ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا
محمدرضاPlaying the game of life
محمدرضا
محمدرضا
خواندن ۴ دقیقه·۵ ماه پیش

زهر سکوت

تصور کنید در خیابان راه می‌روید و می‌بینید که کیف پول کسی روی زمین می‌افتد. یک نوجوان آن را برمی‌دارد و شروع به دور شدن می‌کند. شما دو انتخاب دارید: حرف بزنید یا ساکت بمانید. بیشتر مردم فکر می‌کنند ساکت ماندن گزینه‌ی «امن» است. اما حقیقت این است: سکوت بی‌طرفانه نیست. مثل این است که زهر قورت بدهید.

این نوشته به شما نشان می‌دهد که چرا سکوت در برابر اشتباه ( بدی )، در واقع دفاع از خودتان نیست، بلکه آسیب زدن به خودتان است.

انرژی باید یک جایی برود

شاهد یک کار اشتباه بودن را مانند گرفتن یک جسم داغ در دست تصور کنید. لحظه‌ای که آن را می‌بینید، آن جسم سوازن در دست شما قرار گرفته‌ است. نمی‌توانید وانمود کنید که آنجا نیست. شما دو انتخاب دارید:

۱. آن را پس بیندازید (یعنی واکنشی نشان دهید)

۲. آن را در دست نگه دارید (یعنی ساکت بمانید).

وقتی آن را نگه می‌دارید، شما را می‌سوزاند. نه دستتان را، بلکه روحتان را.

هر بار که ما چیز اشتباهی می‌بینیم و ساکت می‌مانیم، از موقعیت فرار نمی‌کنیم، بلکه آن را جذب می‌کنیم. آن انرژی بد ناپدید نمی‌شود، بلکه به درون ما می‌رود و وقتی آنجا قرار گرفت، شروع به تغییر دادن شخصیت ما می‌کند.

سکوت چگونه شما را تغییر می‌دهد؟

وقتی شما در برابر بی‌عدالتی واکنشی نشان نمی‌دهید، مغزتان با یک مشکل روبرو می‌شود. مغز می‌داند که چیزی اشتباه است، اما شما کاری نکرده‌اید. بنابراین، باید این تضاد را برای خودش منطقی کند. ذهن شما شروع به بهانه‌تراشی می‌کند:

  • «به من ربطی ندارد.»

  • «یک نفر دیگر رسیدگی می‌کند.»

  • «آن‌قدرها هم بد نیست.»

  • «من که به هر حال نمی‌توانم تفاوتی ایجاد کنم.»

هر بهانه مانند یک دروغ کوچک است که به خودتان می‌گویید. و قسمت ترسناک ماجرا اینجاست: بعد از گفتن تعداد زیادی از این دروغ‌های کوچک، شما شروع به باور کردنشان می‌کنید. شما تبدیل به کسی می‌شوید که واقعاً فکر می‌کند اتفاقات بد «آن‌قدرها هم بد نیستند.» شما خودتان بخشی از مشکل می‌شوید.

هزینه‌ی پنهانِ روی برگرداندن وجدان خود را مانند یک هشدارِ دود (حسگر آتش) در نظر بگیرید. اولین باری که آن را نادیده می‌گیرید، صدایش بلند و ناراحت‌کننده است. اما اگر به نادیده گرفتن آن ادامه دهید، کم‌کم به سر و صدایش عادت می‌کنید. سرانجام، دیگر حتی صدایش را هم نمی‌شنوید.

این‌گونه است که آدم‌های خوب، بی‌تفاوت می‌شوند. نه یک‌شبه، بلکه با هزاران لحظه‌ی کوچکی که در آن، راحتی را به شجاعت ترجیح داده‌اند.

حرف زدن، نوعی دفاع از خود است

وقتی شما در برابر یک کار اشتباه حرف می‌زنید، فقط به دیگران کمک نمی‌کنید، بلکه از خودتان هم محافظت می‌کنید. شما اجازه نمی‌دهید که آن انرژی منفی، شخصیت شما را مسموم کند. شما قطب‌نمای اخلاقی خود را فعال نگه می‌دارید.

این کار را مانند یک ورزش برای روح خود در نظر بگیرید. هر بار که به یک چیز اشتباه اشاره می‌کنید، توانایی خود را برای تشخیص درست از غلط تقویت می‌کنید. هر بار که یک کار خوب را پیشنهاد می‌دهید، خودتان را برای دیدن فرصت‌های خوبی تمرین می‌دهید.

ساختن یک جامعه‌ی خود-نظارت‌گر

حالا تصور کنید اگر همه این اصل را درک کنند. در محله‌ای که همه حرف می‌زنند:

  • فرد قلدر فوراً با واکنش مواجه می‌شود.

  • کسی که آشغال می‌ریزد، فوراً با فشار اجتماعی روبرو می‌شود.

  • از کسی که کمک می‌کند، قدردانی می‌شود.

  • ایده‌های خوب به‌سرعت پخش می‌شوند.

دیگر نیازی به دوربین در هر گوشه یا پلیس در هر خیابان نداشتیم. جامعه خودش استانداردهای خودش را از طریق اصلاح و تشویق مداوم و ملایم حفظ می‌کرد.

موضوع این نیست که قهرمان باشید

حرف زدن به معنای دعوا راه انداختن یا پرخاشگری نیست. می‌تواند به همین سادگی باشد:

  • «هی، یک چیزی از شما افتاد.»

  • «این حرف درستی نیست.»

  • «ایده‌ی عالی‌ایه، بیا انجامش بدیم.»

  • «ما باید به آنها کمک کنیم.»

کلمات کوچک، تأثیر بزرگ. هم بر روی موقعیت و هم بر روی درستی و سلامت شخصیت خودتان.

انتخاب، ساده است، اما آسان نیست

هر بار که شما شاهد چیزی هستید - خوب یا بد - با یک انتخاب روبرو می‌شوید. یا انرژی را از طریق صدایتان به بیرون هدایت کنید، یا آن را به درون جذب کنید، جایی که شما را تغییر خواهد داد.

زمین بی‌طرفی وجود ندارد. سکوت در برابر کار اشتباه، بازی کردن در زمین امن نیست، بلکه بازی کردن با آتش است. و کسی که به احتمال زیاد در این بازی می‌سوزد، خود شما هستید.

دفعه‌ی بعد که چیزی دیدید، به یاد داشته باشید: واکنش شما فقط مربوط به آن موقعیت نیست. بلکه مربوط به این است که انتخاب می‌کنید چه کسی باشید. انتخابی را انجام دهید که وجدانتان را پاک و شخصیتتان را سالم نگه دارد.

چون در نهایت، جامعه‌ای که در آن همه حرف می‌زنند، فقط جرم و جنایت کمتری ندارد، بلکه قهرمانان بیشتری دارد. و این قهرمانی با امتناع شما از قورت دادن زهر سکوت آغاز می‌شود.

همانطور که آلبرت انیشتین به زیبایی بیان کرده است:

«دنیا جای خطرناکی برای زندگی است، نه به خاطر انسان‌های شرور، بلکه به خاطر کسانی که در برابر این شرارت‌ها کاری انجام نمی‌دهند.»

سکوتتغییراجتماعروان
۴
۲
محمدرضا
محمدرضا
Playing the game of life
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید