تو دنیای طراحی محصول، خیلی مهمه که تیمها بتونن خوب با هم کار کنن. این همکاری فقط به خوب صحبت کردن و مدیریت زمان ربط نداره؛ باید بتونیم مشکلات تیمی رو درست حل کنیم و یه جوری تیم رو بچینیم که همه انگیزه داشته باشن و راحت باشن توی کارشون. حالا میخواهیم چند تا از مشکلات رایج تیمهای طراحی رو بررسی کنیم و بگیم چطور میشه این مشکلات رو حل کرد. برای این کار هم از روشهای مختلف مثل Agile، Scrum، Kanban، Design Thinking و Lean استفاده میکنیم.
یکی از چیزایی که خیلی مهمه، اینه که توی تیم فضایی بسازیم که همه راحت بتونن نظرشون رو بگن. مخصوصاً توی تیمهای طراحی که همه از تخصصهای مختلف میآن، اگه این فضارو درست نچینیم، ممکنه مشکلاتی پیش بیاد.
مثلاً توی تیمی که من بودم، اول کار ارتباطات خیلی ضعیف بود. هر کس فقط کار خودش رو میکرد و کمکم پیش میرفت. اما وقتی شروع کردیم به استفاده از اصول Agile و جلسات Daily Standup (جلسات روزانه)، همه مجبور بودن هر روز با هم صحبت کنن و از وضعیت کارهاشون بگن. این باعث شد که مشکلات زودتر حل بشه و همه در جریان کارهای همدیگه قرار بگیرن.
همچنین توی روشهایی مثل Design Thinking، در مرحله ایدهپردازی (Ideate)، تیمها از تکنیکهایی مثل Brainstorming استفاده میکنن که همه ایدهها رو میپذیرن، حتی اگه خیلی عجیب به نظر بیاد. این طوری هیچکسی ترس از گفتن ایدههای خود نداره و همه احساس میکنن که نظراتشون ارزش داره.
توی پروژههای طراحی، معمولاً تیمهای مختلف باید با هم همکاری کنن. مثلاً تیم طراحی و تیم توسعه باید کارهاشون رو هماهنگ کنن. اینجاست که روشهای Agile مثل Scrum به کمک میاد. توی این روشها تیمها باید هر چند وقت یکبار با هم توی جلسات مشخصی هماهنگ بشن و وضعیت پیشرفت کارها رو بررسی کنن.
مثلاً توی یک پروژه طراحی اپلیکیشن برای کودکان، تیم طراحی و تیم توسعه با هم همکاری میکردن که مطمئن بشن طرحها با ویژگیهای فنی اپلیکیشن همخوانی داره. توی این مدل، تیمها میتونستن هر هفته توی جلسات Sprint Planning (برنامهریزی اسپرینت) هدفها و نیازهای پروژه رو مرور کنن و با هم هماهنگ بشن.
همچنین توی Kanban، تیمها با استفاده از تختههای بصری وضعیت کارها رو میبینن و این کمک میکنه که همه تیمها همزمان از پیشرفت پروژه باخبر بشن.
تو هر تیمی ممکنه تعارضهایی پیش بیاد. خیلی وقتها وقتی افراد با دیدگاههای مختلف با هم کار میکنن، ممکنه درگیری به وجود بیاد. اما نکته اینجاست که بهجای اینکه این تعارضها تبدیل به مشکل بشه، باید یاد بگیریم چطور بهطور سازنده اینها رو حل کنیم.
Agile خیلی به تیمها کمک میکنه که در هر اسپرینت مشکلات و تعارضها رو بررسی کنن و به راهحل برسند. مثلاً توی یک تیم طراحی محصول، ممکنه یکی از طراحان نظرات متفاوتی در مورد طراحی یک بخش داشته باشه، در حالی که تیم توسعه نگرانیهایی در مورد پیادهسازی داشته باشه. بجای دعوا، توی جلسات Retrospective (جلسات بازبینی)، تیمها بهطور مشترک این مشکلات رو بررسی میکنن و یه راهحل پیدا میکنن.
در Lean و Design Thinking هم به همین شکل، وقتی مشکلی پیش میاد، تیمها بررسی میکنن که چرا این مشکل به وجود اومده و چطور میشه بهطور سیستماتیک این مشکلات رو حل کرد. این روشها به تیمها کمک میکنن تا بهجای اینکه از مشکلات فرار کنن، اونها رو حل کنن و فرآیندها رو بهبود بدن.
حفظ انگیزه توی تیمهای طراحی، مخصوصاً وقتی پروژهها طولانی میشن، خیلی سخت میشه. برای اینکه تیمها همیشه انگیزه داشته باشن، باید ابزارهایی وجود داشته باشه که وضعیت پیشرفت کارها رو نشون بده.
تو Agile، با استفاده از Burndown Chart (نمودار پیشرفت)، تیم میتونه ببینه چقدر به هدفش نزدیک شده. این باعث میشه که هر عضو تیم بدونه در چه مرحلهای قرار داره و چطور میتونن سریعتر پیش برن.
تو Design Thinking هم در مرحله Test، تیم میتونه طرحهاش رو با کاربران واقعی امتحان کنه. وقتی تیم میبینه که ایدههاش با استقبال روبرو میشه، انگیزه بیشتری پیدا میکنه و میخواد کار رو بهتر انجام بده.
در نهایت، حل مشکلات تیمی تو طراحی محصول به همکاری خوب، ارتباطات درست و استفاده از روشهای مدیریتی مثل Agile، Scrum، Kanban، Lean و Design Thinking بستگی داره. این روشها کمک میکنن تا تیمها بتونن پروژهها رو پیش ببرن، مشکلات رو سریع پیدا کنن و همکاری بهتری داشته باشن. همچنین، با استفاده از این روشها، تیمها میتونن تعارضها رو حل کنن، انگیزهشون رو حفظ کنن و همیشه در مسیر درست حرکت کنن.