tooraj khoshnazar
tooraj khoshnazar
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

فقط ما ایرانیها می گیم

طی 30 سال گذشته یعنی حدودا از زمانی که کارم رو تو بخشهای مختلف صنعت بعنوان یک کارشناس شروع کردم کلمات و جملاتی رو شنیدم که بی اغراق تقریبا در 95 درصد موارد در هیچ کشور دیگری نشنید ه ام و می تونم بگم یه جورایی باید تو کتاب گینس بنام ما ایرانیا ثبتشون کنن. مثلا

تو تاکسی فرودگاه که نرخش هم تعریف شده است نشستی و حالا بماند توی اون مسیر طولانی راننده از وضعیت اقتصادی نا بسامان و هزینه سنگین زندگی و ... برات سفره دلش رو باز کرده و تو هم از همه جا بی خبر همدردی می کنی و میرسی به مقصد و از راننده می پرسی

دوست عزیز چقدر باید تقدیم کنم ؟

راننده : بسته به کرمت هر چقدر بیشتر بهتر

می گم : دوست عزیز تعرفه داره لطفا بگید چقدر باید تقدیم کنم ؟

راننده : اصلا شما هیچی نده

می گم : خواهش می کنم بفرمایید یه عددی بگید من اطلاعی ندارم چقدر می شه

راننده : نرخش ( مثلا ) 150000 تومنه شما هر چقدر می تونید بیشتر بدید

خلاصه واسه خودش داستانیه این تاکسیه فرودگاه...

با یک کارخونه در حال مذاکره برای برگزاری یک سمینار فنی در سطح کارشناسی هستید خوب مسلما هزینه ای داره دیگه .خوب شما بعنوان خواننده این داستان بگو نداره ؟

مدیر هماهنگی کارخانه اول با کمال احترام قصد گرفتن تخفیف داره

می گم : دوست عزیز هزینه توسط شرکت تعریف شده است و جای تخفیف نداره

می گه : جای دوری که نمیره

می گم : اتفاقا قراره این پول جای خیلی دوری بره چون برگزار کننده یک شرکت خارجیه

می گه : حالا شما خودتون تشریف بیارید ما با شما حساب کنیم نمیشه؟

می گم : نه دوست عزیز اگر می خواستم هم نمی شد. شما با شرکت مکاتبه داشتید و بلیطهای پرواز خریده شده و ....

می گه : خوب درخواستمون رو با شرکتتون کنسل می کنیم

می گم : اون تصمیم با شماست اما این مبلغ که برای کارخانه شما هزینه زیادی نیست

می گه : آقا سخت نگیرین شما بیا دور هم اینجا دوستانه یه گپی میزنیم شما هم سمینار رو ارائه می دید

بهمون خوش می گذره

می گم : دوست عزیز من برای کسب درآمد این کار رو می کنم نه برای تفریح

می گه : اینجا هوا هم خیلی خوبه قول میدم بهمون خیلی خوش بگذره

بسته اینترنت مثلا پرسرعت خریدی که بتونی کارهای اینترنتیت رو سریعتر انجام بدی و معطل دانلود و آپلود عکسها نشی و پشت کامپیوتر خوابت نبره و به زمین و زمان بد و بیراه نگی

می بینی هر 10 دقیقه وای فای قطعه دلیلش رو هم نمی دونی

بعد می بینی که کلا برای چند روزی کلا خدمات اینترنت قطعه. پرس و جو می کنی می گن به دلایل امنیتی همینجوریه کاریش نمی شه کرد

می گی خوب باشه ولی من بابت خدمات اینترنت این ماه پول پرداخت کردم. کی این پول رو به من پس می ده ؟

می گن : مگه اینجا امریکاست ؟ اینجا ایرانه.

خلاصه یه ضرب و تقسیم ساده کنی می بینی چند میلیارد پول از کف این مردم رفته تو همون چند روز قطعیه اینترنت

سفارش اینترنتی خرید نون میزاری وقتی میارن بهت تحویل می دن خودش می شه سوژه خنده

نون تافتونها به اندازه نصف از وسطشون یه سوراخ گنده داره که می تونی بندازیش دور گردنت . خوب سوخته بوده وسطش و خرد شده و ریخته...

زنگ میزنی می گی آقا من بابت این نونها پول دادم اینا که نصفشون اصلا نیست؟

می گه : امکان نداره

براش قضیه رو توضیح می دم ...خلاصه نونا با یه محاسبه ساده حداقل به دوبرابر قیمت توسط شما خریده شده

می گم : این که نمیشه. اینکار درست نیست. نونتون رو درست بپزین

می گن : انشاالله دفعه بعد جبران می کنیم

داروخانه می ری دارو بگیری

یک ورق قرص هست مثلا 4000 تومان طرف بهت می فروشه 5000 تومان شیشه الکل ضدعفونی دست رو می خریدی 25000 تومن طرف میده 37000 تومان... دست آخر هم وقتی میای خونه می بینی جمع اعداد غلطه و بجای 120000 تومن ازت 155000 تومن گرفتن.

زنگ میزنی بهشون می گی طرف میگه میزارم بحسابتون دفعه بعد که خرید کردید حساب می کنیم

خوب دفعه بعد حدود یکماه بعده و تو هم می گی آقا من از شما فلان عدد طلبکارم می گه من خبر ندارم من نبودم می گم پس کی بود

می گه : کی بود کی بود من نبودم من که دروغ زن نبودم ... خلاصه یاد اون شعر خواننده معروف می افتم و می سوزم از کلاهی که سرم رفته.

بابا پولم رو همونطور که راحت از کارتم برداشتید بریزید به حسابم یعنی چی میزارم بحسابت...

طرف انواع مختلف سوسیس رو تولید می کنه که تازه جزو برندهای معتبر هم هست

خدا خیرش بده انواع مختلف سوسیس رو با نامهای مختلف تولید کرده ما هم با توجه به بودجمون یکی که اسمش حسابی غلط اندازه و قیمتش هم مناسب جیب خالی ماست سفارش میزاریم به اسم " وسوسیس شکاری ".

اسمش ما رو یاد این فیلما که توش شکارچیه یه گوزنی یا آهویی یا گرازی رو شکار کرده و داره تو جنگل بو آتبش میپزه می افتیم رو سفارش رو کامل می کنیم.

جاتون خالی نباشه سوسیس شکاری رو میاریم باز می کنیم میزاریم تو ماهیتابه سرخ شه بیشتر شبیه خمیریه که داری تو روغن سرخش می کنی.

هر طوری هست سرخش می کنیم و با خیار شور و گوجه فرنگی و کمی سس شروع می کنیم به خوردن که در حین جویدن و مزه کردن متوجه کلاه گشادی که سرمون رفته می شیم و می گیم کاش همون نون و پنیر هر شب رو خورده بودیم و هوس سوسیس نکرده بودیم...

به دوستم میگم این اسم مثلا سوسیس شکاری بودا

دوستم می گه : درسته دیگه

میگم : کجاش درسته . مزش هیچ شباهتی به گوشت شکار نداشت که

میگه : اشتباه متوجه شدی باز. این اسمش رو از روی مشتریاش که بیچاره های زبون بسته مثل یه شکار لنگ فروشنده شکارشون کرده گذاشته شده.

تازه می فهمم که خودم " شکار " بودم و یاد حرف پدرم می افتم که خدا بیامرز وقتی میدید کسی از دست کسی خیلی عصبانیه می گفت : طرف شکاره بزنه دمارش رو درآره !"

تو اطرافیانمون یه چند نفری رو داریم که واسه خودشون استادن فقط مدرک ندارن

روزی سه دفعه به ما وعده انجام کاری رو می دن ما هم هی پشت هم ازشون بابت کار هنوز انجام نداده ایشان تعظیم و تشکر می کنیم

دوباره روز بعد همون موردها یا چند مورد جدید می گن و ما هم دوباره تشکر می کنیم

خلاصه ما دائما در حال تکریم و تشکریم وتعظیم می کنیم و ایشان هم به کار نکرده خود افتخار می کنند و سر ما منت میزارنم

گاهی فکر می کنم اگه به همین تعداد از خدا تشکر کرده بودم تا حالا وضعم روبراه شده بود.

یکی دیگه داشتیم هر هفته چه تلفنی چه حضوری به مدت یکسال می گفت برات مخلفات ترشی گرفتم و یه ترشی اساسی و عالی درست کردم و ما هم هی تشکر می کردیم. حالا شما این ترشی رو بعد از پنج سال دیدی ما هم دیدیم

همیشه هم می گن " تا حالا دیدی ما قولی داده باشیم و عمل نکرده باشیم ؟"

والله ما هم رومون نمی شه بگیم " تا دلت بخواد "


ایرانیهاداروخانهنانقیمتکسب درآمد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید