داشتم همین طوری برای گذران وقت(شایدم از روی عادت ) به سایت های مورد علاقم سر میزدم سایت هایی مثل zoomg که درمورد فیلم و بازی و سرگرمیه یا طاقچه که یه برنامه کتاب خوان هستش که رسیدم به ویرگول . یهو دیدم ویرگول ازم میپرسه حرفی یا فکری برای گفتن داری ؟ (به بقیه اینو نمیگه فقط منو دوس داره حالا شما هم ناراحت نشید ) با خودم گفتم من که خودم رو زدم به بیکاری حداقل یه چیزی بنویسم بقیه هم فیض ببرن
خوب حالا به چی فکر می کنم ؟
خب اولا به امتحان ریاضی عمومی 2 فردا که هیچیم نخوندم و انگار مغزم نمی خواد بفهمه که الان شب امتحان و طبق عهد دیرین وقت درس خوندنه
از طرفی عذاب وجدان هم دارم ، چون میدونم قراره در آینده نزدیک معلم ریاضی چنتا آدم بد شانس بشم و وطیفه خودم میذونم حداقل ریاضیاتمو قوی کنم ولی فعلا گشادی اجازه همچین کاری رو نمی ده . حالا بقیه درسا یه طرف این ریاضیو باید برم بخونم . اگه همین الان شروع کنم انشالله ترم آینده پاسم ولی از اونجایی که خودمو میشناسم بار بعد که به فکر درس خوندن میوفتم شب امتحان ترم بعده . راستی اسم این بیماری چیع؟؟ درمانی هم داره ؟
دوما دارم درباره سریال خفن فرندز فکر می کنم
سوم کتابایی که باید بخونم
بعد نوشتم بولت شورنالم
بعد مرگ
بعد ..