همه میدونیم اینستاگرام یه فضای فوقالعاده مناسب برای همه اشخاص با همه کسبوکارهاست. روانشناسها، رواندرمانگرها و مشاورها هم تونستن پا به پای دیگر کسب و کارها پیش بیان و به معرفی خودشون و کاری که میکنن بپردازن. و از اونجایی که توی ایران مراجعه به مشاور و روانشناس با مشکلات عدیده ای مثل نبود مشاور خوب، هزینه بالا و... همراهه، رو اوردن افراد به اینستادرمانی یه چیز شایع شده.
در عرض مدت کوتاهی تعداد این دست از اکانتها توی اینستاگرام فارسی زیاد شد و روانشناسها، کلینیکهای روانشناسی یا دانشجوهای روانشناسی شروع به تولید محتوای حوزه روانشناسی کردن و بعضیها در زمینه جذب مخاطب خیلی موفق بودن.
درمانگران اینستاگرامی درحال تغییر الگوی درمانی هستن که در کل میتونه چیز خوبی باشه. اینکه به صورت عمومی افراد حمایتهای کوتاهی در قالب پست، استوری یا لایو دریافت کنن. بعلاوه اینکه ترکیب بعضی از آموزههای روانشناختی با جنبههای دیگهای مثل مراقبت از خود، مدیریت زندگی و جنبه های مختلف سلامت روان هم میتونه مفید باشه.
همچنین این اکانتها به فراگیر شدن دسترسی به درمانگر و از بین بردن شرم و خجالتی که افراد برای برقراری ارتباط با درمانگر دارند کمک میکنه، خصوصا برای جامعهای مثل ایران که هنوز که هنوزه کلمه بیمار روانی فحش محسوب میشه.
اما شیوههای بازاریابی یک سری از این اکانتها منجر به چیزی میشه که امروز بهش اینستادرمانی میگن. اینکه یه نفر بجای نشستن توی دفتر روانشناس، توی اینستاگرام دنبال درمان بگرده و روانشناسهایی پیدا کنه که با استوری، لایو یا پست شروع به دادن راهحل در مورد مشکلات ریشهای مخاطبهاشون میکنن.
اما اینستادرمانی یه راه حل موثر نیست و حتی میتونه مضر باشه، باید یادمون باشه درمان یک رابطه بسیار قوی از نظر همبستگی بین مراجع و درمانگره. برای افراد مقابله با بیماری روانی اغلب از اهمیت اساسی برخورداره و اینستادرمانی از اونجایی که یک رابطه کوتاه، بدون برخورد مستقیم و تا عمق مساله رفتن هست، میتونه آسیب پذیری شدید رو در پی داشته باشه. درمانگرانی که مستقیماً از طریق یک رسانه اجتماعی مثل اینستاگرام با افراد درگیر میشن رفتاری نامناسب و غیر اخلاقی دارن. درمانگرانی که برای یک مساله توی این فضا شروع به دادن راهحل میکنن، درمانگرانی که با اکانت شخصی توی این فضا حضور پیدا میکنن و با بیمارانشون رابطه دارن، درمانگرانی که بیماران خودشون رو توی این فضا دنبال میکنن هم از این دست رواندرمانگران هستن.
کاری که درمانگران در اینستاگرام باید بکنند درواقع اینستا-روانشناختی ست.
تفاوت اینستادرمانی و اینستاروانشناختی بسیار فاحشه. اینستا-روانشناختی درواقع به اشتراک گذاری نظریههای روانشناسیست که به صورت کلی در مورد اکثر افراد صدق میکنن و میتونن به سلامت روانی کلی افراد کمک کنن. این دیدگاه بیشتر از اینکه بر امیال، نیازها و انگیزش تأکید داشته باشه بر اینکه افراد چگونه اطلاعات رو کسب و تفسیر میکنن و این اطلاعات رو در حل مشکلات به کار میگیرن تأکید میکنن. اصولاً دیدگاه شناختی به افکار و شیوههای حل مسئله کنونی توجه داره تا تاریخچه شخصی.
پستهایی که به تشخیص یا درمان نمیپردازن و لیستی از صفات در رابطه با یک مساله خاص مثل اضطراب را ارائه میدن در واقع جز پستهای پذیرفته شده هستن که به صورت مبهم( بدون شکافتن موضوعی) به مخاطب کمک میکنن. ( مثلا پنج راه برای مقابله با استرس).
یادتون باشه همونطوری که هیچ کتابی جای مشاور و رواندرمانگر رو نمیگیره، هیچ اکانت اینستاگرامی هم جاشو نمیگیره. همونطور که کتاب به پروسه درمان کمک میکنه، اکانتهای اینستاگرامی هم باید به پروسه درمان کمک کنن نه اینکه خودشون جایگزین بشن.
برای دیدن یک نمونه اکانت اینستا روانشناختی اینجا رو ببینید و اگر خودتون اکانتی رو با مشخصات اینستاروانشناختی میشناسین معرفی بکنین.