
آذر، آخرین ماه پاییز است و کمکم نوشتهها رنگ یلدا میگیرند. روزها کوتاهتر میشوند و شبها طولانیتر و در این هوای سرد، فکر کردن و نوشتن بیشتر از همیشه لذتبخش خواهند بود؛ بهخصوص کنار یک نوشیدنی گرم.
بیایید قبل از رسیدن به شب یلدا، نگاهی داشته باشیم به آذر ۱۴۰۴ ویرگول؛ به عددها و موضوعها و به نویسندههایی که بعد از مدتها برگشتند و نوشتههایی که تازه واردهای ویرگول هستند.
بعد از این مرور، سراغ یک ریزهکاری نویسندگی دیگر میرویم؛ نکتهای ساده و کاربردی برای اینکه متنها خواناتر شوند و بیشتر دیده شوند. آمادهاید؟
در آذر، جامعهی ویرگول با انتشار ۸٬۹۵۹ پست، نشان داد که هنوز هم پرجنبوجوش است. تصور کنید؛ هزاران نفر که در میان شلوغیهای زندگی، وقت میگذارند تا افکارشان را به کلمات تبدیل کنند. این پستها، مثل دانههای برف، هر کدام منحصربهفرد و بخشی از یک منظرهی بزرگتر هستند.
در مجموع، بیش از ۹٬۲۹۴٬۳۶۲ کلمه در ویرگول نوشته شد. این تعداد کلمه معادل حدود ۱۰۳ رمان متوسط است (با فرض متوسط ۹۰,۰۰۰ کلمه در هر رمان).
یا اگر همهی این کلمات را روی صفحات کتاب چاپ کنیم (با متوسط ۳۰۰ کلمه در هر صفحه)، حدود ۳۰,۹۸۱ صفحه میشود.
حالا تصور کنید این صفحات را روی کاغذ A4 (با ابعاد ۲۱۰ در ۲۹۷ میلیمتر) چاپ کنیم و کنار هم بچینیم؛ طولی حدود ۹,۲۰۱ متر (۹.۲ کیلومتر) ایجاد میکند که بیش از ۲۱ برابر ارتفاع برج میلاد (۴۳۵ متر) است!

ذخیره کردن یک نوشته، اغلب یعنی «این را نگه میدارم تا بعداً دوباره بخوانم یا حتی ازش الهام بگیرم». در آذر، این پست بیشترین ذخیره را به خودش اختصاص داد.
همچنین تگهای «هوش مصنوعی» و «داستان» جز پرتکرارترین تگ آذر ماه بودند. از سوی دیگر، Ards با دریافت ۷۷۰ دیدگاه، رکورد بیشترین تعامل در آذر ماه ویرگول را زد.
پربحثترین نوشتهی این ماه هم، پست معرفی فیلم اپنهایمر بود. مثل اینکه هم طرفدارهای این فیلم، هنوز فعال هستند و هم خیلیها هنوز مشتاق دیدن این فیلم هستند.
یکی از زیباترین بخشهای هر ماه در ویرگول، دیدن نویسندههایی است که پس از مدتها، دوباره قلم به دست میگیرند. این بازگشتها، مثل دیدار دوستان قدیمی، انرژی تازهای به فضا میبخشند.
در آذر از بازگشت نویسندههایی مثل پگاه، ملیکا رحیمی و مآهلینم عزیز بسیار خوشحال شدیم.
در کنار این بازگشتها، نویسندههای جدیدی هم پا به عرصه گذاشتند و با شروع قویشان، با این پستها توجهها را جلب کردند:
سمیرا مقیم پور بیژنی - روایتهای دل | هدیهای از جنس کودکی
MHEKANI - کوچ زندگی؛ نسخه لوکس یا نیازی واقعی و ضروری؟
فریب شبیهسازی ذهن - شبیهسازی ذهن چیست و چرا ادعای آن خطرناک است؟
از همهی شما که با نوشتههایتان ویرگول را زنده و پویا نگه میدارید، صمیمانه ممنونیم. با نوشتههای شماست که این فضا به یک جامعهی جذاب تبدیل میشود. بریم سراغ ریزهکاری نویسندگی این ماه؟
خیلی از نویسندهها، هنگام نوشتن به ساختار متن توجه چندانی نمیکنند. درصورتی که نوشتن محتوا مثل معماری یک ساختمان است و رعایت اصول ساختار متن میتواند به بهتر و بیشتر خوانده شدن متن کمک کند. بیایید ساده و قدمبهقدم ببینیم چطور میتوانیم ساختار یک متن را بهصورت استاندارد در بیاوریم.

اگر متنتان بدون فاصله، پاراگراف یا تیتر باشد، خواننده حتی با دیدن متن هم خسته میشود. پاراگراف مثل یک نفس تازه است و کمک میکند ایدهها راحتتر دیده و فهمیده شوند.
فکر کنید خواننده مثل یک مسافر است و پاراگرافبندیهای محتوا، جایی برای اینکه مسافر ببیند، کجای نقشه قرار دارد. در وبلاگ، بهتر است هر پاراگراف زیر ۱۵۰ کلمه یا حدود ۳-۵ جمله (۵-۷ خط) باشد.
اگر پاراگرافتان طولانیتر شد، آن را با زدن enter به دو بخش تقسیم کنید تا خواندن آن آسانتر شود؛ اما چطور متوجه شویم باید به پاراگراف جدید برویم؟
برای مثال اگر از توصیف یک صحنه به تحلیل آن میروید یا زمان/مکان تغییر میکند یا کاراکتر جدیدی را به داستان میآورید؛ زمان آن رسیده که در پاراگرافی جدید بیشتر به آن بپردازید.
این کار متن را منظم نگه میدارد و از گیج شدن خواننده جلوگیری میکند. همچنین، زمان افعال و نقطهنظر را ثابت نگه دارید تا حرفهای به نظر برسد.
تیترها فقط زیبایی متن نیستند، بلکه راهنما خواننده پیش از شروع به خواندن هر بخش جدید از محتوا هستند. مثل تابلوها در جاده. در محتوانویسی چند نوع تیتر داریم. H3 ،H2 ،H1 و H4 و… که در ادامه بیشتر به آنها پرداختیم:
H1 (عنوان اصلی): هر متن تنهای یک Heading 1 دارد که به خلاصهی کلی متن اشاره میکند.
H2 (بخشهای بزرگ محتوا): Heading 2 موضوعات اصلی را تقسیم میکند. (در این بخش میتوانید از سؤال استفاده کنید تا جالبتر به دید خواننده بهنظر برسد.)
H3 و H4 (بخشهای کوچک محتوا): برای اشاره به مثالها یا نکات فرعی از Heading 3 استفاده میکنیم.
برای تیترهای اصلی (مثل عنوان مقاله)، حدود ۵۰-۶۰ کاراکتر ایدهآل است، چون در نتایج جستوجو (مثل گوگل) اگر طولانیتر باشد، کوتاه میشود و کامل نشان داده نمیشود.
برای تیترهای داخلی (H2 یا H3)، کمی طولانیتر هم میتواند باشد، اما سعی کنید زیر ۷۰ کاراکتر نگه دارید تا خواننده سریعتر آن را بخواند و متوجه شود.
وقتی تیتر مینویسید، به این فکر کنید خواننده چه چیزی دوست دارد و چه تیتری باعث میشود با خود بگوید «این بخش مفید است» و به خواندن ادامه دهد؟
در نهایت، متن بلند، بدون تیتر خوب و پاراگرافبندی مثل گم کردن خواننده در نقشه یک راه است؛ هر چند که مقصد جذاب باشد. این نکات را امتحان کنید و تفاوت بزرگ را در نوشته بعدیتان ببینید.
شب یلدا نزدیک است و امیدواریم امشب، شبی پر از داستان، خاطره و گرمای خانواده را داشته باشید. اگر برای این شب متنی نوشتهاید، چه یک داستان کوتاه، دلنوشتهای دربارهی زمستان یا روایتی با حالوهوای انار و هندوانه، لینک آن را در کامنتهای همین پست بگذارید. ما همهی نوشتههای یلدایی را جمعآوری میکنیم، در لیست «یلدای ۱۴۰۴» تا پایان همین هفته قرار میدهیم.

حالا که وارد دی ماه میشویم و زمستان با برف و سرمایش رسماً از راه میرسد، دوست داریم بیشتر از برنامههایتان برای سه ماه آخر سال بشنویم. فکر میکنید در این سه ماه باقی مانده چه چیزهایی قرار است از قلم شما بیرون بیاید و ما را همراه کند؟