صادق ترابیان
صادق ترابیان
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

سنگاپور: شهروندان رئیس و آقای مارکوی عاجز

چند روز قبل، با مارکو (Marco) صحبت می‌کردم. کارآفرینی که در کشور سنگاپور، رستوران زیبایی را به مدت 15 سال اداره می‌کند.

اما مارکو در شرایطی افتاده است که به معنای واقعی عاجز شده و این را میشد از حرف‌هایش و تلاش‌های زیادش برای حفظ کسب و کارش فهمید. اما مشکلی که مارکو با آن مواجه شده، چیست؟


نمایی از رستوران مارکو
نمایی از رستوران مارکو


مشکل اصلی که مارکو بعد از 15 سال با آن دست به گریبان شده، «سوددهی» رستورانش است. رستوران او "سوددهی" ندارد.

در حین صحبت‌مان، تعجب من را متوجه شد. می‌خواستم بفهمم چرا رستورانی که در یکی از گران‌ترین شهرهای دنیا توانسته است 15 سال فعالیت کند، دیگر ادامه کار برایش ممکن نیست.


از بشقاب‌های غذای رستوران مارکو
از بشقاب‌های غذای رستوران مارکو


می‌دانستم غذای اصلی رستوران مارکو، غذای دریایی است که مواد اصلی آن مستقیما از ایتالیا وارد سنگاپور می‌شود. از مارکو پرسیدم که احتمالا هزینه توزیع و تامین مواد اولیه رستوران بالاست که نمی‌تواند سوددهی داشته باشد.

جواب مارکو نشان داد حدس اول من اشتباه بود. درست است که هزینه توزیع و تامین مواد اولیه جزو هزینه‌های بالای رستوران او بود، اما مشکل اصلی در جای دیگر است.


یکی از شب‌های زیبای رستوران
یکی از شب‌های زیبای رستوران


هزینه اصلی که مارکو باید پوشش دهد، هزینه «نیروی انسانی» رستوران است. بگذارید بگویم چه اتفاقاتی دست به دست هم داده است تا چنین موقعیتی پیش بیاید:

  • دولت سنگاپور قوانین سختی را برای نیروی کار غیربومی اعمال کرده است. در نتیجه، عملا نیروهای کار غیربومی به سختی می‌توانند ویزای کار در این کشور دریافت کنند.
  • بسیاری از دانشگاه‌های تراز اول آمریکا، غول‌های دنیای اینترنت، صنایع و شرکت‌های بین المللی، دفاتر مرکزی‌ آسیای خود را در کشور سنگاپور قرار داده‌اند.
  • از طرفی، کشور سنگاپور کشور کوچکی است و نیروی انسانی نیز در آن به شدت محدود است.
  • طبق این موارد، فکر می‌کنید در بخش‌های غیرصنعتی و غیرشرکتی، نظیر رستوران‌ها و کافه‌ها، چه اتفاقی برای بخش خصوصی می‌افتد؟


آماده سازی روزانه مواد اولیه تازه و ارگانیک در رستوران
آماده سازی روزانه مواد اولیه تازه و ارگانیک در رستوران


یکی از اتفاقاتی که افتاده است، عدم علاقه نیروی کار در سنگاپور به استخدام شدن به عنوان پیشخدمت و آشپز در کافه یا رستوران است. غالب نیروی کار، هدف اصلی خود را حضور در همان صنایع و شرکت‌های بین‌المللی قرار داده است.

نتیجه آنکه، مارکو مجبور می‌شود حقوق پیشخدمت و آشپز خود را آنقدر بالا ببرد تا در نهایت کسی حاضر شود که در آن رستوران برایش کار کند.

کمتر نقطه‌ای را می‌توان در دنیا پیدا کرد که تمام شرایط رشد و توسعه کسب و کار را توامان باهم داشته باشد. درست است که ما در ایران امکان ارتباطات جهانی، پرداخت‌های بین المللی و سرمایه گذاری خارجی را به این راحتی ها نداریم، اما از طرف دیگر در یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا نیز، کسی هست که با مشکل نیروی انسانی دسته و پنجه نرم می‌کند تا بتواند به حیات رستوران زیبا و غذاهای باکیفیت خود ادامه دهد.

این روزها، مارکو حال خوبی ندارد. چون نه از کشورهای دیگر می‌تواند نیروی کار استخدام کند، و نه می‌تواند بیخیال رستورانی شود که 15 سال زحمت سرپا نگاه داشتن آن را کشیده است. او مانده است و شهروندانی که دلشان می‌خواهد مثل یک رئیس زندگی کنند. شهروندانِ یکی از کشورهای پیشرفته دنیا، سنگاپور.

بخشی از سنگاپور
بخشی از سنگاپور


کسب و کارسنگاپورتوسعه کسب و کارمشاوررستوران
نوشته‌های یک مارکتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید