نویسنده: دکتر وحید رواقی، استادیار سلامت جامعهٔ دانشکدهٔ دندانپزشکی، دانشگاه بیرمنگام انگلستان
*این یادداشت در تاریخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۹۶ در وبسایت دندانه منتشر شده است.
«هوچیگران بر تاثیر بهداشت دهان بر پوسیدگی دندان تاکید میکنند تا بتوانند تمام آنچه یک دندانپزشک دانشآموخته ماهر در اختیار دارد از او بربایند و سپس آن را در اختیار بهداشتکاران دهان بگذارند»
توماس بارت، سال ۱۹۱۹میلادی، انجمن دندانپزشکی پنسیلوانیای آمریکا
عبارات فوق بخشی از سخنرانی دندانپزشک سرشناس آمریکایی در مخالفت با تربیت بهداشتکاران دهان در یک انجمن دندانپزشکی آمریکا در سال ۱۹۱۹ میلادی است. عنوان این سخنرانی چنین بود: «گونه جدیدی از دندانپزشک: آیا به آنها نیاز داریم؟» منظور سخنران از این گونه جدید دندانپزشک، دختران جوانی بود که تا چندی پیش در جایگاه منشی و دستیار در ازای حقوقی ناچیز دست به سینه و گوش به فرمان در مطبهای مردان دندانپزشک میایستادند. این دختران حالا پس از گذراندن اولین دورههای آموزش بهداشتکاری به دروازههای شهر ممنوعه دندانپزشکان نزدیکتر میشدند. پس از صد سال، پاسخ دادن به سوال آن دندانپزشک که پرسید آیا به گونه جدیدی از دندانپزشکان نیاز داریم آسان است. حرفههای جدید تنها در شرایطی بهوجود میآیند و باقی میمانند که نیازی به حضور آن وجود داشته باشد. نه تنها بهداشتکاری دهان در تاریخ باقی ماند، بلکه اینک حرفههای دیگر سلامت دهان در آمریکا، بریتانیا و کانادا به کار درمانگری میپردازند.
تولد حرفههای سلامت دهان اما بدون درد و رنج نبود. دندانپزشکان آمریکایی بارها تلاش کردند با روشهای گوناگون مانند زیر سوال بردن کیفیت درمانهای ارایه شده توسط بهداشتکاران، یا با استفاده از ظرفیت نهادهای قانونی و حتی برچسبهای سیاسی سد راه این حرفهها شوند. تولد این حرفهها محصول فرایند در هم تنیده تحولات علمی و اجتماعی بود. چند سال پیش از تاسیس اولین دوره بهداشتکاری، دندانپزشکی به نام «میلر» کتابی در مورد منشاء میکروبی بیماریهای دهان نوشت. این دندانپزشک از شاگردان رابرت کخ میکروبشناس سرشناس آلمانی و کاشف باکتری بیماری سل بود. توضیح عوامل میکروبی بیماریهای دهان و توانایی کنترل محیط زیست آنها اندیشه پیشگیری از بیماریهای دهان را پرورش داد. پرفسور سارا نتلتون از معدود جامعهشناسانی است که سیر تحول دندانپزشکی را بررسی نموده است. وی معتقد است همزمانی این رویداد با پیدایش موج نو در علوم سلامت به همراه شیوع پوسیدگی بهخاطر تولید صنعتی شکر مسیر دندانپزشکی را از درمانمحوری حرفه پزشکی جدا کرد و به سوی پیشگیری سوق داد. پیدایش حرفههای سلامت دهان در واقع پاسخی به این دانستهها و نیازهای نوین بود.
مخالفت دندانپزشکی با حرفههای سلامت عموما به ترس از حضور رقیبان و کاهش درآمد نسبت داده میشود. این امر سبب شده کارکرد عوامل پیچیدهتری نظیر جایگاه اجتماعی نادیده گرفته شود. نهاد پزشکی قدرت خود را از حق انحصاری مداخله در بدن و دانش مرتبط با آن کسب میکند. حق انحصاری چشم دوختن و دست بردن در یکی از خصوصیترین اجزای بدن، حق احضار فرد برای معاینه و حتی بازخواست به خاطر سبک زندگی، ابزارهای قدرت حرفه دندانپزشکی است. از اینرو دهان، مرکز تولید قدرتی اسرارآمیز برای حرفه دندانپزشکی است که گشودن پای دیگران به آن از سوی دیگر همکاران، انحراف یا خیانت تلقی میشود.
حرفههای سلامت دهان در ایران هم چون دیگر نقاط دنیا با مخالفتهای شدید دندانپزشکان مواجه شده اند. آخرین نمونه از این حرفه ها، رشته تازه تاسیس تکنیسین سلامت دهان است. رشتهای که طراحان دندانپزشک آن تلاش کردهاند تا جایی که ممکن است از ورود آن به حریم ممنوعه دندانپزشکی یعنی دهان جلوگیری کنند. با این وجود، مخالفتها از سوی حرفه دندانپزشکی با این رشته از همان ابتدای تاسیس آن آغاز شد. جامعه دندانپزشکی ایران، بر خلاف کشورهای توسعهیافته، دارای مجامع صنفی قدرتمند با کارکردی شفاف نیست. از این رو در بسیاری از مسایل مرتبط با سلامت جامعه واکنشهای رسمی از آن دیده نمیشود. برای مثال، در سالهای پایانی دهه هشتاد که واردات شکر به ایران در مدتی کوتاه به صورت جنونآمیزی به ده برابر افزایش یافت، هیچ اعتراض حرفهای از مسولان سلامت دهان کشور و حرفه دندانپزشکی دیده نشد.
مهمترین واکنش فراگیر و دستهجمعی حرفه دندانپزشکی در سالیان اخیر اما انتشار نامهای تاریخی به وزیر بهداشت است. نامهای که هرچند بیپاسخ ماند اما بهدلیل داشتن امضای مهمترین انجمنهای دندانپزشکی علمی و صنفی کشور صاحب اهمیت است. این نامه تاریخی بیانیهای است که حرفه دندانپزشکی در آن تلاش می کند تا با تاکید بر مالکیت انحصاری خود بر دهان، خطوط قرمز خود برای حرفههای سلامت دهان را تعریف کند. در قسمتی از این نامه از ورود حرفههای سلامت به حریم ممنوعه به عنوان «تحمیل ورود» یاد میشود. سپس در جایگاه نگهبان سلامت جامعه در مورد تبعات ورود دیگران بر «سلامت مردم» هشدار میدهد. این نامه درباره آینده رشته تازه تاسیس تکنیسین سلامت دهان پیشنهادهایی مطرح میکند. این در حالی است که در زمان انتشار این نامه (سال ۹۵)، این رشته هیچ فارغالتحصیلی نداشت. پیشنهادهای این نامه به گونهای هدفمند تلاش میکند تا با تغییر هویت تکنیسینهای سلامت دهان، جایگاه آنها را به آموزشدهندگان سلامت تقلیل دهد. برای مثال، این نامه خواستار اعزام تکنیسینهای دهان «به مدارس و مراکز تجمعات عمومی» بهمنظور«ترویج بهداشت دهان» و اقدام به «ارتقای سلامت دهان» میشود.
واضح است «ارتقای سلامت دهان» میتواند از طریق انجام درمانهای پیشگیرانه توسط حرفههای سلامت دهان پیگیری شود (مشابه فعالیت حرفههای سلامت دهان در زمینه درمانهای جرمگیری برای بزرگسالان و فلورایدتراپی برای کودکان در انگلستان). این نامه برای مسدود کردن راه ورود حرفههای سلامت به حریم دهان پیشنهاد غیرمنتظرهای مطرح میکند. در قسمتی از این نامه سفارش میشود برای پر کردن کمبودها در بخش «خدمات درمانی اولیه» از دوران کارورزی «دانشجویان دندانپزشکی» استفاده شود. پیشنهاد استفاده از دانشجوی دندانپزشکی طبعا در تضاد با پیشنهاد استفاده از «نیروی آموزش دیده» بهمنظور رعایت «عدالت سلامت در بین مردم روستا و شهر» است که در جای دیگری از این نامه بر آن تاکید شده بود. این تناقضگویی اما در برابر رسالت تاریخی این نامه که دفاع از حریم ممنوعه دهان است اهمیت چندانی ندارد. برتریجویی و نگاه تحقیرآمیز حرفه دندانپزشکی ایران به حرفههای سلامت دهان به این تعیین تکلیف محدود نمیشود. استفاده از عنوان «حد واسط» برای توصیف این حرفهها نمونه ای از این نگاه تحقیر آمیز است. عنوانی که تلویحا یادآور تکامل نیافته بودن و عدم استقلال این حرفههاست.
در پایان مایلم یادآوری کنم این یادداشت در صدد ارایه راهحل به سیاستگزاران سلامت نیست. بلکه قصد داشتم با یادآوری تجربه تاریخی پیدایش حرفه های سلامت دهان فرصتی برای تحلیل وقایع از منظری دیگر فراهم آورم. نهال نوپای حرفههای سلامت دهان در ایران، بارها پیش از آنکه به بار نشیند، ریشهکن شده است. قابل پیش بینی است که به دلیل تجربه تاریخی کشورهای دیگر، هزینههای بالای درمانهای دندانپزشکی برای عموم مردم و دلایل دیگر که فرصت پرداختن به آنها نیست، حضور حرفههای سلامت دهان در ایران اجتنابناپذیر است. با توجه به همین تجربه تاریخی پیش بینی می شود حرفه دندانپزشکی برای محدود کردن دسترسی این حرفه ها به پایگاه قدرت خود یعنی دهان تلاش کند. برای رسیدن به این هدف و حفظ مالکیت انحصاری دهان، حرفه دندانپزشکی تلاش میکند این حرفه ها از انجام درمانهای پیشگیری محروم شده و نقش آنها به آموزش سلامت دهان محدود شود. لازم است یادآوری کنم در بیست سال اخیر آشکار شده که آموزش سلامت دهان به تنهایی نمیتواند به تغییر رفتار پایدار بیانجامد. هم چنین در دورانی که انتقال اطلاعات به آسانی امکانپذیر است، تربیت و استخدام نیروهای آموزش دهنده سلامت دهان برای نظام سلامت ایران با منابع بسیار محدود مالی مقرون به صرفه نیست. به زبان گویاتر، تاکید بر بهکارگیری حرفههای سلامت دهان به منظور آموزش سلامت دهان بهجای ارایه خدمات درمانی پیشگیری راه و روشی زیرکانه اما نه چندان عالمانه برای از صحنه خارج کردن حرفههای سلامت دهان است. بهکارگیری حرفههای سلامت دهان به منظور آموزش سلامت نه تنها برای نظام سلامت نحیف کشور مقرون به صرفه نیست، بلکه تاثیر دراز مدت این آموزشها چندان قابل اعتنا نخواهد بود.