یکی از کارهایی که میتوان انجام داد تا متن «بوی ترجمه» ندهد، دوری از کلمات کلیشهای و یافتن مترادفهای بهتر، با معنی روشنتر و دقیقتر است. برای این کار مراجعه به لغتنامه و حافظهٔ زبانی کمک میکند. منظورم از حافظهٔ زبانی، چیزهایی است که در کتابهای اصیل فارسی خواندهایم و دیگر آنچه از بزرگترهای خانواده شنیدهایم. البته این جور بزرگترها الان باید بالای ۷۰ سال داشته باشند؛ من در ذهنم به صدای حرف زدن پدربزرگ و مادربزرگم گوش میکنم. (خدا رفتگان شما را هم بیامرزد)
در متنهای حوزهٔ دانش و فناوری، شکل بیان برای بررسی شرایط یا توصیف حالتها، معمولا بدین شکل است که: «اگر چنین باشد، آنگاه چنان میشود». شکل دیگرش این است که میگویند: «فرض کنید چنین باشد، در این صورت چنان میشود.»
«فرضکردن» فعل مرکب فارسیعربی است و بار معنایی ریاضی یا منطقی دارد؛ یعنی آدم را یاد گزارههای خشک و دقیق ریاضی و منطقی میاندازد. ولی «شرایط» در محیط واقعی مثل آنچه ریاضی میگوید دقیق نیست، بگیرنگیر دارد، کمی تغییر دارد، بهقول مهندسان تلرانس دارد. خودم هنگام ویرایش و بازنویسی متنی که موضوع کارم بود، بهجای «فرضکردن» کلمهای ملایمتر و مناسبتر میخواستم.
یادم آمد که آن شعر معروف میگوید: «گیرم پدر تو بود فاضل / از فضل پدر تو را چهحاصل». اینجا «گیرم» معنی «فرض میکنم» دارد. رفتم لغتنامه را نگاه کردم. دیدم یکی از معانی «گرفتن» همان «فرضکردن» است که از قدیم هم در نوشتار و هم در گفتار بهکار رفته است. واژهیاب: «۶. فرض کردن؛ پنداشتن: ◻︎ گرفتم سرو آزادی، نه از ماء معین زادی؟ / مکن بیگانگی با ما، چو دانستی که از مایی (سعدی۲: ۶۰۷).»
این را در یادداشتهای ابزار کارم نوشتم تا در هرجای متن که خورد، به کار ببرم. دو نمونهٔ زیر را ببینید: