حرف ربط «و یا» با داشتن پیشینهٔ هزارساله در فارسی و معنای تعریفشده در انگلیسی، برای خوانندگان امروزی مبهم است و معنای روشنی ندارد.
وقتی آدم به زبان مادریاش سخن میگوید یا مینویسد، هیچ گمان نمیکند چیز سادهای مانند «یا» مایهٔ گرفتاری بشود؛ البته وقتی بهجایش بگوییم «و یا». مشکل بیشتر در موقعیتی است که داریم چیز دقیقی را توصیف میکنیم، یا موضوعی را برای اولین بار به مخاطبان نوآموز توضیح میدهیم. یعنی در متنهای علمی و فنی؛ نه در حرفزدن روزانه.
خواننده وقتی دارد با دقت میخواند تا درست بفهمد و نکتهای را اشتباه نگیرد، به «و یا» که میرسد، آن را همان «یا» میفهمد؛ اما فکرش میخارد که انگار اینجا معنی دیگری هم هست که نفهمیده. بعد همینطور که در متن پیش میرود و از آن «و یا» دور میشود، فکر میکند «نکند این چیزی که نفهمیدهام مهم باشد؛ برگردم متن را دوباره مرور کنم؟» مانند کشی است که سرش به آن «و یا» گره خورده باشد؛ هرچه دورتر میشود بیشتر میکشد که به نقطهٔ اول برگردد. چون خواننده یا شنونده از آن معنیِ «یا» درک میکند؛ ولی نمیتواند بفهمد «و» در آن چهکاره است.
تکرار چنین چیزی فرسایندهٔ تمرکز است و کیفیت خواندن و آموختن را کاهش میدهد. هرچه موضوع سختتر و متن باریکتر و خواننده حساستر و دربارهٔ موضوع ناآگاهتر باشد، این بارِ ذهنی بدتر و آزاردهندهتر و حواسپرتکنتر میشود.
کارشناسان زبان فارسی امروزه میگویند این ترکیب حشو است؛ یعنی چیزی اضافه و بیکارکرد دارد. دلیش این است که «و» در «و یا»، معنایی به ترکیب اضافه نمیکند. آقای بهروز صفرزاده، فرهنگنویس و ویراستار، در کتاب «دستنامهٔ ویرایش» دربارهٔ آن میگوید: «ترکیب حشوآمیز و نادرستی است، گرچه در آثار بزرگان ادب فارسی هم دیده میشود».
در مطلب زیر دربارهٔ حشو نوشتهام:
از نظر منطقی «و» داریم، «نه» داریم، «یا» داریم. «همه با هم باید درست باشد» تعریف «و» است؛ مانند «این و آن». «هیچکدام نباید درست باشد» تعریف «نه» است؛ مانند «نه این نه آن». «اگر یکی یا چند تا درست باشد» تعریف «یا» است؛ مانند «این یا آن یا آنیکی».
میگویند «و یا» یعنی مجموعهٔ گزارهها باید یکی از این سه حالت را داشته باشد: یا یکی از آنها درست باشد، یا چند تا از آنها درست باشد، یا همهٔ آنها درست باشد.
تفاوت این تعریف با تعریف «یا»، داشتنِ شرط «یا همهاش درست باشد» است. توجه کنید که این شرط یکی از حالتها است و اجباری نیست. بنابراین معنیاش این میشود: «حتی اگر همهاش هم درست باشد». بهزبان دیگر: «اگر بعضی از مجموعه درست باشد؛ چه یکی، چند چند تا، چه همه». میبینیم که باز به همان تعریف «یا» میرسیم؛ چون در این تعریف «درستبودن همه»، نوعی «درستبودن چند تا از آنها» است. این معنا در زبانهای دقیقِ برنامهنویسی، همان تعریف عملگر «OR» است. همچنین مطابق است با درک فارسیزبانان از مفهوم «یا».
پس در عمل معنای «و یا» با «یا» یکی است و به همین دلیل گیجکننده است؛ چون وقتی مخاطب آن را در متن میبینید، فکرش پریشان میشود که چه شده نویسنده بهجایش همان «یا» را نگفته است.
وقتی خواستم دراینباره مطلب بنویسم، یادم افتاد پیشتر از کسی شنیدهام که And/or در زبانهای برنامهنویسی یا منطق، از عملگرهای تعریفشده است. در اینترنت جستجو کردم ولی نیافتم و ندانستم که آن گفته درست بود یا نبود. ولی مقالهای کوتاه با عنوان And/or در ویکیپدیای انگلیسی پیدا کردم که مضمونش جالب است.
از آن مقاله اینطور فهمیدم که این حرف ربط جدید، در قرن ۱۹ در زبان انگلیسی در حوزهٔ حقوق و تجارت پیدا شده است. کاربرد بیانی آن این است که از چندین چیز موجود، یا یکی از آنها، یا چند تا نه همهاش، یا همهاش باهم رخ میدهد. آن مقاله میگوید این واژه از نظر سبکی زشت و در اسناد حقوقی مبهم است. سپس برای نمونه چند نقل قول میآورد که نشان میدهد حقوقدانان انگلیسیزبان از وجود این عنصر مبهم در زبان حقوق بسیار ناراضی هستند.
آیا این واژهٔ مبهم را فروشندگان و وکلای اروپایی اختراع کردهاند تا ابزاری در خدمت فریبکاریهای زبانیشان باشد؟!
باید دانست «و یا» در فارسی پیشینهٔ دستکم هزار ساله دارد. اگر به متنهای نثر فارسیِ آن زمان نگاه کنیم، میبینیم که بسیار رایج بوده و در کنار «یا» به کار میرفته است. نکته این است که در خواندن و فهمیدن این متنها، «و یا» هیچ مشکلی پیش نمیآورد. دو نمونهٔ زیر را ببینید:
«.. پس از این، تو را فرمودم که هر که بر کسی ستم کند و یا کسی بهناحق بر کسی بیدادی کند یا بر شریعت استخفاف کند و تو را معلوم گردد، باید که همچنین بیوقت بانگ نماز کنی تا من بشنوم... .» (سیاستنامه / خواجه نظامالملک ــ قرن ۵ ق)
«... و یک ماه و بیست روز در صحرا گم شدی، چنانک پدرِ او شب و روز او را میطلبیدی و نیافتی، تا مگر کسی از مردمان میهنه بههیزم شدندی و یا بهزراعت و یا کاروانی شیخ را در جایی در صحرا بدیدندی، خبر به پدر شیخ آوردندی... .» (اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابیسعید ابیالخیر ــ قرن ۶ ق)
این «و یا» که امروزه در فارسی هست بهاحتمال زیاد با گرتهبرداری از انگلیسی آمده باشد. البته دیدیم که در زبان فارسی عنصر بیگانه نیست؛ خیلی هم خودی است! پس چگونه در فارسی قدیم مشکلی پیش نمیآورده؛ ولی حالا چنین مبهمساز است؟
به نظر من دلیش موضوعها و ویژگیِ بیان امروزی است. در زمانِ فارسی قدیم، دانش شکل امروزی را نداشته است. زبان دانش دارای این ساختار و کیفیت تعریفشدهٔ ویژه نبوده است. از سویی دانش اینچنین عمومی نبوده و دانشمند و دانشپژوه بسیار کمتر بوده است. مهمترین راه آموختن، محضر استاد بوده و متنِ آموزشی بهتنهایی، اهمیت امروزی را نداشته است. حتما توجه کردهاید که دربارهٔ زندگی دانشمندان قدیم، میگویند چه کتابهایی را نزد چه استادان بنامی خواندهاند و درس گرفتهاند. یعنی استاد کتاب را خطبهخط برایشان میخوانده و شرح میداده است.
معنی امروزیِ «و یا» را چنانکه گفتیم از ترکیبکردن مفهوم دو حرف ربطِ «یا» و «و» ساختهاند. اما خوانندگان نه در فارسی و نه در انگلیسی، این معنای تعریفشده را بهخوبی درنمییابند. معنای آن برای خوانندهٔ فارسیزبان امروزی همان «یا» است؛ ولی گنگ است و در ترکیب گزارهها آدم را گیج میکند.
وقتی جداگانه «یا» را داریم بهمعنی «هرکدام که باشد» و «و» را داریم بهمعنی «همه باید باشند»، چرا باید در نوشتههای دقیقتر امروزی بخواهیم با بچپاندن این دو درهم، با ترکیبی گنگ و ناروشن ذهن خواننده را آشفته کنیم و آزار بدهیم؟
پس عنوان این بخش را اینطور بخوانید: چرا «یا» نه [نباشد]، «و یا» [باشد]؟