ویرگول
ورودثبت نام
ولو مغز
ولو مغز
خواندن ۱۳ دقیقه·۹ ماه پیش

شیر خشکی که مادر خرید و پول نانی که پدر داد حلالت دلاور

جوان است و جویای نان. اومده در آوردگاهی به نام زندگی تا فقط زندگی کنه. شیر مادر نخورده بود چون شیر خشکی تشریف داشت. پدر هم نان نیاورد چون همیشه خودشو میفرستاد تا از نونوایی نون بگیره و بیاره. تمرینات سخت و دشواری رو در دوران دبستان و دبیرستان پشت سر گذاشته تا بفهمه زندگی و بگیر و ببنداش چی براش تدارک دیدن. و حالا اومده در مسابقات زندگی تا بزرگی کنه. مسابقات زندگی غربال دانه درشت‌هاست، هرکی میاد با دست پر میاد. جوانک سبک بال و قبراق میاد به روی تشک تا با اولین حریف خودش مبارزه رو آغاز کنه.

حریف اولش "دانشگاه خرخون علیف" نام داره و خیلی عنوان دار و قدر نیستش ولی نباید اونو دست کم بگیره. با سوت داور مبارزه آغاز میشه. دانشگاه خرخون علیف میزنه زیر کتف‌های جوانک ما و پای اونو از تشک خارج میکنه. باید مراقب این حریف باشه و اونو دست کم نگیره. حالا جوانک ما یه زیرگیری میکنه، یه خم، حالا تبدیلش میکنه به دو خم و دانشگاه خرخون علیف رو خاک میکنه. چه زیری گرفت. اگه بتونه یه بار انداز هم تو خاک اجرا کنه که دیگه خیال خودش و ما رو راحت میکنه. میره برای بار انداز، چپ، راست. فشار زیادی رو به حریفش وارد میکنه ولی دانشگاه خرخون علیف قرص و محکم به تشک چسبیده و با بدل کاری اجازه اجرای فن رو به جوانک ما نمیده. وقت اول به پایان میرسه و میرن نزد مربیان خودشون تا نکات لازم رو به اون‌ها گوشزد کنن. متاسفانه جوانک ما تنها و بدون مربی توی این دوره از مسابقات شرکت کرده و خودش باید یه آبی بخوره و حتی خودش باید بدنشو خشک کنه و برگرده به وسط تشک. اما در سمت دیگه مربیان دانشگاه خرخون علیف یعنی دروس عمومی و دروس تخصصی دارن نکات لازم و توصیه‌های خودشون رو به دانشگاه خرخون علیف گوشزد میکنن. وقت دوم و مبارزه دوم آغاز میشه. جوانک مصمم و با اراده داره به دانشگاه خرخون علیف میتازه. یه سر زیر بغل و باز دانشگاه خرخون علیف رو خاک میکنه. و حالا نتیجه 4 بر 1 میشه. میره برا بار انداز. بار انداز رو هم اجرا میکنه و حالا حریف خودشو روی پل نگه میداره. حالا میره که ضربه فنی کنه دانشگاه خرخون علیف رو. دانشگاه خرخون علیف فشار زیادی رو تحمل میکنه، تمام، تمام، دانشگاه خرخون علیف رو ضربه فنی میکنه و موفق میشه پیروز این میدان بشه. خسته نباشی دلاور خدا قوت پهلوان. چه کشتی گرفت. حالا ببینیم برا مسابقه بعد باید با چه حریف کشتی بگیره.

مسابقه دوم جوانک ما با یه حریف عنوان دار و قدر یعنی "خدمت سربازی مشقت مازوف" هستش. حریف از استقامت و قدرت بدنی بالایی برخورداره و امیدواریم که جوانک ما بتونه این مسابقه رو هم پیروز بشه. مبارزه آغاز میشه. از همون ابتدای کار خدمت سربازی مشقت مازوف یه زیرگیری میکنه و جوانک ما رو خاک میکنه و 2 امتیاز بدست میاره. حالا میره برا بار انداز ولی به علت مکث و تعلل زیاد داور سرپا اعلام میکنه. جوانک باید مراقب این حریف عنوان دار باشه. حالا جوانک ما میزنه زیر کتف‌های خدمت سربازی مشقت مازوف و موفق میشه پای اونو از منطقه قرمز تشک خارج کنه و 1 امتیاز بدست بیاره. وقت اول و مبارزه اول به پایان میرسه و باز جوانک ما فقط خودشو و خودش ولی در سمت دیگه مربی با سابقه و نامدار خدمت سربازی مشقت مازوف یعنی اضافه خدمت داره نکات لازم رو به کشتی گیر خودش تذکر میده. وقت دوم مبارزه آغاز میشه. بازم یه زیرگیری از خدمت سربازی مشقت مازوف و جوانک خاک میشه و حالا نتیجه 4 بر 1 میشه. ولی هنوز وقت داره و به اعتقاد من میتونه این حریف رو هم شکست بده. باید بچسبه به حریف خودش و اجازه زیر گیری به این حریف چغر بد بدن رو نده. توی سرشاخ رو سر و گردن همدیگه کار میکنن. حالا باز یه زیر گیری از خدمت سربازی مشقت مازوف ولی با خیمه سنگین جوانک ما رو به رو میشه. چه خیمه‌ای زد. حالا قوس میکنه اگه بتونه با قوس کردن به پشت حریف خودش بره میتونه دو امتیاز بدست بیاره. حالا میتابونه و با یه حرکت به پشت حریف خودش میره و خدمت سربازی مشقت مازوف رو خاک میکنه و موفق میشه 2 امتیاز بدست بیاره. نتیجه حالا 4 بر 3 میشه. اگه یه بار انداز هم توی خاک اجرا بکنه میتونه از حریف خودش جلو بیفته. میره برا بارانداز از سمت چپ. چه فشاری رو به خدمت سربازی مشقت مازوف میاره و حالا حریف رو بارانداز میکنه. نتیجه حالا 5 بر 4 به سود جوانک ما شده. باید در سرپا مبارزه ادامه پیدا کنه. به اعتقاد من باید کشتی رو از این لحظه اداره کنه چونکه اداره کردن کشتی خودش یه هنر هست. اما خدمت سربازی مشقت مازوف مثل مار زخمی داره به و آب و آتیش میزنه. باید مراقب فنون بالای این حریف باشه. ثانیه های پایانی است. حالا خدمت سربازی مشقت مازوف میره برا زیرگیری که با خیمه سنگین جوانک ما روبه رو میشه باید در حالت خیمه زدن نگهش داره تا وقت به پایان برسه. و تمام، مبارزه تمام شد و جوانک در یک مسابقه نفسگیر موفق میشه خدمت سربازی مشقت مازوف رو هم شکست بده. باور کنید من خودم دیگه امیدی به پیروزی جوانک نداشتم ولی جوانک ما کم فروشی نکرد و با غیرتی که داشت موفق شد پیروز این میدان بشه. واقعا دلاوری کرد، واقعا بزرگی کرد. بریم برای مبارزه بعد ببینیم در جدول مسابقات زندگی حریف بعدی قراره که کی باشه.

میپردازیم به مبارزه ماقبل فینال جایی که جوانک ما باید با یه حریف عنوان دار که بسیاری از از رقبای خودش رو شکست داده و به ورطه نابودی مطلق کشونده مبارزه کنه. یعنی "بیکاری خونه چولی اف". با اعلام گوینده سالن بیکاری خونه چولی اف دوان دوان وارد سالن میشه. حریف عنوان دار جهانی است و رقبای زیادی رو در تورنومنت‌های متعددی شکست داده. حریف از اخلاق و منش پهلوانی برخوردار نیست و بسیاری از رقبای خودش رو به صورت ناجوانمردانه به افسردگی، اعتیاد، نا امیدی و حتی در بسیاری از موارد به خودکشی کشونده و از رده خارج کرده. ولی متاسفانه بدلیل لابی و نفوذ جهانی که این کشتی گیر و مربیانشون دارن هیچ وقت از هیچ مسابقه ای محروم نشده. داوران هم در بسیاری از موارد با ناداوری به نفع این حریف قضاوت رو به پایان رسوندن و جوانک ما کار سخت و دشواری رو پیش رو داره. گوینده سالن اسم جوانک ما رو اعلام میکنه و دلاور ما با گام‌هایی استوار و چهره‌ای مصمم وارد میشه و سالن رو به غوغا کده‌ای تبدیل میکنه. ندای "جوانک جوانک / هم تخصص داری هم مدرک" تماشاگران، در سالن طنین انداز میشه و دلاور ما رو تشویق میکنن. در میان تماشاگران پدر و مادر جوانک هم حضور دارن. حالا پدر جوانک داره با صدای بلند میگه که دیگه حقوق بازنشستگیم کفاف پول خرید نون رو هم نمیده یه غلطی بکن، یه غلطی بکن. مادر جوانک هم فقط با حزن و اندوه داره جوانک رو نگاه میکنه. از چهره جوانک ما مشخصه که با این جمله پدرش اساسی از درون آتیش گرفته و خشم و رگ غیرتش بجوش اومده. حالا مبارزه آغاز میشه. روی سر و گردن هم دیگه کار میکنن. جوانک یه زیرگیری میکنه که با دستان پرتوان بیکاری خونه چولی اف برخورد میکنه. حالا بیکاری خونه چولی اف میزنه زیر کتفهای جوانک و میره که پای اون از تشک خارج بکنه ولی جوانک با یه چرخش اجازه کار رو به اون نمیده. باور کنید کشتی گرفتن با این بیکاری خونه چولی اف کشتی بلد، کار سخت و دشواری ست ولی جوانک ما تا به این لحظه اسیر نام و نشان این کشتی گیر نشده. حالا بیکاری خونه چولی اف میشینه برا زیرگیری و دو خم جوانک رو در اختیار میگیره و میره که جوانک رو خاک بکنه. حالا خاک میشه و بیکاری خونه چولی اف 2 امتیاز بدست میاره. باید قرص و محکم بچسبه به تشک تا بارانداز نشه چون در این صورت دیگه کار براش سخت خواهد شد. بیکاری خونه چولی اف میره برا بار انداز. فشار زیادی رو به دنده‌های جوانک وارد میکنه و حالا یه بار انداز اجرا میکنه و حالا یه بار انداز دیگه. ای وای، ای وای. 6 امتیاز برای بیکاری خونه چولی اف روی تابلوی امتیازات ثبت میشه. خدمتتون عرض کردم این کشتی گیر از آمادگی بالایی برخورداره. وقت استراحت فرا میرسه. جوانک تنها میره یه جرعه آب بنوشه و از سوی دیگه بیکاری خونه چولی اف رو میبینید که مربیانش یعنی پارتی بازی و آگهی‌های استخدامی با حقوق ناچیز دارن نکات لازم رو بهش میگن. امیدواریم که جوانک بتونه در وقت دوم امتیازات از دست رفته خودشو جبران کنه. باور کنید کشتی گرفتن با این کشتی گیر عنوان دار اونم در این سطح از مسابقات و شرایط، کاری بسیار سخت و دشوار است. وقت دوم و مبارزه دوم آغاز میشه. باید بتازه به حریف نباید وقت رو تلف کنه. حالا میره که پای بیکاری خونه چولی اف رو از تشک خارج کنه و 1 امتیاز بدست میاره. اما به اعتقاد داور پای حریف از تشک خارج نشده بود و امتیازی بهش تعلق نمیگیره. خدمتتون عرض کردم داوران در بسیاری از مسابقات با ناداوری حق رو به بیکاری خونه چولی اف میدن. و از اونجایی که جوانک ما مربی نداره و تنها در این مسابقات شرکت میکنه حق هیچگونه اعتراضی رو نداره تا درخواست چلنج و بازبینی فیلم مسابقه رو داشته باشه. امیدواریم که در ادامه جوانک بتونه داور و کشتی گیر رو با هم شکست بده. مبارزه ادامه پیدا میکنه. جوانک هر چی در توان داره دیگه باید رو کنه. باید بتازه. حالا بیکاری خونه چولی اف میره برا زیر گیری و یه خم جوانک ما رو میگیره هنوز خاک نکرده. حالا جوانک میره برا کُنده کشی. اگه بتونه کنده رو بالا بیاره میتونه از این کشتی گیر امتیاز بگیره. هنوز کنده رو بالا نیاورده. حالا بالا میاره و میتابونه و 4 امتیاز. 4 امتیاز. و حالا نتیجه 6 بر 4 میشه. داور سرپا اعلام میکنه. به اعتقاد من میتونه این حریف رو شکست بده. بیکاری خونه چولی اف بریده و کاملا مشخصه که بسختی از جای خودش بلند میشه. باید بتازه به حریف و اجازه نده که حریف تو لاک دفاعی بره. 50 ثانیه تا پایان مسابقه زمان باقی مونده باید هرچی در توان داره رو کنه. در سرشاخ کار دنبال میشه. حالا جوانک میره برا زیرگیری و یه خم رو در اختیار میگیره ولی بیکاری خونه چولی اف هنوز خاک نشده باید بتونه از جای خودش بلند بشه و به پشت حریف خودش بره. حالا سر رو بالا میگیره، بلند میشه و حالا خاک میکنه. نتیجه رو 6 بر 6 میکنه. ولی چون امتیاز آخر رو گرفته تا این لحظه جوانک پیروزه. چه کشتی گرفت. ولی هنوز مبارزه تموم نشده. حالا داور سر پا میده. فقط 10 ثانیه تا پایان مبارزه زمان باقی مونده و باید مراقب این مار زخمی باشه. تو سرشاخ میزنه زیر کتف‌های بیکاری خونه چولی اف و میره که پای اونو از تشک خارج کنه و یک امتیاز دیگه هم بدست میاره. شیر خشکی که مادر خرید و پول نانی که پدر داد حلالت دلاور. نتیجه حالا 7 بر 6 به نفع جوانک ما میشه. و حالا 2 ثانیه، 1 ثانیه و تمام. تمام. خسته نباشی دلاور خدا قوت پهلوان. چه کشتی گرفت. دلاوری میکنه، بزرگی میکنه. جوانک ما موفق میشه با شکست بیکاری خونه چولی اف به فینال مسابقات راه پیدا کنه. بریم ببینیم در مسابقه فینال حریف بعدی جوانک ما چه کسی خواهد بود.

میپردازیم به مسابقه فینال، جایی که جوانک دلاور ما باید با "تورم گرون قیمتوف" مبارزه کنه. حریفش عنوان دار جهانی است و به بمب اتم جیب و حساب بانکی لقب گرفته. جوانک ما تا به این لحظه با حضور در فینال مسابقات هم مدال نقره اون تضمین شده است و هم تونسته سهمیه حضور در مسابقات بین المللی ازدواج رو بدست بیاره. و امیدواریم که بتونه در این مسابقه بهترین عملکرد خودشو به اجرا بزاره. ولی حریف قدر و عنوان دار هست. تورم گرون قیمتوف وارد سالن میشه و روی تشک میاد. بدنی کاملا ورزیده و ساخته و پرداخته داره این کشتی گیر. و حالا جوانک وارد سالن میشه و تماشاگران اونو مورد تشویق قرار میدن. با سوت داور مبارزه آغاز میشه. از همون ابتدا تورم گرون قیمتوف زیرگیری میکنه و دو خم جوانک رو میگیره و حالا از همون حالت میبره که جوانک رو خاک کنه. جوانک رو به پل میبره و حالا میره که ضربه فنی کنه. باید بچرخه و خاک بشه وگرنه ضربه میشه. فشار زیادی رو تحمل میکنه. و تمام. متاسفانه در همون ثانیه‌های اول تورم گرون قیمتوف جوانک رو ضربه فنی میکنه. خدمتتون عرض کردم حریف عنوان دار هست. با افسوس از جای خودش بلند میشه و داور دست تورم گرون قیمتوف رو به عنوان فرد پیروز بالا میبره. به اعتقاد من جوانک ما اسیر وزن زیاد و سنگینی چشمگیر حریفش شد. چون در مسابقات زندگی طبقه‌بندی اوزان جایگاهی نداره. مدال نقره رو بهش تبریک میگیم و امیدواریم که جوانک بتونه در مسابقات بعدی رنگ مدال خودشو، به طلا تغییر بده. کم فروشی نکرد. تلاش خودشو کرد. زور خودشو زد. ولی حریف سنگین بود و قدر. به اعتقاد من خیلی چیزا رو از دست داد و نمیشه بگیم چیزی از ارزش‌هاش کم نشد. نه حقیقتا با این باخت از خیلی چیزا عقب افتاد. کاریش هم نمیشه کرد. به سراغ همکارانم میریم و مصاحبه‌ای که با جوانک در محل برگزاری مسابقات دارن رو با همدیگه میبینیم:

+ جوانک ما میدونیم تو تلاش خودتو کردی ولی حریف عنوان دار بود و سنگین چه احساسی داری که تونستی تا فینال مسابقات بیای و نقره بگیری و همه میدونیم که نقره هم کم مدالی نیست؟

- عرض سلام دارم خدمت شما و همه بینندگان محترمتون. حقیقتش احساس بدی دارم و اصلا هم خوشحال نیستم چون با این باخت خیلی چیزا از جمله زمان رو از دست دادم. کلی هم از ارزش‌هام کم شد، از ارزش پول توی جیبم گرفته تا هر چی که توی بانک پس‌انداز کرده بودم. نمیخوام باخت خودمو توجیح کنم ولی همونطوری که میدونید مسابقات زندگی در یه شرایط کاملا غیر عادلانه برگزار میشه و بر اساس طبقه‌بندی اوزان نیستش. من روی خیلی از چیزها کنترلی نداشتم. در حد توانم و ظرفیتم زور خودمو زدم ولی حریف هم زورش بیشتر بود و هم وزنش. همین که تا الان زنده موندم تو این شرایط خودش خیلی کاره بنظرم.

+ برای مسابقات بین المللی ازدواج چه برنامه‌ای داری؟

- اگه توی مسابقه فینال برنده میشدم دیگه نیازی نبود توی اون مسابقات شرکت کنم و میتونستم به عنوان قهرمان فینال سریع برم سر اصل مطلب. ولی الان باید توی اردوی تمریناتی شغل دوم و سوم و چهارم و پنجم شرکت کنم. بعد از اون یه مسابقه مقدماتی تک حذفی با پدر عروس دارم. اگه اون مسابقه رو برنده بشم بعدش میتونم توی اردوی آمادگی وام ازدواج شرکت کنم. و در نهایت توی مسابقات بین المللی ازدواج که اونم تک حذفی هستش باید با "خرج عروسی سنگینالوف" مبارزه کنم.

+ اگه خدایی نکرده اردوهای آمادگی شغل دوم و سوم و چهارم و پنجم خوب پیش نرن یا نتونی توی مسابقه مقدماتی که با پدر عروس داری موفق بشی یا اصلا شرایط اونجور که خواستی پیش نره چیکار میکنی؟

- خوب واضحه، مغز گورخر که نخوردم با این شرایط برم برا مسابقات. اگه اینجوری که شما گفتین پیش بره خوب، شرکت نمیکنم. اینجوری نه خودمو بدبخت میکنم نه دختر مردمو. والا.

+ اگه صحبتی با بینندگان داری بگو و بیشتر از این وقتت رو نمیگیرم چون میدونم خسته‌ای

- ممنون از تمام کسایی که در مسیر مسابقات زندگی منو حمایت کردن بخصوص پدر و مادرم. این مدال نقره رو هم حقیقتا میخوام بفروشم چون پولشو نیاز دارم و شرمنده که نمیتونم تقدیم کسی کنم. حتی به صورت نمادین.

طنززندگیموفقیتداستاننویسندگی
کانال تلگرام: https://t.me/velomaghz
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید