۲۵ بهمن سال ۱۴۰۰ ساعت ۱۶
این روزها خیلی بی حوصله شدم، به هر جمله و کاری بدون فکر کردن «نه» می گم. دوست دارم روی کاناپه دراز بکشم و با لپ تاپم تنها باشم، یوتیوب ببینم، کد بزنم و فیلم ببینم.
به نظر تعریف دقیقش میشه افسردگی، ولی به من اعتماد کنید این افسردگی نیست.(انواع مختلفش رو تجربه کردم و تحت درمان بودم. حداقل این مورد خیلی فرق می کنه.)
امروز برای اولین بار وقتی خواسته ای رو شنیدم قبل از «نه» گفتن، بهش فکر کردم، چرا دارم بهش «نه» می گم؟! و جوابی نداشتم.
خیلی خیلی عجیب بود. عملا ذهن من از لحاظ منطقی برای تصمیم گیری باید برای «آره» یا «نه» گفتن سکه می انداخت، ولی در واقعیت این کار رو نمی کرد و مثل یه آدم بد خلق به همه چی نه میگفت! انگار سکه ای که ذهن من برای تصمیم گیری ازش استفاده می کرد، فقط یک رو داشت و اون «نه» بود!
این رو مطمئنم که من بی حوصله نیستم، چون امروز متوجه شدم این همون حسی هستش که سالها داشتمش حتی از بچگی!
می خوام کشفش کنم و شاید این وسط نیاز به کمک یک روانکاو و یا روانشناس هم داشته باشم.
ادامه دارد....