صادق ترابیان
صادق ترابیان
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

شما که احمق نیستید!

اگر تا به حال مسئولیت اداره یک تیم، یک پروژه، یا یک شرکت را بر عهده گرفته‌ باشید، قطعا تایید می‌کنید که هیچ‌گاه نمی‌توان نظر مثبت همه اعضا را برآورده ساخت. و بالطبع هرقدر ابعاد مدیریت شما بزرگتر شود، دستیابی به یک رضایتمندی جمعی نیز سخت‌تر خواهد شد.

به همین علت است که «مدیران اجرایی»، غالبا سخت‌ترین فشارها را باید تحمل کنند چرا که آن‌ها نوکِ پیکانِ حمله تمام سلایق به مجموعه تحت مدیریت‌شان هستند.

در نتیجه، وجود گروه‌های ناراضی و نظرات مخالف در برابر شما به عنوان یک مقام اجرایی امری بدیهی است. حال، اگر شما بالاترین مقام اجرایی یک کشور را داشتید، در برابر این هجمه از اعتراضات چه می‌کردید؟


 اگر شما بالاترین مقام اجرایی یک کشور را داشتید، در برابر اعتراضات اجتماعی چه می‌کردید؟
اگر شما بالاترین مقام اجرایی یک کشور را داشتید، در برابر اعتراضات اجتماعی چه می‌کردید؟


به عنوان یک رئیس جمهور (بالاترین مقام اجرایی)، بعد از یک روز سخت و پرفشار، در عصری بهاری وارد ساختمان ریاست جمهوری می‌شوید. چند لحظه به قاب نقاشی سالن مرکزی نگاه کرده، و سپس از راه‌روی اصلی عبور می‌کنید و وارد اتاق کارتان می‌شوید. از پنجره شیشه‌ای اتاق‌تان، به تکان خوردن برگ‌های درختانِ باغ ریاست جمهوری نگاه کرده و ماه‌های گذشته را در ذهن‌تان مرور می‌کنید که با چه هجمه‌ای از فشارهای داخلی و خارجی مواجه بودید. شما می‌دانید که:

  • امکان جلب نظر مثبت همه افراد کشورتان را نخواهید داشت.
  • هم دولت شما و هم سایر دولت‌ها، همیشه با چالش‌های بزرگ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دست به گریبان بوده‌اند. پس، آرزوی دیدن روزهای آرام و خوش را باید از ذهنتان دور کنید.
  • شرایط در برخی از بخش‌های کشور به سامان نیست. اعتراض از سمت موافقانِ شما کمتر است. اما از طرف مخالفان، با گذشت زمان باید انتظار اعتراض‌هایی به مراتب شدیدتر و تندتر را داشته باشید.

لیوان آبِ خنک را از روی میزتان بر می‌دارید و با خود فکر می‌کنید که، حالا باید چه‌کار کرد.

شما پشت میزتان نشسته‌اید اما صدای مخالفان‌تان بلند است.
شما پشت میزتان نشسته‌اید اما صدای مخالفان‌تان بلند است.


مشاوران‌تان، شما را از شرایط نابسامان کشور آگاه کرده‌اند. پس احتمالا با کمک کابینه به دنبال رفع مشکلاتِ جاری باشید، اما در مواجهه با اعتراضات شدید مردم و همینطور افکار عمومی چه خواهید کرد؟

این را خوب فهمیده‌اید که مردم نمی‌توانند منتظر برنامه‌های بلند مدت شما بمانند. شما پیش از این در مناظرات و کمپین‌های انتخاباتی، مثل سایر نامزدهای ریاست جمهوری به مردم وعده داده‌اید و حالا مردم در انتظار تحقق وعده‌های شما هستند؛ و بی‌شک نمی‌توانید برای آن‌ها از نتایج برنامه‌های میان مدت 5 ساله و بلند مدت 10 ساله سخن بگویید.

در این مرحله، احمق‌ترین رهبران، دست به خشونت می‌برند. اعتراضات را سرکوب می‌کنند و اجازه شنیده شدن هرگونه صدای مخالفی را نمی‌دهند. اما شما که احمق نیستید!

شکی نیست که معتقد باشید تمام تلاش‌تان را برای رشد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی کشورتان به کار برده‌اید و بهترین راه حل‌ها از دستان شما عبور کرده است. پس در چنین مرحله‌ای، راهکار شما در برخورد با "مردم" و "افکار عمومی" معترض به سیاست‌های شما در کجاست؟


راه حل شما در برخورد با
راه حل شما در برخورد با


جواب به سوال بالا بسیار ساده است: «ضربه به خودتان!»

حتما تا به حال اصطلاح "سوپاپ اطمینان" را شنیده‌اید. اما «ضربه به خود» با «سوپاپ اطمینان» تفاوت زیادی دارد. راحت‌تر بگویم، «ضربه به خود» هم اثربخش‌تر است، هم قابل کنترل‌تر! رهبرانِ باهوش این گزینه را انتخاب می‌کنند. (یادآوری: فرمول رفتار دیکتاتورها با این متن قابل تطبیق نیست)

رهبرانِ باهوش، اعتراضات مدنی را خودشان ترتیب می‌دهند. این اعتراضات زیاد نیست، محدود است و قابل کنترل. تیم هوشمندِ این رهبران، از افرادی تشکیل شده است تا در مقاطعی که دولت با بحران جدی روبروست (یا به زودی با آن روبرو خواهد شد)، با ایجاد یک حرکت اعتراضی (غالبا مدنی و در بستر جامعه یا رسانه)، ضربه‌ای نه چندان محکم به نقطه‌ای غیرحساس در بدنه دولت وارد کنند؛ ضربه‌ای که انرژی منفی افکار عمومی نسبت به شما را تا حد زیادی کاهش دهد.

هوا رو به تاریکی است و شما هنوز در دفتر ریاست جمهوری هستید. دیگر وقت آن است که لیوان آبِ خنک‌تان را بر روی میز بگذارید. گوشی تلفن را از روی میز بر می‌دارید و از منشی دفتر می‌خواهید که معاون اول‌تان را سریعا احضار کند. بله، حالا نوبت ضربه خوردن‌تان رسیده است!

رهبرانسیاستکسب و کارمدیریتمدیریت بحران
نوشته‌های یک مارکتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید