Mahmoudi
Mahmoudi
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

مرگ را تشبیه می کنم در حالی که می دانم غیر ممکن است.

مرگ مثل درخت در زمستان هست.

مرگ مثل فرو رفتن آب در زمین است.

مرگ مثل بلعیده شدن توسط جانوری است.

مرگ مثل تولد است.

مرگ مثل زندگی بدون آزادی است.

مرگ مثل قدم گذاشتن در دنیای تاریکی است.

مرگ مثل عبور شهاب سنگی در آسمان است.

مرگ مثل منسوخ شدن برنامه کامپیوتری است.

مرگ مثل خوابی عمیق است.

مرگ مثل بیدار شدن در مکانی عجیب است.

مرگ مثل ناامید شدن از آخرین امید است.

مرگ مثل عبور آخرین اتوبوس بدون توقف است.

مرگ مثل چای تلخ و سرد است.

مرگ مثل بعدازظهر جمعه است.

مرگ مثل سقوط یه شیشه است.

مرگ مثل حمام آب سرد است.

مرگ مثل ...

فرقش این است که این ها را تجربه کردم و مرگ را نه

این نقطه ترسناک من از مرگ است.


چیزی که مرا نکشد قوی ترم میکند. راهی به جز رسیدن به آرزوهایم ندارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید