به عنوان یک مدیر محصول، تسلط بر تحلیل رقابتی، بنچمارکینگ و تحقیقات بازار از مهارتهای حیاتی برای تصمیمگیریهای مؤثر و موفقیت محصول شما است. این سه روش به شما کمک میکنند تا بتوانید تصویر کاملی از بازار، رقبا و مشتریان خود به دست آورید، بهترین شیوهها را شناسایی کنید و در نهایت محصولی بسازید که نیازهای مشتریان را بهتر از رقبا برآورده کند. در این راهنما، ابتدا به هر یک از این روشها پرداخته و سپس یک مثال عملی از اسنپ تاکسی برای هر مرحله ارائه خواهم کرد تا این مفاهیم کاربردیتر شوند. مثال اسنپ و ویژگیهای مطرح شده صرفاً به عنوان نمونهای برای توضیح مفاهیم استفاده شدهاند و ممکن است همه جزئیات واقعی را پوشش ندهند. هدف اصلی این است که مفاهیم را بهتر درک کنید و متوجه شوید چطور این فرآیندها در عمل به کار میروند، نه ارائه تحلیلی جامع از اسنپ.
تحلیل رقابتی به معنای بررسی و ارزیابی وضعیت رقبا است تا نقاط قوت، ضعف، استراتژیها و جایگاه آنها در بازار مشخص شود. این فرآیند به شما کمک میکند تا فرصتهای تمایز محصول خود را شناسایی کرده و از آنها استفاده کنید.
رقبای خود را به دو دسته تقسیم کنید:
مثال اسنپ تاکسی: رقبای مستقیم اسنپ تاکسی، شرکتهایی مثل تپسی و ماکسیم هستند که سرویس حملونقل آنلاین ارائه میدهند. اما رقبای غیرمستقیم شامل آژانسهای سنتی و تاکسیهای شهری میشوند که به نوعی نیاز حملونقل مردم را برآورده میکنند.
برای تحلیل رقبا باید اطلاعات جامعی درباره هر یک از آنها جمعآوری کنید. این اطلاعات میتواند شامل موارد زیر باشد:
مثال اسنپ تاکسی: شما میتوانید ویژگیهای تپسی و ماکسیم مانند اشتراکگذاری زنده مسیر یا امتیازدهی به رانندگان را با ویژگیهای اسنپ مقایسه کنید. همچنین، نرخ کرایهها و تخفیفها را بررسی کرده و نظرات کاربران در اپلیکیشنهای کافهبازار و گوگلپلی را مرور کنید تا نقاط قوت و ضعف آنها را بشناسید.
بعد از جمعآوری دادهها، از تحلیل SWOT استفاده کنید تا نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای رقبا را شناسایی کنید.
مثال اسنپ تاکسی:
بنچمارکینگ فرآیندی است که به شما امکان میدهد تا عملکرد محصول یا فرآیندهای خود را با استانداردهای صنعت یا شرکتهای برتر مقایسه کنید و از این طریق، نقاط ضعف و فرصتهای بهبود را شناسایی کنید.
در بنچمارکینگ میتوانید روی مقایسه عملکرد محصول یا فرآیندهای داخلی تمرکز کنید. برای مثال، میتوانید به دنبال بهبود سرعت پاسخدهی یا افزایش رضایت مشتری باشید.
مثال اسنپ تاکسی: شما میتوانید از بنچمارکینگ عملکردی برای مقایسه زمان انتظار اسنپ با سایر رقبا استفاده کنید و یا از بنچمارکینگ فرآیندی برای بهبود فرآیندهای تخصیص خودرو و پاسخدهی به درخواستهای کاربران بهره بگیرید.
برای نمونه بنچمارکینگ در جدول زیر، ویژگیهای مختلف چند سرویس حملونقل آنلاین (مانند اسنپ، تپسی و ماکسیم) با هم مقایسه شدهاند. این جدول میتواند به شما کمک کند تا شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) و ویژگیهای محصولات مختلف را بهطور مستقیم با هم مقایسه کرده و نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنید.
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) به معنای "Key Performance Indicator" یکی از ابزارهای مهم در مدیریت و ارزیابی عملکرد است که به کسبوکارها و مدیران محصول کمک میکند تا موفقیت یا کارآمدی فعالیتهای خود را در دستیابی به اهداف استراتژیک بسنجند. KPIها معمولاً به صورت عددی یا قابل اندازهگیری تعریف میشوند و به شما اجازه میدهند عملکرد محصول، تیم یا فرآیندها را به دقت پیگیری کنید.
این KPIها به مدیران محصول این امکان را میدهند تا عملکرد و پیشرفت محصول را بهطور دقیق پایش کنند و تصمیمات مبتنی بر دادهها بگیرند. برای مثال، در یک اپلیکیشن مانند اسنپ تاکسی، KPIهایی مانند میانگین زمان انتظار، نرخ لغو سفر و امتیاز کاربران به رانندگان میتواند نشاندهنده کیفیت تجربه کاربری و کارآمدی سرویس باشد. با پایش منظم این شاخصها، مدیران محصول میتوانند بهسرعت مشکلات را شناسایی کرده و راهحلهای بهینهای را ارائه دهند.
دادههای مربوط به عملکرد داخلی و دادههای مربوط به رقبا را جمعآوری و تحلیل کنید.
مثال اسنپ تاکسی: دادههای داخلی مانند میانگین زمان انتظار و نرخ لغو سفر را از اسنپ و دادههای رقبا را از طریق نظرات کاربران و گزارشهای صنعت بهدست آورید. سپس شکافهای موجود را شناسایی کنید.
بر اساس نتایج بنچمارکینگ، برنامهای برای بهبود عملکرد تهیه کنید.
مثال اسنپ تاکسی: اگر بنچمارکینگ نشان دهد که زمان انتظار کاربران در اسنپ بیشتر از تپسی است، میتوانید روی بهینهسازی الگوریتم تخصیص خودرو و افزایش تعداد رانندگان تمرکز کنید.
تحقیقات بازار فرآیندی است که طی آن شما اطلاعات دقیقی درباره نیازها، خواستهها و رفتارهای مشتریان خود جمعآوری و تحلیل میکنید. این اطلاعات به شما کمک میکنند تا تصمیمات بهتری در زمینه توسعه محصول و استراتژیهای بازاریابی بگیرید.
هدف از تحقیقات بازار این است که بفهمید مشتریان شما چه نیازهایی دارند و چه عواملی بر تصمیمگیری آنها تأثیر میگذارد.
مثال اسنپ تاکسی: هدف شما از تحقیقات بازار ممکن است این باشد که بفهمید چرا برخی کاربران استفاده از اسنپ را کنار گذاشتهاند یا چه ویژگیهایی در اپلیکیشن باعث نارضایتی آنها شده است.
بازار هدف خود را براساس ویژگیهای جمعیتی، روانشناختی و رفتاری تقسیمبندی کنید.
اطلاعات جمعیتی: سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، سطح درآمد.
مثال اسنپ تاکسی: بازار هدف اسنپ شامل جوانان شهری است که برای رفتوآمد روزانه از سرویسهای حملونقل آنلاین استفاده میکنند.
مثال اسنپ تاکسی: میتوانید از نظرسنجی آنلاین برای جمعآوری اطلاعات درباره تجربه کاربری استفاده کنید و یا از مصاحبه با کاربران فعال و غیرفعال برای فهمیدن دلایل رضایت یا نارضایتی آنها بهره ببرید.
دادههای بهدستآمده از تحقیقات بازار را تحلیل کنید تا الگوها و روندهای مشخصی را شناسایی کنید.
مثال اسنپ تاکسی: نتایج نظرسنجیها را با استفاده از ابزارهای آماری مانند Google Sheets تحلیل کنید و از مصاحبهها برای کشف موضوعاتی مانند امنیت و راحتی استفاده که ممکن است بر تجربه کاربران تأثیر بگذارد، استفاده کنید.
یافتههای تحقیقات بازار باید به اقدامات عملی تبدیل شوند که به بهبود محصول و تجربه کاربری منجر شوند.
مثال اسنپ تاکسی: اگر تحقیقات نشان دهد که کاربران امنیت بیشتری در سفرهای خود میخواهند، میتوانید ویژگیهایی مانند احراز هویت چندمرحلهای یا اشتراکگذاری زنده مسیر را به اپلیکیشن اضافه کنید.
پس از انجام تحلیل رقابتی، بنچمارکینگ و تحقیقات بازار، نتایج بهدستآمده باید در استراتژی محصول شما بهکار گرفته شوند. با استفاده از این دادهها، شما میتوانید نقشه راه محصول، استراتژی قیمتگذاری و برنامههای بازاریابی خود را بهروز کنید.
از بینشهای بهدستآمده از تحقیقات بازار و تحلیل رقابتی برای تنظیم نقشه راه محصول استفاده کنید.
مثال اسنپ تاکسی: اگر تحقیقات نشان دهد که کاهش زمان انتظار برای کاربران مهم است، میتوانید بهینهسازی الگوریتم تخصیص خودرو و افزایش تعداد رانندگان را در اولویت توسعه قرار دهید.
از نتایج بنچمارکینگ و تحقیقات بازار برای تنظیم قیمتگذاری رقابتی استفاده کنید.
مثال اسنپ تاکسی: اگر تحقیقات نشان دهد که کاربران به تخفیفها حساس هستند، میتوانید مدل قیمتگذاری اسنپ را با تخفیفهای ویژه یا بستههای ماهانه بهروز کنید.
به طور منظم یافتههای تحقیقات و تحلیلها را با ذینفعان کلیدی (تیم محصول، بازاریابی، مدیریت) به اشتراک بگذارید تا همه در تصمیمگیریهای استراتژیک هماهنگ باشند.
در زیر فهرستی از کلمات کلیدی و مهم به دو زبان فارسی و انگلیسی آورده شده است که میتوانید در انتهای متن استفاده کنید: