راستی تفریحات سالم چی داریم؟ چیکار میشه کرد به عنوان تفریح؟
مثلا میشه فیلم دید، کتاب خوند، رفت سفر، کنسرت، تئاتر، سینما، پارک، شهربازی، کافه، رستوران، مهمونی با دوستان، مهمونی با خانواده، بازیهای کامپیوتری و ...!!!!
(خوشحال میشم اون سه نقطه رو کامنت بگذارید و بگید شما چی میتونید بهش اضافه کنید)
من آدم تنهایی هستم.
با مادرم زندگی میکنم. هیچ دوست صمیمیای ندارم و دوستام همه از نوع «آشنا» هستن (همکلاسی، هم دانشگاهی، همکار، آشنا). حتی فامیل هم زیاد ندارم.
پس اون مهمونی با دوستان و فامیل خط میخوره!
یک سری از اون تفریحاتم واقعا تنهایی حال نمیده و وقتی تنهایی باشه اصلا تفریح حساب نمیشه. مثل پارک، شهربازی، کافه، رستوران.
کنسرت و سینما رو دوست دارم و هر چند وقت یک بار میرم ولی از مشکلات حاشیهاش کلی عصبی میشم، جوری که واقعا لذت نمیبرم از خود فیلم.
مثلا کلی ترافیک هست تا برسی، بلیط جای خوب گیرت نیومده، شانست بد باشه کنار یه سری بی فرهنگ باید بشینی که تو سینما همهاش حرف میزنن و تو کنسرت یا دارن بلند تو گوشت میخونن، یا جلوییت داره فیلم میگیره! (این مشکلات برای تئاتر هم هست ولی من کلا تئاتر دوست ندارم.)
یک نکته دیگه راجع به کنسرت. تو تهران بیشترشون توی سالن میلاد (نمایشگاه بینالمللی) اجرا میشه که شمال تهران هست، یعنی برای حدود ۳/۴ از جمعیت تهران دور هست! و پر ترافیک.
رفتنش راحت تره، برگشتش .... اگر زود ماشین گیرت بیاد ۲۰-۳۰ تومن میدی راحت میرسی خونه!!!!
میرسیم به یاران قدیمی فیلم، کتاب، بازیهای کامپیوتری. که این روزا بازی ها دیگه باب میل من نیست حداقل. فقط میمونه فیلم و کتاب. چقدر فیلم ببینیم؟ (برای من که سلیقه محدودی دارم، واقعا کمه)
چقدر کتاب بخونیم؟ من کارم با کامپیوتره، این چشما خستهاست، خسته...
سفر، داخلی؟ زیاد با مناظر حال نمیکنم. غذا دوس دارم، ولی این همه راه برم برای غذا؟ اکثرشون رو خوردم، تو همین تهران کلی رستوران محلی خوب هست.
سفر خارجی؟ سربازی؟ وثیقه؟ مگه مجرمم که وثیقه بذارم! از قیمت دلار که بگذریم، اون وثیقه گذاشتن و کارای اداریش کلی برنامه زمانی رو به هم میزنه. منم که دانشجو و کارمندم نمیتونم هر موقع دلم خواست برم سفر، باید برنامه ریزی کنم براش.
یه چیزی جا موند، همه این تفریحات، وقتی با دوستات باشی بیشتر حال میده، وقتی حال کردن دیگران با دوستاشون رو میبینم حسودیم میشه...