من همیشه عاشق داشتن گلدونهای زیاد بودم، ولی هر بار گلدونی به دستم میرسید با اینکه به توصیه گلفروش که میگفت مثلا هفته ایی یه بار یا دوبار بهش آب بده با دقت عمل میکردم، گل بیچاره بعد از چند هفته خشک میشد و من هم ناراحت میشدم هم از دست خودم عصبانی! باز اگر گلدونی هدیه میگرفتم یا با ذوق و شوق میخریدم این ماجرا تکرار میشد... به خودم میگفتم شاید به قول مامانبزرگم که میگفت برای نگهداری از گل و گیاه باید دستت سبز باشه!دستم سبز نبود!
تا اینکه از پسرخاله ام که اهل گل و گیاهه یه جمله شنیدم، گفت به خاک گلدون نگاه کن هر وقت خشک بود آب بده و به این توصیه های هفتهای یه بار و دوبار گوش نکن! منم همینکارو کردم و میکنم و الان تعداد زیادی گل و گلدون خوشحال دارم...
حالا در مورد خوردن آگاهانه هم همینطوره... برای غذا خوردن اول به صدای بدنمون گوش بدیم بعد به توصیه دکترا و دانشمندا که گفتن فلان ساعت فلان غذا فلان مقدار خوب است!
وقتی آگاهانه غذا خوردن رو شروع میکنیم یعنی هر بار که به سمت غذا خوردن میریم با بدنمون چک کنیم که آیا واقعا گرسنه هستیم؟ و همچنین به حس سیری توجه کنیم و هنگام سیری نسبی دست از غذا خوردن بکشیم. این یعنی فط وقتی خاک گلدون خشکه بهش آب بدیم و اگر مرطوبه صبر کنیم...
این کار به ظاهر سادهاست ... غذا خوردن ما انقدر خودکار صورت میگیره که به خودمون میایم میبینیم یک بشقاب تموم شد و ما نه متوجه گرسنگی بودیم نه سیری ... چقدر این رفتار خودکار و بدون توجه باعث شده ما بیشتر از نیازمون غذا بخوریم یا متوجه کیفیت غذایی که میخوریم نباشیم؟
با این بی توجهی چه آسیب هایی به سلامت بدنمون زدیم؟