Shv
Shv
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

حسادت یا دلتنگی

ترم چهارم دانشگاه بودیم که گفت من دیگه ایران نمی‌مونم، عاطفه رو می‌گم، من اولش سکوت می‌کردم ولی بلافاصله تشویقش می‌کردم که بره…هردفعه که تو جمع حرف از مهاجرت می‌شد من سکوت می‌کردم، چون اگر یک کلمه حرف می‌زدم بغضم می‌ترکید، همه می‌گفتن حسادت می‌کنم به خودم ‌می‌گفتن به عاطفه می‌گفتن، اما برام مهم نبود هردومون می‌دونستیم همه‌ی این سکوت‌ها از دلتنگیه

هردفعه که کم میاورد سعی کردم فقط ادامه بده، هر وقت زد تو جاده خاکی هلش دادم توراهش

اما الان که دارم می‌نویسم اون رفته

هنوز باهم حرف می‌زنیم، هنوز بهم کمک می‌کنیم، هنوز وقتی فیلما و عکسامون رو میبینم اشکام سرازیر می‌شه


رفاقت

رفاقت کلمه سنگینیه، نمی‌شه رو هر ارتباطی اسم رفاقت گذاشت…وقتی تونستی به کسی که اعتقاداتتون، راهتون، اخلاقتون 180 درجه متفاوته و کاملا شرق و غربید، اعتماد کنی

وقتی تونستی بعد کلی بحث یادتون بره که حتی سرچی دعوا کردی، چون حلش کردین

و کلی وقتی دیگه رو رعایت کردی می‌تونی بگی با کسی رفیقی

الان که رفته بدون دوست نموندم ولی…

ولی مگه این آدما تو سختیام تو شرایط بدم بودن؟

مگه اون روزا که حالم بد بود حالشون بد شد؟

مگه شبایی که نخوابیدم با من بیدار موندن؟

اصلا رفیق یعنی کی؟

رفیق تو رو هیچوقت قضاوتت نمی‌کنه

رفیق یعنی فکراتو با صدای بلند بهش بگی بدون هیچ ترسی

گاهی تو بن‌بست های زندگی یهو سرو کلش پیدا میشه می‌کشتت از اون حال بد بیرون، گاهی بهت یه سیلی می‌زنه از جا بلندت می‌کنه

رفاقت رو فقط زمان ثابت می‌کنه


و مهم‌تر اینکه با خودت رفیق باش

خودتو دوست داشته باش خیلی چیزهایی که الان باب شده رو درشان خودت نبین

دایره‌ی شان بساز برای خودت، دروغ و حسادت و دورویی رو درشان خودت نبین

گاهی زمان‌هایی رو برای خودت خالی کن تا به شناختی از خودت برسی

مطمئن باش تا واسه خودت شان قائل نشی نمی‌تونی رفیق خوبی باشی





کلام آخر:

سیاهی‌لشگر نیاید به کار یکی مرد جنگی، به از ده هزار

با همه می‌شه دوست بود، باهمه نمی‌شه رفیق شد

هیچوقت به کسی اجازه نمی‌دم اسم رفاقت رو هر نوع رابطه ای بذارن

رفاقت چگالیش بالاست

رفاقتدوستیدایره‌شانحسادتمهاجرت
AEC|shaghayeghvosoughi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید