کامیار ارباب ‌زی
کامیار ارباب ‌زی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

بهترین دوست

می‌گویند که «کتاب بهترین دوست انسان است»؛ بله درست است ولی این کتابی که از آن سخن می‌گوییم دوست خوب که هیچ، می‌تواند نابودکننده زندگی‌ها هم باشد؛ شاید بعضی با شنیدن این موضوع بگویند : «بله باید در انتخاب خود دقت نمود و کتاب خوبی را برگزید که ارزش خواندن داشته باشد که به داشته‌هایمان نیز بیافزاید.»

انتخاب درست، نیاز به دانستن پاسخی دارد و قبل از گفتن هرچیز باید مسئله‌ای برای هر شخص روشن گردد، و از خود بپرسد که هدفش از خواندن کتاب چیست؟

پاسخ‌ها متفاوت‌اند و اگر پاسخی‌ هم نبود، همان بهتر است که خواندن کتاب را از یاد برد و چشم را خسته نکرد.

حال اگر پاسخی بود، بسته به آن جواب می‌توان تعیین نمود که چه کتابی را شخص باید در ارجعیت قرار دهد و از همان شروع کند، مثلاً کسی که می‌خواهد مطلبی بیاموزد و شخصیت فردی خود را بیشتر بشناسد، باید به دنبال کتابی در همین مضمون باشد و به دنبال بهترین کتابی باشد که خواندن هر صفحه آن، بیشترین حد نکات را به وی آموزش دهد.

یا اگر هم به دنبال افزایش خلاقیت و پرورش رویاپردازی خود باشد، باید رمان‌هایی فاخر و گرانقدر را مطالعه نماید و بهترین‌ها را دست‌چین نماید.

بعد از آن که پاسخ را یافتیم و فهمیدیم که باید به دنبال چه کتابی باشیم، آن وقت است که بحث اصلی سخنم آغاز می‌گردد.

سنگینی تفکر

یکی از معضلات انسان مدرن و فرهیخته، یا به اصطلاح کتاب‌خوان امروزی، آن است که فرهنگ کتاب‌خوانی را می‌داند و به خوبی به آن جامه عمل می‌پوشاند ولی نکته‌ای را فراموش می‌کند که سازنده بزرگترین مسائل در زندگی است و ذهن و روح را به سلابه می‌کشد و قدم‌ها را برای راه رفتن سنگین و سنگین‌تر می‌کند.

به قول استاد علی صفائی حائری :

«کتاب رشد . ص ۱۸»

این‌ها با اینکه خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون بیش از سؤال، به جواب‌ها رسیده‌اند و پیش از عطش، به آب.

بسیاری کتاب‌های پیشنهادی دیگران را می‌خوانند بی‌آنکه بدانند در پی چه هستند و فقط اطلاعات در ذهن و روان خود انبار می‌کنند و این انبار کردن، دستاوردش می‌شود، سنگینی و تنبلی‌فکری که نهایتاً پوچ می‌شوند و مرگ را به قرار ترجیح می‌دهند.

کاش ذره‌ای عمل هم باشد در این خواندن‌های پیشنهادی، که نیست و کتاب خواندنی که تفکر و عمل نداشته باشد، سم زندگی است و هیچوقت نمی‌توان آن را بهترین دوست نامید و بدتر، دشمن زندگی انسان نیز می‌تواند باشد.

آگاهی و دانستن، مسئولیت دارد و این مسئولیت، دشواری‌هایی را می‌آفریند که اگر به درک‌ واقعیات نرسید، نمی‌توان به پذیرش مسئولیت رسید و بیشتر خواندن، تنها بار را سنگین‌تر می‌کند تا روزی که کمر را می‌شکند. و عقل فرهیخته را گودال سفاهت می‌برد و همان جا نفس‌های آخرش را می‌کشد.

امام علی (ع) می‌فرمایند :

غررالحکم؛ حديث۳۷۱۹

اگر دوست داری سعادتمندترين مردم باشی به آنچه می­دانی عمل کن.

با کمی تأمل بر این حدیث و توضیحات یاد شده، می‌توان اهمیت عمل به دانسته‌ها را دریافت که چقدر حائز اهمیت می‌باشد.

حال بعضی هستند که می‌گویند : «اگر ما بخواهیم تمام کتاب‌‌های دنیا را بخوانیم و به آن‌ها عمل کنیم که عمرمان کفاف آن را نمی‌دهد و از بسیاری از کتاب‌ها باز می‌مانیم!»

درست است شاید عمر انسان آنقدر به طول نینجامد اما باید دانست که خواند و عمل کردن بهتر از دانستن تنهاست و بین این دو یکی را باید انتخاب نمود که انتهای مسیر هر کدام بسیار متفاوت است،

اولی به سعادت و همان «بهترین دوست، کتاب» می‌رسد و قدم‌های بهتر و محکم‌تری را برمی‌دارد و دومی به عبث یا پوچی از سنگینی شکم سیرشده‌اش و مسئولیت‌های پذیرفته نشده‌اش، می‌رسد.

در کلام آخر این نکته را هم اضافه نمایم که اگر خواستید ارزش کتابی را که خواندید سنجید و کیفیت مطالعه خود را محک بزنید، از خود بپرسید که « با خواندن این کتاب، چه بر من افزوده یا کاسته شده؟ »

به قلم کامیار ارباب زی


وبسایت من
وبسایت من

برای مشاهده وبسایتم اینجا رو کلیک کنید...

شما می تونید مقالات و صدای من رو در وبسایتم بخونید و بشنوید؛ آدرس این مقاله من در وبسایتم.

لطفاً نظر خودتون رو با من در میون بذارید :)

کتابکتابخوانیرشد و پیشرفتموفقیتآموزش
پسرکی هستم که اندک صدای دلنشینی دارد و قلمی هم در نوشتن آنچه در دل دارد؛ برای خواندن و شنیدن بیشتر به وبسایت پسرک سر بزنید http://kamyararbabzi.ir/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید