ونسان ونگوگ Vincent van Gogh (۱۸۵۳-۱۸۹۰) شاید یکی از مشهورترین نقاشانی باشد که مردم وی را مجنون می شناسند. مردی که در جنون و با یک روحی عذاب دیده نقاشی می کرد. ونگوگ کسی بود که گوش خود را برید. نبوغ هنری او و خلق آثار عجیبش در نقاشی های ونگوگ کاملا مشخص است.
شاید باید این نکته را در نظر داشت که در نقاشی های ونگوگ خلاقیت و استفاده از سبک منحصر به فردش موج می زند. ونگوگ به صورت شگفت انگیزی بعد از مرگش به شهرت رسید. مخصوصا در اواخر قرن بیست میلادی که آثارش رکورد فروش در حراجی های بزرگ دنیا را شکست.
ونگوگ بزرگترین فرزند از خانواده ای شش نفره بود . پدرش کشیش پروتستان بود. خانواده ای که در روستای کوچکی در جنوب هلند زندگی می کردند. ونگوگ جوانی مستقل و ساکت بود که اوقات فراغتش را در اطراف مزرعه پرسه می زد.
در سن ۱۶ سالگی ونسان ونگوگ در مغازه فروش آثار هنری عمویش ، به شاگردی پرداخت. ارتباط روزانه وی با آثار هنری باعث برانگیختگی حس هنری اش شد.به طوری که وی به آثار هنرمندان دیگر هلندی نظیر Rembrandt و Frans Hals و دو هنرمند فرانسوی معاصر به نام های Jean-François Millet و Camille Corot علاقه مند شد . به طوریکه این تاثیر در سرتاسر زندگی ونسان پررنگ بود.
ونگوگ از دلالی آثار هنری متنفر بود. علاوه بر این زمانی که درخواست ازدواج او در سال ۱۸۷۴ توسط دختر انگلیسی رد شد ، زندگی اش تارک تر شد.
ونگوگ نقاشی را در اواخر سن ۲۷ سالگی و به صورت کاملا خود آموز شروع کرد. نقاشی های اولیه ونگوگ از پالت کدر استفاده شده است. فقر و مشکلات مالی در اکثر آثارش در این دوره مشهود است.
ونگوگ در سال ۱۸۸۷ در پاریس با Paul Gauguin نقاش بزرگ هلندی ملاقات کرد. ولی دوستی آنها بعد از بریده شدن گوش ونگوگ به پایان رسید.در سال ۱۸۸۸ ونگوگ به او گفت :گوگین به من جرعت خیال پردازی داد که این خیال پردازی بسیار شگفت انگیز است.
گوگن و ونگوگ دوستان صمیمی بودند. ونگوگ گوگن را هنرمند بزرگ می دانست ولی آنها مشاجرات و بحثهای زیادی باهم می کردند. همیشه گوگن ، ونگوگ را تهدید می کرد که از خانه ی ونگوگ خواهد رفت. ونگوگ که از این تهدید خسته شده بود ناگهان با یک تیغ اصلاح دنبال می کند.
خیلی ها میگویند که پس از این مشاجره گوگن با ونگوگ قطع رابطه می کند و شب بعد ونگوگ گوش خود را با همان تیغ می برد.
ونگوگ رنگهای مورد استفاده اش را با مواد موجود در طبیعت مخلوط می کرد و رنگ جدید می ساخت. برای مثال برای رنگ زرد از کرومات سرب و برای رنگ قرمز از حشرات استفاده می کرد. که البته در اثر گذشت زمان این رنگها تغییر کرده اند.
به طوریکه رنگ بنفش مربوط به تابلو اتاق خواب اش به رنگ آبی تبدیل شده و رنگ قرمز آن محو شده و از بین رفته است.
برخی معتقدند که او پس از مشاجره با نقاش بزرگ ، گوگن که دوست صمیمی ونگوگ بود ، گوش خود را برید. یا میگویند که پس از ازدواج برادرش تئو او این کار را کرده است . و برخی حتی می گویند او گوش بریده اش را به یک فاحشه هدیه کرده است.
حتی در میزان بریده شدن گوش هم برخی می گویند که فقط نرمی اش را بریده ولی از تصویر باقی مانده که توسط دکتر فیلیکس ری (دکتر ونگوگ) کشیده شده حاکی از آن است که تمام گوش بریده شده است.
ونگوگ پس از اینکه در سال ۱۸۸۹ در تیمارستان به صورت داوطلبانه بستری شد ، تابلوی مشهور خود را به نام شب پر ستاره که اکنون در موزه هنرهای مدرن نیویورک سیتی موجود است را کشید.
ونگوگ نهایتا در سال ۱۸۹۰ در یک مزرعه گندم با یک تپانچه به سینه خود شلیک کرد و دو روز بعد فوت کرد. بقایای این تپانچه درسال ۲۰۱۹ در یک حراجی به قیمت گذاف ۱۸۲۰۰۰ دلار بفروش رسید.
گرانترین اثر ونگوگ تابلوی پرتره دکتر گاشه است که درسال ۱۹۹۰ به قیمت ۸۲.۵ دلار در یک حراجی بفروش رسید.
ونگوگ برای پیدا کردن مدل برای نقاشی هایش با مشکل مواجه بود و به همین منظور بیشتر از خود به عنوان مدل استفاده می کرد. او بیش از ۳۰ پرتره از خود دارد.
بی شک اگر یوهانا بانگر همسر تئو ( برادر ونگوگ ) نبود هیچ کس ونگوگ را نمی شناخت. یوهانا پس از مرگ ونگوگ نامه ها و آثارش را جمع آوری کرد و وی را این گونه که ما می شناسیم به نسل های بعد شناساند.
منبع : برگرفته از سایت کاغذ کاهی
