ویرگول
ورودثبت نام
فرشید فرخی
فرشید فرخیسالاد زندگی با چاشنی اقتصاد رفتاری
فرشید فرخی
فرشید فرخی
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

خودکشی در متروی تهران؛ آیینه‌ای از خطاهای شناختی و بی‌تفاوتی اجتماعی

اواسط مرداد 1404، در ایستگاه متروی هفت تیر تهران، فردی به دلیل مشکلات مالی اقدام به خودکشی کرد که خوشبختانه موفقیت آمیز نبود و موضوع با مداخله تعدادی از افراد حاضر در ایستگاه، فیصله پیدا کرد.
. اما در فیلم منتشرشده، نکته‌ای بیش از خودکشی به چشم می آمد: تماشاگر آرامی که در سوی دیگر ریل به آرامی رو صندلی نشسته و فقط نظاره‌گر ماجراست.

پیش از تحلیل، باید یک نکته اساسی را یادآوری کنیم:
ما نمی‌دانیم آن فرد تماشاچی در چه شرایط روانی یا جسمی بوده است. شاید شوکه شده، شاید خودش درگیر بحران شخصی بوده، شاید هم از ترس فلج شده. بنابراین هیچ قضاوت شخصی در کار نیست.
🔻 اما با فرض اینکه یک فرد "نرمال" در چنین موقعیتی قرار گیرد، می‌توان این صحنه را نمونه‌ای از خطاهای شناختی (Cognitive Biases) دانست؛ خطاهایی که ذهن ما را فریب می‌دهند و باعث می‌شوند در لحظه حساس، کاری نکنیم.


🔹 ۱. اثر تماشاگر (Bystander Effect)

وقتی جمعی از افراد شاهد یک اتفاق هستند، مسئولیت به شکل ناخودآگاه پخش می‌شود. هرکس فکر می‌کند دیگری مداخله خواهد کرد.
📍 مثال جهانی: پرونده معروف "کیتی جنووز" در نیویورک (۱۹۶۴) که در آن ده‌ها نفر شاهد حمله به یک زن بودند، اما هیچ‌کس مداخله نکرد.
📍 تحلیل: مغز در این حالت با خود می‌گوید: "اگر لازم باشد، دیگران واکنش نشان خواهند داد". همین فکر باعث سکون عمومی می‌شود.


🔹 ۲. خطای عادی‌انگاری (Normalization Bias)

وقتی با وضعیتی غیرعادی روبه‌رو می‌شویم، ذهن برای کاهش استرس، آن را "عادی" جلوه می‌دهد.
📍 مثال روزمره: در آتش‌سوزی برخی ساختمان‌ها، مردم به جای خروج فوری، چند دقیقه صرف جمع‌کردن وسایل می‌کنند، چون ناخودآگاه به خود می‌گویند: "حتماً اوضاع جدی نیست."
📍 تحلیل: در متروی تهران، تماشاگر ممکن است ناخودآگاه فکر کرده باشد که این "یک نمایش اعتراضی" است نه تلاش واقعی برای خودکشی.


🔹 ۳. سوگیری هزینه–فایده (Cost–Benefit Bias)

مغز ما سریع محاسبه می‌کند: "اگر دخالت کنم، چه چیزی نصیبم می‌شود و چه چیزی از دست می‌دهم؟"
📍 مثال روزمره: وقتی در خیابان کسی مورد حمله قرار می‌گیرد، بسیاری عقب می‌کشند چون می‌ترسند خودشان آسیب ببینند یا گرفتار پلیس شوند.
📍 تحلیل: شاید تماشاگر مترو با خود گفته باشد: "اگر دخالت کنم و به ریل بروم، خودم آسیب می‌بینم. بهتر است کنار بمانم."


🔹 ۴. پخش مسئولیت (Diffusion of Responsibility)

هرچه تعداد شاهدان بیشتر، احساس مسئولیت فردی کمتر.
📍 مثال سازمانی: در یک شرکت، اگر پروژه‌ای شکست بخورد و چند تیم درگیر باشند، افراد معمولاً می‌گویند "این مشکل از بخش دیگر بود".
📍 تحلیل: در مترو، تماشاگر می‌تواند با خود فکر کند: "کار من نیست. مأموران مترو وظیفه دارند."


🔹 ۵. فلج شدن بر اثر شوک (Freezing Response)

گرچه کمتر به آن اشاره می‌شود، اما واکنش "یخ‌زدن" در کنار "فرار یا مبارزه" یک واکنش رایج مغزی است.
📍 مثال زیستی: وقتی حیوانی با خطر ناگهانی روبه‌رو می‌شود، ممکن است بی‌حرکت بایستد. این یک مکانیزم بقاست.
📍 تحلیل: ممکن است تماشاگر نه از بی‌تفاوتی، بلکه از شدت شوک دچار انجماد رفتاری شده باشد.


✅ جمع‌بندی
حادثه متروی تهران فقط یک تراژدی شخصی نبود؛ بلکه یک هشدار اجتماعی است.
ما باید بدانیم خطاهای شناختی، در بزنگاه‌ها، تصمیم‌های ما را شکل می‌دهند. آگاهی از این خطاها می‌تواند آموزش بدهد که حتی یک حرکت کوچک—مثل صدا زدن مأمور ایستگاه یا هشدار به دیگران—می‌تواند زندگی یک انسان را نجات دهد.

🔻 بی‌تفاوتی همیشه ناشی از بی‌رحمی نیست. گاهی محصول خطاهای شناختی است. اما یادگیری و تمرین واکنش درست، مسئولیت مشترک همه ماست.

خطاهای شناختیخودکشیمشکلات مالیمسوولیت اجتماعی
۲
۰
فرشید فرخی
فرشید فرخی
سالاد زندگی با چاشنی اقتصاد رفتاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید