وحيد احسانی
وحيد احسانی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

قلم روغنی!

می‌تواند «تبلیغ» محسوب شود، امّا شاید متفاوت!

در جامعه‌ای که هزاران موسسه و نهاد از «سفرۀ فرهنگ» ارتزاق می‌کنند که آن کار دیگر کنند؛

در جامعه‌ای که تقریباً هیچ‌چیز و هیچ‌کس سر جای خودش نیست؛

در جامعه‌ای که به قول دکتر پاپلی یزدی «هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هر کس بخواهد خانه‌اش آباد باشد، باید در تخریب مملکتش بکوشد» [۱]؛

در جامعه‌ای که «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو»؛

در جامعه‌ای بدون‌پرسش و بی‌گفتگو که همگان با قطعیت تمام همۀ چیزهای مهم را می‌دانند؛

در جامعه‌ای که هرچند دچار فقر و تنگدستی است، امّا در مقام مقایسه، بازار فست‌فود و تجمّلاتش نسبت به کتاب و محصولات فرهنگی رونق بسیار بیشتری دارد؛

در جامعه‌ای که دولت و ملّت، با وجود تضادهایی که دارند، هر دو به‌شکلی هم‌افزا همه چیز را «سیاسی» و عرصه را بر کنشگران فرهنگی-مدنی تنگ می‌کنند؛

در جامعه‌ای قطبی و انقلابی که میانه‌روی و به‌دنبال صلح، سازش و اصلاح بودن، از دید هر دو قطب به چشم «خیانت، خفت و مزدوری» دیده می‌شود؛

در جامعه‌ای که ...

در چنین جامعه‌ای، پیگیری دغدغه‌های فرهنگی-مدنی و صرف توان و زمان برای این نوع فعالیت‌ها، شناکردن بر خلاف جریان است (بی‌خطر و بی‌هزینه نیست).

در اینجا، بیشتر اشخاص و گروه‌هایی که برخلاف نهادهای پربودجۀ به اصطلاح فرهنگی، واقعاً در راستای ارتقاء فرهنگ گام بر می‌دارند، برای بقا، تأمین حداقل‌ها و توانایی ادامه‌دادن فعالیت‌های فرهنگی چاره‌ای ندارند جز اینکه یا بخشی از زمان و توان خود را به کارها و امور نامرتبط با دغدغه‌ها و اهدافشان اختصاص دهند یا تقاضای حمایت داوطلبانه از اقدامات فرهنگی‌شان داشته باشند.

کسب روزی حلال از طریق هر شغلی ارزشمند است؛ مسئله این است که در اینجا، مسیر پیگیری اهداف فرهنگی-مدنی عام‌المنفعه بسیار ناهموار و صعب است و ازاین‌رو، بیشتر افراد صرفاً به تمرکز بر اهداف شخصی سوق داده می‌شوند (اگر مجبور نشوند علیه خیر و صلاح جامعه گام بردارند!).

درخواست «donate» یا همان حمایت از فعالیت‌های فرهنگی-مدنیِ غیرانتفاعی نیز در تمام دنیا امری رایج است اما در ایران، اگر مثلا یک استاد دانشگاه بخواهد در اوقات فراغت دیدگاه‌های خیرخواهانه و دلسوزانه‌اش را آزادانه منتشر کند، احتمالا پس‌از مدتی کوتاه چاره‌ای جز درخواست حمایت مردمی نخواهد داشت!

در چنین جامعه و شرایطی، این بندۀ خدا نیز به موازات فعالیت‌های فرهنگی-مدنی، نگارش یادداشت‌های تحلیلی (که بسیاری از آنها در کانال‌های اندیشه‌ورزانۀ پرمخاطبی مانند سخنرانی‌ها، بیژن عبدالکریمی، شبکه توسعه، انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران، فردای بهتر، مهدی نصیری، عصر ایران، تحکیم ملّت، جانبازان جنگ تحمیلی و ... منتشر شده‌اند) و همکاری پاره‌وقت و موقّت با برخی مراکز دولتی و باوجود آن که تمام تمرکزم معطوف به اندیشیدن، مطالعه و پیگیری این امور بوده است، جویای کار و درآمدی دیگر شدم.

خدا را شاکرم که از چند ماه پیش، این فرصت فراهم شد که در کنار دوستی فرهیخته، کارآفرین و خیّر، به فعّالیتی تولیدی بپردازم، آن هم تولید محصولی سالم و مفید (روغن حیوانی کرمانشاهی).

امیدوارم در کنار تولید و ارائۀ محصولی باکیفیت به هم‌وطنان، با استقلال بیش‌ازپیش از ساختار دولتی [۲] و فراهم آمدن فراغتی بیشتر، بتوانم کمّیت، کیفیت و کارآمدی تلاش‌های فرهنگی-مدنی‌ام را نیز بهبود بخشم.


روغن حیوانی کرمانشاهی با بِرَند «ندیمه»:

خالص، سالم، بهداشتی، با طعم و عطر مطلوب و با قیمتی به‌صرفه؛

بسته‌بندی: قوطی‌های ۸۰۰ و ۴۰۰ گرمی با درب آسان‌بازشو و فلّه (در ظرف پلاستیکی یا حلب ۱۷ کیلویی)؛

مناسب برای مصرف خانگی، رستوران‌ها، پخت انواع شیرینی و کلوچه و غیره؛

امکان خرید مستقیم از کارگاه (عمده و جزئی، زیر قیمت بازار)

جهت سفارش در تلگرام یا ایتا به اینجانب پیام دهید: ۰۹۱۸۳۸۹۴۳۵۸

پانویس‌‌ها:

[۱] دکتر پاپلی یزدی این عبارت را به منظور تعریف «جهان سوّم» بیان می‌کند.

[۲] هرچند استقلال از ساختار رسمی را ارزش می‌دانم اما با کناره‌گیری و فاصله‌گرفتن از آن موافق نیستم؛ معتقدم باید از کوچکترین فرصت‌ها برای تعامل، گفتگو، همکاری و اصلاح و برداشتن گام‌هایی هرچند کوچک استفاده کنیم.



سایر یادداشت‌هایم را می‌توانید از طریق پیوند‌های زیر ببینید:

کانال وحید احسانی در تلگرام

صفحه‌ام در اینستاگرام (فعّال نیست)

صفحه‌ام در ریسرچ‌گیت (مقاله‌های علمی)

قلمایرانکار فرهنگیاصلاح جامعهروغن حیوانی
دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشت‌نویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید