ویرگول
ورودثبت نام
خانواده تیهو
خانواده تیهو
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

نکات کلیدی در مسیر رشد یک کسب و کار- بخش دوم

در مقاله قبل بیان کردیم که یک کسب و کار بسیار شبیه به موجود زنده است. همچون یک موجود زنده متولد شده، رشد کرده و میمیرد. سپس به بیان سیستم های باز و بسته پرداختیم و اینکه یک کسب و کار پویا بیشتر از قواعد سیستم های باز تبعیت می کند یا بسته. در آخر نیز منحنی رشد نرمال سازمان ها را نشان داده و تله های پیش روی آن را معرفی کردیم. حال در این مقاله قصد داریم تا از مرحله شکل گیری یک سازمان، تحولات پیش روی آن را با هم دنبال کنیم.



مرحله ایجاد

ایجاد یا همان تولد، اولین مرحله شکل گیری یک کسب و کار است و از زمانی آغاز میشود که یک یا چند نفر به فکر ایجاد یک کسب و کار مشخص باشند. در این صورت نطفه اولیه کسب و کار شکل گرفته است. معمولا اولین جلسه طرح موضوع یک کسب و کار ، یک جلسه به یاد ماندنی خواهد بود و همیشه به صورت یک خاطره مهم و شیرین از زندگی، از آن یاد میشود.

اما گذشته از پرسش های آغازین و مذاکرات معمول برای رسیدن به نظرات مشترک بین افراد، اصلی ترین مسئله برای یک تیم، مشخص شدن هدف اصلی از آن کسب و کار است. بعضا پیش می آید که افرادی دور هم جمع می شوند اما خود دقیقاً نمی دانند که به دنبال چه چیزی هستند. مشخص نبودن هدف اصلی موجب میشود که اهداف فرعی در دستور کار قرار گیرد و افراد زمانی متوجه آن می شوند که دیگر خیلی دیر شده و انرژی کافی جهت برگشتن به هدف اصلی از دست رفته است.

موضوع مهم دیگر این است که بدانید مسیر رسیدن به هدف انتخاب شده چیست. یعنی یکبار باید از ابتدا تا انتها مسیر شکل گیری کار و رسیدن به نتایج را ترسیم کرده و همه بر آن اتفاق نظر داشته باشید.

در کنار هدف و مسیر، عامل مهم بعدی در شکل گیری یک رابطه کاری درست، انتخاب همکاران مناسب و به اصطلاح امروزی، "هم بنیانگذاران" است. کسانی که قرار است با شما در انجام آن کار شریک شده و سالها در کنار هم برای انجام یک هدف مشترک باقی بمانید. این مهم است که هر یک از این افراد بتوانند جزئی از هدف اصلی را محقق کرده و در کنار هم چرخه فعالیت های اصلی کار را تکمیل کنند. همچنین مهم است که افراد همگی امکان کار با هم را داشته باشند، یعنی فرهنگ ها و تیپ شخصیتی شان تا حد امکان به هم نزدیک بوده و از بودن در کنار یکدیگر احساس خوبی داشته باشند. همه باید درد انجام کار را داشته و دغدغه دیگری جز این نداشته باشند. در این راه صبور بوده و اهل مدارا و تفاهم باشند.

موضوع مهم سوم، داشتن بازار و سود محاسباتی قابل قبول است. ممکن است افرادی متفق برای یک هدف مشخص وجود داشته باشند، اما بازاری برای کارشان پیش بینی نشده باشد. این یعنی حتی در صورت رسیدن به هدف موردنظر، فروش کالای بدست آمده مقدور نبوده و یا عرضه کالا از طرف رقبا بیش از تقاضای بازار باشد. در این صورت علیرغم همه موفقیت ها کسب و کار نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.

اگر این عوامل اصلی وجود دارد یعنی می توانید به عنوان یک کار جدید روی آن حساب باز کنید. اما توجه داشته باشید که این تنها اول راه است و در آینده گام های زیادی باید بردارید تا آن اتفاق موردنظر در زندگی برای شما رخ دهد.

مرحله طفولیت

اگر کسب و کاری به درستی ایجاد شد، آنگاه دوران طفولیت آن فرا می رسد. طفولیت یک کسب و کار مثل طفولیت هر موجود زنده از حساسیت و شکنندگی بالایی برخوردار است و اگر درست شناخته نشود می‌تواند سریعاً به اتمام همکاری‌ها و مرگ زودرس آن کسب و کار منجر شود.

در این دوران ممکن است چند عامل مزاحم، حرکت گروهی تیم را مختل کند.

اول، فقدان تصمیم گیری های درست است. تفرق نظرات افراد و پافشاری بر عقائد خود می‌تواند به راحتی تشکل نوپای ایجاد شده را با چالش‌های جدی مواجه کند. می گویند بهتر است در این دوران یک نفر تمام کننده میان جمع وجود داشته باشد. کسی که از دانش و مقبولیت بالاتری نسبت به دیگران برخوردار باشد. در این صورت بهتر است بقیه به او اعتماد کرده و از او حرف شنوی داشته باشند. او باید با توافق جمع، مسئولیت اصلی تیم را در دست گرفته و مسیر شکل گیری کار را مدیریت نماید. معمولا بینان گذار و ایده پرداز اولیه این نقش را ایفا می کند.

دومین عامل مزاحم، نقدینگی منفی است. در این دوران و نیز دوران رشد اولیه ممکن است شما با بحران نقدینگی مواجه شوید، چرا که معمولاً جمع تشکیل شده فاقد بنیه مالی بوده و توان تامین هزینه های اولیه کسب و کار را ندارد . این البته به مدل مالی انتخاب شده هم بستگی دارد. مدلی که اتکاء زیادی به هزینه‌های اولیه داشته و یا در آن برای افراد از همان ابتدا حقوق تعیین کرده باشد مدل خوبی نیست. باید با مدل های مالی ساده و در عین حال کوچک کار را آغاز کرد.

سومین چالش این دوران، انتخاب محصول اولیه نامناسب است. تعریف محصول اولیه قابل دسترس یا همان MVP موضوع مهمی است که باید به درستی انتخاب شده باشد. توقعات بالا از محصول اولیه می تواند از همان ابتدا کار را با شکست مواجه کند و بالاخره عامل چهارم، نداشتن صبر و تحمل در طی این دوران است.

دوران طفولیت اقتضائات خاص خودش را دارد و تدریج خودش را می طلبد. اگر درک درستی از این شرایط نداشته و فرصت لازم جهت پخته شدن درست کار و تثبیت ارتباطات مربوطه و رسیدن به ادبیات مشترک را ندهید مثل میوه های نارسی خواهید شد که زودهنگام برداشت شده و در این صورت هیچگاه محصول مورد نظر تحقق نمی یابد . پس به این دوران توجه ویژه داشته باشید

رشد سریع

پس از طی موفقیت آمیز دوران طفولیت، اکنون تیم آماده یک شروع خوب در جهت رسیدن به اهداف خود است که بدلیل انگیزه و روحیه بالای افراد تیم می تواند به یک جهش و پیشرفت بزرگ منجر شود.

در اینجا دو نوع رشد را می توان تجربه کرد:

رشد اول یک رشد طبیعی است و آن در شرایطی است که مسئولیت های تیم به درستی تعیین شده و همه با آگاهی کامل نسبت به نقش و وظایف خود و نیز تفاهم و هماهنگی بالا عمل نمایند، در این صورت میتوان یک حرکت و رشد سریع و البته پایدار را انتظار داشت، رشدی که می‌تواند در زمان کوتاهی کسب و کار (یا همان سازمان نوپا) را از یک شرایط اولیه به یک شرایط تغییر یافته مبدل کند.

اما ممکن است رشدی غیر طبیعی رخ دهد. رشد غیر طبیعی معمولا ناشی از عدم آمادگی و هماهنگی‌های تیمی ایجاد میشود که یکی از عوامل مهم آن، می تواند دخالت های بیش از حد بنیانگذار باشد که اصطلاحاً به آن تله بنیانگذارمی گوییم.

بنیانگذار چون بیشترین انگیزه و تلاش را از ابتدای شکل گیری طرح و ایده شکل گیری موضوع داشته، میتواند سلائق خود را بر جمع تحمیل کرده و به دلیل غلبه نظر و رای خود بر دیگران، موجب عدم شکل‌گیری درست و هماهنگ تیم شود. در این صورت زایش ها و جوانه های رشد سازمان به صورت غیر طبیعی و بی قواره رخ خواهد داد، یعنی بعضی ها با بنیان گذار همراه شده و بقیه با او هم نظر نخواهند شد که این روند می تواند نهایتا به یک گسست خطرناک منجر شود.

بنابراین رشد سریع زمانی ارزشمند است که در نتیجه کنش های طبیعی (که خود ناشی از بلوغ فکری و تفاهم و تقسیم کار مناسب افراد تیم است)، رخ داده باشد. در غیر این صورت ممکن است عواقب جبران ناپذیری به همراه داشته و شرایط را به سمت کدورت و عدم تفاهم متمایل کند.

برای حل مسئله و شکل گیری صحیح تیم، باید نقش بنیانگذار به تدریج کم رنگ شده و تیم با اتکا به دانش و انگیزه های ذاتی خود حرکت را آغاز کند. این یک توصیه مهم است که امیدوارم همه تیم های استارتاپی مدنظر قرار دهند، البته این بحث زمینه های دیگری هم دارد که انشاله در بخش های بعد بیشتر با هم گفتگو می کنیم.


نوشته شده توسط سعید سنایی، مدیر اجرایی و هم بنیان گذار استارتاپ ری‌زان

کسب و کارسازمانرشدتیمهدف
تیهو مسئولیت را در "کسب و کار" و قدرت را در “نوآوری" می داند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید