگیریم که ورزش کنیم، کفش و لباس مناسب تهیه میکنیم یا در باشگاه ثبت نام میکنیم؛ اما پس از چند جلسه تمرین متوقف میشویم. تصمیم به یادگیری زبان انگلیسی میگیریم، چند جلسه به کلاس میرویم یا Self Study تمرین میکنیم و باز توقف. با شور و اشتیاق کتابی را میخریم اما چند سال بعد میبینیم در قفسه خاک میخورد و فقط چند صفحه یا حداکثر چند فصل از آن را خواندهایم.
یادگیری مهارتهای دیگر نیز پس از یک شروع بسیار عالی به توقف میانجامد. علت چیست؟
با توجه به این که ترم تحصیلی شروع شده، چند روز پیش با خودم فکر میکردم که چطور ما کاری را شروع میکنیم و با شدت و پشتکار حتی روزی ده ساعت برای آن صرف میکنیم اما نتیجه مطلوبی نمیگیریم در حالی که در یک درس دو یا سه واحدی که هفتهای یک جلسه برگزار میشود، مطالب بسیار مفید و زیادی گفته میشود و کار به جایی میرسد که برای امتحان تعجب می کنیم که چرا حجم درس اینقدر زیاد شده است؟ به نظر من پاسخ یک کلمه است: تداوم. اگر شما نظر دیگری دارد یا عوامل دیگری را میشناسید، خوشحال میشوم که با من و خوانندگان مطلب در میان بگذارید.
ضرب المثلهایی از این دست در فرهنگهای مختلف وجود دارد:
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوستـــــــــه رود
قَلیلٌ یَدومُ خیرٌ مِن کثیرٍ یَزول (اندکی که ادامه داشته باشد بهتر از بسیاری است که زود از بین برود)
در همه اموری که مثال زدم، سعی کنید تحت هر شرایطی به کار خود ادامه دهید و سمت هدف خود حرکت کنید. مثلا با خود عهد کنید که هفتهای حداقل یک پست بنویسید یا ورزش را حداقل برای شش ماه ادامه دهید یا کلاس زبان را تا مراحل نهایی آن ادامه دهید و به تصمیم خود متعهد باشید.
بعضی از ما بسیار زود ناامید میشویم و دست از کار میکشیم. همین که مدتی کاری را ادامه میدهیم و به نتیجه مطلوب نمیرسیم رهایش میکنیم حال آن که ممکن است تا نتیجه مطلوب فاصله کمی باقی مانده باشد.
گاهی مسیری که در آن حرکت میکنیم دچار پستی و بلندیهایی میشود. نباید زود تسلیم شد و دست از تلاش کشید. موانع برای این نیست که عقب نشینی کنیم و دست از تلاش بکشیم. موانع برای کسب تجربه و یادگیری بیشتر است. همیشه انتظار داشته باشید که در هر مرحلهای مانعی سر راهتان سبز شود و به یاد داشته باشید که مشکلات بخشی از زندگی هستند. ما با این مشکلات میآموزیم که چه کارهایی را باید انجام دهیم و از چه مواردی دوری کنیم. همواره این سخن را با خود تکرار کنید که: «موانع موقتی هستند.»
برخی صاحبنظران معتقدند مغز انسان به گونهای عمل میکند که لذت آنی را به سختیای که نتیجهاش با فاصله آشکار میشود، ترجیح میدهد. به همین دلیل اهمال کاری یکی از مشکلات شایع همه اقشار به شمار میرود. بگذارید همینجا لطیفهای را که به ذهنم رسیده برایتان تعریف کنم و سپس مطلب را ادامه دهیم.
به این نکته دقت کنید: هیچ وقت کار امروز را به فردا مینداز. هیچ وقت... قشنگ برای پس فردا یا هفته بعد برنامه ریزی کن تا دو سه روزی از شرش راحت باشی. :)
اما به دور از شوخی، به تعویق انداختن وظایف مهم، به تعویق انداختن زندگی است. با گرفتن تصمیمات درست میتوان بر این عملکرد مغز فائق آمد. مرتب به خود یادآوری کنید که کسب موفقیت بسیار لذتبخشتر از اهمال کاری است.
فراموش نکنیم که هر چیزی بهایی دارد که برای رسیدن به آن چیز باید پرداخته شود. موفقیت هم بهایی دارد و بهای آن دوری از تنبلی و خروج از حاشیه امن است. چیز ارزشمندتر گرانبهاتر نیز هست و موفقیت نیز گرانبهاست. بهای آن را بپردازیم.
دیروز در جلسهای بودم که سخنران جلسه جمله خوبی گفت:
تمرکز تخصص میآورد و تخصص مزیت رقابتی ایجاد میکند
گاهی مشکل ما این است که چندین کار را با هم انجام میدهیم یا چندین هدف را همزمان دنبال میکنیم. در نتیجه پیشرفت ما به سوی همه آن اهداف با کندی صورت میگیرد و این بدیهی است. بهتر است روی یک یا دو مورد تمرکز کنیم و پس از رسیدن به اهداف مطلوب، اهداف دیگری برای خود تعیین کنیم.
شاید روشهای دیگری نیز وجود داشته باشد که از شما خواهش میکنم در صورتی که راهی عملی برای مبارزه با این مشکل همه گیر میشناسید در نظرات همین پست بیان کنید؛ اما من با بیان همین چند راه، به هدف خودم رسیدم و یک پست نسبتا خوب تهیه کردم تا در ویرگول منتشر کنم. بله؛ من هم داشتم نوشتن را ترک میکردم و دچار توقف میشدم، ولی با این احساس مبارزه کردم و یک پست دیگر نوشتم. سعی میکنم حداقل هفتهای یک پست بنویسم.